انتخابات مجلس یازدهم تمام شد اما تازه نگرانی ها آغاز شده/ مردم را چه کسی از پای صندوق رأی فراری می دهد، کرونا یا بی تدبیری مسئولان؟
با پایان یافتن دور دوم انتخابات مجلس یازدهم و تعیین نماینده های پیروز، پرونده این انتخابات هم بسته شد و چند کرسی خالی باقیمانده نیز در انتخابات میان دوره ای تعیین تکلیف خواهند شد. با این همه مشارکت کمتر از تصور مردم در انتخابات مرحله دوم حالا خود باعث باز شدن پرونده جدیدی شده است؛ پرونده ای که ناظر بر نگرانی کارگزاران پیرامون میزان مشارکت عمومی در انتخابات ریاست جمهوری سال آتی است.
به گزارش «بازتاب»، انتخابات مجلس یازدهم که در ده حوزه به دور دوم کشیده شد، پیش از این قرار بود در تاریخ ۲۹ فروردین برگزار شود، اما به علت شیوع بیماری کرونا به ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ موکول شد؛ انتخاباتی که با میزان مشارکتی به شدت پایین برگزار شد تا یازده نماینده پیروزش با تعداد آرایی اندک راهی مجلس شوند.
بر اساس این انتخابات در استان البرز وحوزه انتخابیه کرج، اشتهارد و فردیس، علیرضا عباسی با ۲۷۰۱۰ رای در استان اصفهان و حوزه انتخابیه لنجان حسین رجایی ریزی با ۱۴۱۲۷ رای، در استان ایلام و حوزه انتخابیه دهلران، دره شهر آبدانان و بدره بهزاد علیزاده با ۳۱۲۸۷ رای، در استان خوزستان و حوزه انتخابیه باوی، حمیدیه و کارون: شبیب جویجری با ۴۴۷۴۸ رای استان، در استان کردستان و حوزه انتخابیه بیجار علیرضا زندیان با ۱۰۳۱۹ رای، در استان کرمانشاه و حوزه انتخابیه اسلامآباد غرب و دالاهو، مجتبی بخشی پور با ۳۱۰۲۲ رای، در استان گلستان و حوزه انتخابیه کردکوی، ترکمن، بندر گز و گمیشان، عبدالجواد ایری با ۳۱۲۲۵ رأی، در استان زنجان و حوزه انتخابیه زنجان و طارم مهدی باقری با ۱۴۹۶۴ رای، در استان کرمانشاه و حوزه انتخابیه کرمانشاه، ابراهیم عزیزی با ۲۱۹۶۶ رای و در استان اصفهان و حوزه انتخابیه سمیرم اصغر سلیمی با ۸۵۰۵ رای راهی مجلس یازدهم شدند.
انتخاباتی که جمعه گذشته برگزار شد، اگرچه متأثر از برخی عوامل نظیر شیوع کرونا بود، اما سطح مشارکت پایینی که در آن به ثبت رسید، آنقدری بود که بسیاری را نگران و متعجب کند.
در رابطه با چند و چون مشارکت در این دور از انتخابات مجلس یازدهم، روزنامه «ایران» نوشت: برجستهترین مسأله در بین این آمارها کاهش مشارکت در دور دوم انتخابات است. بهطوریکه 4 حوزه از 10 حوزهای که در آنها انتخابات برگزار شد، مشارکتی زیر 10 درصد و تکرقمی داشتند.
به طور کلی در همه ادوار مختلف انتخاباتهای مجلس، دور دوم انتخابات به اندازه دور اول آن اقبال و مشارکت ندارد. اما میتوان حدس زد که مسائلی مانند شیوع کرونا هم در کاهش مشارکت انتخابات دور دوم مجلس یازدهم بیتأثیر نبودهاند. در میان حوزههای انتخابیه دهگانه که در آنها انتخابات دور دوم مجلس برگزار شده، بیشترین نرخ کاهش مشارکت نسبت به دور اول مربوط به حوزه زنجان است. جایی که مشارکت دور دوم حدود 35 درصد نسبت به دور اول کاهش داشته است.
نکته اینکه در این بین درصد مشارکت در هیچکدام از حوزهها افزایش نداشته است. همینطور نکته دیگر این است که هیچکدام از افراد پیروز در دور دوم انتخابات موفق نشدهاند که به مرز 25 درصد رأی کل افراد حایز شرایط برای رأی دادن برسند.
همچنین در این دور از انتخابات در دو حوزه کرمانشاه و سمیرم فرد پیروز نتوانسته در رقابت با رقیب خود به سقف 50 درصد آرای مأخوذه برسد که دلیل این اتفاق هم بالا بودن آمار آرای باطله در این دو حوزه است.
در حالی که متوسط مشارکت در این 10 حوزه انتخابیه برای دور اول انتخابات حدود 46 درصد بوده این رقم برای دور دوم انتخابات در جمعه گذشته به حدود 19 درصد رسیده است.
علاوه بر اینها بررسی و قیاس آرای افراد پیروز دور دوم انتخابات با آرای آنها در انتخابات اسفندماه نشان میدهد که سه منتخب این دوره با کاهش میزان آرا مواجه بودهاند. نکته اینجاست که هر سه این منتخبین نمایندگان سه مرکز استان یعنی کرمانشاه، کرج و زنجان هستند.
در این میان شرایط برای حوزه انتخابیه کرج که بسیاری این شهر و حواشی آن را ایران کوچک می نامند، قابل تأمل تر بود.
در رابطه با این حوزه انتخابیه و نتایج آن «عصر ایران»، نوشت: شهری که سه میلیون نفر در آن زندگی میکنند و چهارمین یا پنجمین شهر پرجمعیت ایران به حساب میآید (اختلاف بر سر چهارم یا پنجم به سبب جمعیت متفاوت در روز و شب) و طبعاً بیش از نیمی از از ساکنان آن، واجد شرایط رأیدادن بودهاند، تنها 41 هزار و 534 نفر در انتخابات مرحلۀ دوم شرکت کردهاند و مجموع آرای صحیح به 40 هزار هم نرسیده است. (39 هزار و 950 به یک روایت و 39 هزار و 650 به روایتی دیگر).
این در حالی است که شمار عوامل اجرایی، نظارتی، بازرسی و انتظامی 15 هزار و 436 نفر اعلام شده و قاعدتا همۀ این افراد رأی دادهاند و چنانچه از 40 هزار کسر کنیم به رقم خیرهکنندۀ 25 هزار نفر برای شهروندانی که در زمرۀ عوامل اجرایی و نظارتی و بازرسی و انتظامی نبودهاند، میرسیم.
پیشتر، شمار کل افراد واجد شرایط رأی دادن در استان البرز یک میلیون و 700 هزار نفر اعلام شده بود و با توجه به تمرکز اکثر قریب به اتفاق جمعیت استان در همین سه شهر (کرج، اشتهارد و فردیس) می توان شمار واجدین شرایط در این سه را یک میلیون و 500 هزار نفر حدس زد. چون استان البرز به جز این سه شهر تنها سه شهرستان دیگر دارد: ساوجبلاغ و نظرآباد و طالقان.
اگر شمار واجدان شرایط را یک و نیم میلیون بدانیم یک درصد آن 15 هزار نفر می شد و 30 هزار رأی یعنی دو درصد! بله، نمایندۀ جدید کرج با دو درصد آرای واجدان شرایط راهی مجلس شده است.
بر اساس آنچه مورد اشاره قرار گرفت، مشاهده می شود که دور دوم انتخابات مجلس یازدهم با سطح مشارکتی بسیار پایین و نگران کننده برگزار شده است. البته در این میان برخی کارشناسان و کارگزاران خوش بینانه تلاش می کنند تا این سطح از مشارکت و استقبال مردم از انتخابات را ناشی از مسائلی نظیر تعداد کم نامزدها، کاهش جذابیت انتخابات دور دوم، شیوع ویروس کرونا و… بدانند، اما به نظر ما عامل دیگر و چه بسا مهم تری، اینجا سبب بروز چنین اتفاقی شد و آن هم تشدید مشکلات اقتصادی و افزایش نارضایتی عمومی از مسئولان است.
شاید مسئولانی که این گزارش را می خوانند، سخن ما را قبول نداشته باشند، اما ما اینجا مخاطبانی هم از جنس مردم داریم که قضاوت خواهند کرد، آیا بیشتر دلایلی مثل شیوع کرونا در کشور به کاهش مشارکت منجر شد یا مشکلات اقتصادی و نارضایتی های عمومی؟
از نظر ما تورم لجام گسیخته، فشار اقتصادی و بی اعتمادی مردم به مسئولان در کنار افزایش نارضایتی ها عامل اصلی و مهم چنین مشارکت پایینی بوده است و دیگر عوامل در درجه های بعدی قرار دارند.
به هر صورت پرونده انتخابات مجلس یازدهم بسته شده و صحبت کردن در مورد آن به خودی خود شاید چندان مفید فایده نباشد، اما اگر این تحلیل و ارزیابی ها ناظر بر انتخابات سال آینده ریاست جمهوری باشد، آن موقع ماجرا تفاوت خواهد کرد.
جسته گریخته می شنویم که برخی نامزدهای بالقوه انتخابات آتی ریاست جمهوری و نزدیکان آنها که می دانند اساساً اقبال حداکثری به آنها شکل نخواهد گرفت، اتفاقاً از این پدیده نوظهور یعنی کاهش مشارکت عمومی در انتخابات خوشحال هستند و تصور می کنند که شانس پیروزی آنها در چنین شرایطی بالاتر رفته است.
اما واقعا پیروزی در انتخابات به چه قیمتی؟ آیا حضور کم فروغ مردم در انتخابات ریاست جمهوری ارزش این را دارد که یک رئیس جمهور با تعداد آرایی بسیار پایین راهی پاستور شود؟ آیا چنین رئیس جمهوری می تواند در مراودات بین المللی و منطقه ای دست بالایی داشته باشد؟
این مسائل مهم در کنار موضوع بسیار مهم تری مثل اینکه یکی از افتخارات جمهوری اسلامی ایران در منطقه برگزاری مستمر و پرشور انتخابات بوده است، حالا نگرانی هایی جدی را به وجود آورده است.
هنوز تا انتخابات ریاست جمهوری فرصت باقیست و شاید هنوز بتوان با اتخاذ تدابیری صحیح از تکرار مجدد چنین پدیده ای پیش گیری کرد. مشروط بر اینکه کارگزاران ما علت اصلی مشکل را بیابند و برای رهایی از آن چاره جویی موثر و دقیق داشته باشند.
باید منتظر ماند و دید در روز و ماه های آتی به واسطه سیاست های مجلس و دولت و نیز دیگر نهادهای تصمیم گیر چه بر مردم خواهد گذشت؟ با این همه آنچه پیش بینی اش زیاد دشوار نیست اینکه استمرار شرایط کنونی شاید ما را در انتخابات ریاست جمهوری به شدت از آنچه این روزها دیده ایم غافلگیر تر کند.