مردم بدانند كارها نيمهتمام است
وقتي با تحسينم از عملكردش در مناظره اول روبهرو ميشود، لبخندي ميزند و ميگويد: «از مناظره دوم راضي نيستيد؛ نه؟» و ميگويد: «انشاءالله اين جمعه». در غروب شانزدهمين روز از ارديبهشت ماه، آرامش خاصي بر ساختمان پاستور حاكم است. معاون اول رييسجمهور درست 24 ساعت پس از پايان هياهويي كه در مناظرات از سرگذرانده ما را در دفتر خود ميپذيرد و از مناظرهاي ميگويد كه در يك بخش از آنها ستاره پرفروغ نام گرفت، اما در بخشي ديگر، خود هم ميداند كه مانند قبل نبود. اسحاق جهانگيري از گفتمان متفاوتي برايمان گفت كه براي دولتداري خود ترسيم كرده است كه براي آن هم اين دليل را ارايه ميكند و ميگويد: «من بهصورت طبيعي در جريان سياسي اصلاحطلب تعريف ميشوم. گفتمان اصلي، همان گفتمان اصلاحطلبي است. يعني فكر ميكنم كه با گفتمان اصلاحطلبي خيلي از مسائل كشور قابل حل است و اين گفتمان بايد همينطور استقرار پيدا كند». كانديداي دوازدهمين دوره رياستجمهوري به كارهاي نيمهتمامي كه مانده هم اشاره ميكند و آن وضعيت اصلاحطلبان در كشور است. او تاكيد ميكند: «نبايد هنوز هم عدهاي در نقاط مختلف كشور از گفتن اينكه من اصلاحطلب هستم، بترسند و فكر كنند كه اگر بگويند اصلاحطلب هستم تعبير ديگري از آن خواهد شد. ما بايد اين كارهاي نيمهتمام را تكميل كنيم.»
شروح گفتوگو با اسحاق جهانگيري در ادامه ميآيد:
در مناظرهها بسيار عالي ظاهر شديد مخصوصا در مناظره اول…
از مناظره دوم راضي نيستيد. نه؟
توقع هواداران شما بيشتر بود، مثل مناظره اول نبوديد…
حالا انشاءالله تا روز جمعه صبر كنيد.
هم شما و هم آقاي روحاني آماده مناظره آخر هستيد؟
بايد دو تايي برويم ديگر. (خنده)
شما در اين انتخابات از گفتمان متفاوتي سخن ميگوييد كه همان نحوه دولتداري براساس يك اصول خاص قابل اتكا به مردم و بر اساس يك برنامه مشخص است، اين ديدگاه چگونه در رفتار شما شكل گرفت؟ و چگونه اين اطمينان حاصل شد كه ميتواند براي امتداد دولت كنوني تاثيرگذار باشد؟
من بهصورت طبيعي در جريان سياسي اصلاحطلب تعريف ميشوم. گفتمان اصلي، همان گفتمان اصلاحطلبي است. يعني فكر ميكنم كه با گفتمان اصلاحطلبي خيلي از مسائل كشور، قابل حل است و اين گفتمان بايد همينطور استقرار پيدا كند. در مقطع فعلي كشور با چالشهاي بزرگي روبهرو است. به تعبير برخي از دوستان ابر چالشي پيش روي كشور است. حالا هم در بخش مسائل اقتصادي كه بيشتر خود را تحت عنوان بيكاري يا مسائل معيشتي مردم نشان ميدهد، به دغدغههاي اصلي تبديل شده است. يا حتي در بخش سياست خارجي، ما در منطقه پرآشوب و متلاطمي قرار گرفتهايم كه هر آن اين منطقه ميتواند براي ما به چالش جدي تبديل بشود. ما بايد وضع منطقه را از اين وضعيتي كه هست بيرون بياوريم. يا در مورد مسائل سياست داخلي، اتفاقاتي كه در سالهاي اخير افتاده حتما نيازمند پيدا كردن راهكاري است كه بتواند بر انسجام داخلي بيفزايد، وحدت ملي را افزايش دهد و قدرت ملي را بالا ببرد. در مورد مسائل اجتماعي نيز همچنين. يا مسائل زيست محيطي كه تقريبا يكي از دغدغههاي اصلي مردم ايران بهخصوص در كلانشهرها به نحوي و در استانهاي مرزي به نوع ديگري است كه در واقع با پديدههايي مانند خشكسالي روبه رو شدند كه در حال حاضر تبديل به كانون مشكلزا براي كشور شده است. بودجه دولتي، نظام بانكي، مسائل صندوقهاي بازنشستگي و خيلي از اين موارد براي كشور جدي است.
اين موارد نيازمند يك سيستم جديد مديريتي براي حل است و آن سيستم جديد «مدل برجام» است. ما در دولت يازدهم در خصوص يكي از اين چالشها كه بحث هستهاي بود، اين سياست را عمل كردهايم. نماد اين سياست در اين است كه بدون در نظر گرفتن جهتگيريها و سابقه سياسي آنچه كه كشور در زمينه ديپلماسي ظرفيت داشت بكار بست. زبدهترين كارشناسان كشور انتخاب شدند تا مسووليت اجراي اين موضوع بر عهدهشان گذاشته شود. در راس آنها دكتر ظريف بود كه به اقرار همگان، يكي از ديپلماتهاي كاركشته كشور بود كه سابقه بسيار خوبي در كار مذاكره داشته و ميتوانسته مذاكرههاي دشوار را پيش ببرد. آن هم زمانيكه در مقابل شش كشور قدرتمند، يك تيم از يك كشور در حال توسعه حضور مييابد. اين كار دشواري است كه البته تيم ايران از اين قدرت بهرهمند بوده است. نسبت به اين تيم در بين همه جريانات سياسي و شخصيتهاي كشور و نهادهاي تصميمگيري اعتماد وجود داشته است. مهمترين آن مقام رهبري بودند كه بهطور جدي به تيم ما باور داشته و مكرر از آنها حمايتكردهاند. بالاي سر اين تيم، رييسجمهوري قرار گرفته كه او هم سابقه زيادي در اين زمينه داشته است. او از خود گذشته كه مسائل كشور را حل كند. مقام رهبري با تمام توان هدايت اصلي كار را در دست گرفتند و گزارشات نيز بطور مرتب به ايشان داده ميشده و از توان ايشان براي حل مشكلات استفاده ميشد. در اين موضوع جريانات سياسي در يك راستا قرار گرفتند. قواي سه گانه در يك راستا قرار گرفتند. بنابراين من فكر ميكنم مثل موضوع هستهاي، چالشهاي كشور هم بايد يكي پس از ديگري حل شوند و لازمه آن اين است كه فردي مديريت كشور را در دست بگيرد كه توانايي آن را داشته باشد كه از همه ظرفيتهاي كشور براي حل اين مشكلات استفاده كند. اگر اين اتفاق بيفتد ايران ميتواند اين موانع را پشت سر بگذارد و مردمش به يك دوران خوبي از رشد و توسعه برسند. اما اگر اين موانع به هر دليل باقي بماند به هر دليلي ميتواند تهديدي جدي براي آينده ايران باشد. چه مسائل منطقهاي و چه مسائل اقتصادي داخلي. سالي يك ميليون و دويست هزار نفر به نيروي متقاضي كار اضافه ميشود. همه جوان هستند و بهسادگي نميشود از آن گذشت و گفت كه اگر كاري پيدا نكردند زندگيشان ميگذرد. من اين موضوع را بيشتر مطرح كردم. لذا به همين دليل معتقدم كسي كه سر كار ميآيد بايد حتما يك رابطه و اعتماد خوبي بين رهبري و آن فرد وجود داشته باشد تا بتواند جريانات سياسي را جمع كند.
به سخناني كه پيش از آغاز مناظرات هم شما و هم آقاي روحاني عنوان كردهايد، بپردازيم. شما قرار شد كه واقعيتهاي كشور را با مردم در ميان بگذاريد و از آنچه كه بر سر كشور آمده بگوييد. ولي سوال اينجاست كه نزديك به چهار سال از عمر دولت يازدهم گذشت، چرا در زمان منتهي به انتخابات چنين تصميمي گرفتيد؟ و حتي با وجود اطلاعي كه از تخلفات دولت قبل داشتيد نخواستيد كه مسير قضايي را طي كنيد؟
در خصوص اينكه در دولت گذشته چه اتفاقاتي افتاده يا وقتي كه ما كشور را تحويل گرفتيم چه شرايطي از نظر اقتصادي، سياست داخلي و خارجي و حتي در حوزه فرهنگي حاكم بوده، تا يك حدي در طول نزديك به چهار سال توضيح داده شد. مخصوصا خود من آن چه را كه فكر ميكردم مردم بايد در جريان قرار بگيرند، گفتهام. ولي فرصت انتخابات يك فرصت استثنايي است و به تعبير دوستان سياسي، بهار سياست است. در اين فرصت همه ذهنها متوجه ميشود كه كانديداها و طرفدارانشان چه حرفهايي ميزنند و چه مسائلي را مطرح ميكنند. نظر خودم اين بود كه مخالفين و منتقدين دولت با تمام قوا ميخواهند به عرصه بيايند و دولت را به چالش بكشند. بدون توجه به اينكه اين مشكلات، مشكلاتي است كه از گذشته وجود داشته است. ما توانستيم به تعبير خودم، آواربرداري را انجام دهيم. ماشين اقتصاد كشور را بياوريم و در مسير صحيح قرار دهيم. هنوز اين ماشين سرعت لازم را نگرفته و فعلا از آن وضعيت بحراني بيرون آمده و در مسير قرار گرفته و به سمت جلو در حال حركت است. اما به آن سرعتي كه بتواند وضع اقتصاد را متناسب با جايگاه ايران برساند نرسيده است. بنابراين چون حاكم شدن اين وضعيت در اين ايام را پيش بيني ميكرديم لازم بود كه بياييم و اگر لازم بود از گذشته هم بگوييم. بگوييم كه چه چيزي را تحويل گرفتهايم و به مردم يادآوري كنيم كه چنين شرايطي وجود داشته و هم گفته شود كه چنين كارهايي انجام گرفته كه نيمه تمام است. مهم اين است كه مردم بدانند كه كارهايشان نيمه تمام است. يعني حتي اگر كار بزرگي مثل پرونده هستهاي انجام گرفته و ما با قدرتهاي جهاني توافق كرديم، شوراي امنيت قطعنامه را تصويب كرد و به يك سند معتبر بينالمللي تبديل شد، قطعنامههاي ديگر شوراي امنيت براساس همين قطعنامه لغو شد، تحريمها برداشته شده، مسير فعاليت اقتصادي بدون تحريم تا حد زيادي همواره شده، اما به هر حال در اين مقطع بهطور مكرر از امريكاييها ميشنويم كه اين بدترين توافق تاريخ امريكاست. در داخل هم ميدانيم كه عدهاي بالاخره با اين توافق موافق نيستند و آن را هم به زبان ميآورند. آنها حتي از اينكه ترامپ بر سر كار آمده خوشحال شدند. خوشحال شدند كه او ضد توافق و برجام است. در منطقه هم بخوبي ميدانيم كه اسراييليها و عربستانيها ميدانند كه ايران يك فرصت توسعه جدي را پيدا كرده و بنابراين سنگاندازي ميكنند. پس رساندن اين پرونده هستهاي به نقطه مطلوب كه هم تثبيت كننده حقوق هستهاي ايران باشد كه در اين توافق مورد نظر قرار گرفته و هم تحقق اين تعبيري كه بهكار برده ميشود كه مردم ببينند لغو تحريمها بر زندگيشان تاثير ميگذارد، يك بخش از كار ما است. كارهاي نيمه تمام ديگري هم در حوزه سياسي وجود دارد. بالاخره در حوزه سياست داخلي كارهاي مهمي مانده كه بايد انجام شود تا انسجام داخلي حفظ شود. من معتقدم كه جريان اصلاحطلب يك جريان داخل نظام است. همانطور كه در برنامههاي تلويزيوني هم اشاره كردم آنها فرزندان انقلاب و امام و رهبري هستند، مثل اصولگراها. نبايد هنوز هم عدهاي در نقاط مختلف كشور از گفتن اينكه من اصلاحطلب هستم، بترسند. فكر كنند كه اگر بگويند اصلاحطلب هستم تعبير ديگري از آن خواهد شد. ما بايد اين كارهاي نيمهتمام را تكميل كنيم. در اقتصاد هم بايد بهطور جدي مسائل را حل و فصل كنيم. اشتغال كشور بايد در مسير توسعه جدي قرار بگيرد. اقتصاد مقاومتي را هم بايد كاملا اجرايي كنيم. به هر حال فكر ميكنم مردم بايد در جريان باشند كه كارهاي نيمهتمامشان را تكميل ميكنيم.
پيگيري قضايي چطور؟
موارد آن را معاون حقوقي نهاد رياستجمهوري تشخيص ميدهد كه بايد پيگيري شود. پيگيري هم ميشود. حتي به دستگاه قضايي هم گفته شده. به هرحال ما راضي نيستيم كه برخي مقامات دولت قبل بدون شكايت ما، با پروندههايي كه خودشان داشتند به حبس رفتند. ما خوشحال نميشويم كه بشنويم كسي كه مقام دولتي بوده آن هم در سطح عالي، به زندان برود. به هرحال پروندههايي كه نياز به رسيدگي قضايي داشته باشد، هم ديوان محاسبات پيگيري ميكند و هم اگر دولت بخواهد ميتواند از طريق معاونت حقوقي آن را پيگيري كند.
در صحبتهاي خود فرموديد كه ميدانستيد كانديداهاي رقيب با آمادگي كامل در مناظرات شركت ميكنند. ولي اين سطح از هجمهها را از سوي هر سه نفر آنها پيشبيني ميكرديد؟
بله پيشبيني ميكرديم. من فكر ميكنم كه اين هجمهاي كه به دولت و شخص آقاي روحاني ميشود، واقعا هيچكدام از سر اين نيست كه آنها يك توانمندي و برنامهاي دارند. بالاخره اگر كسي ويژگيهايي دارد، توانمنديهايي دارد يا در جاهايي كار كرده كه سابقه درخشاني دارد و ميتواند در مرحله بالاتري قرار بگيرد، ميآيد و با اتكا با همان سابقه حرف ميزند. ميگويد كه من اين كارها را براي ايران كردهام و اگر پيروز شوم ميتوانم اين كارها را هم انجام بدهم. نه اينكه سعي كنند همهچيز را سياه جلوه دهند كه بگويند ما ميتوانيم حل كنيم. فكر ميكنم كه ملت پاسخ اين حرفها را تا الان داده است. ما هم وظيفه داريم كه روشنگري كنيم و توضيح بدهيم تا مردم در جريان قرار بگيرند و سعي هم ميكنيم كه آن را انجام دهيم. حال سعي ميكنيم كه اين كار را انجام بدهيم.
چطور؟
من فقط از فرصتهاي صدا و سيما استفاده ميكنم. من تصميم نگرفتم كه بروم و سخنراني كنم و روشهاي ستاد تبليغات را پيش بگيرم. دليلش هم اين است كه كار دولت را انجام ميدهم و نميتوانم اداره كشور را رها كنم. برنامههاي متعددي صدا و سيما داشته است. در دو مناظره شركت كردم و يك بخشي از مطالب را كه بايد ميگفتم، گفتم. درگفتوگو با دوربين شبكه يك در 45 دقيقه سعي كردم يك گفتوگوي جذابي براي مردم داشته باشم. فكر ميكنم كه پيك برنامهها هم مناظره سوم باشد كه انشاءالله آنجا صحبت ميكنم.
برنامه خاصي براي مناظره روز جمعه داريد؟
بالاخره راهبردهاي اصلي ما اين است كه بتوانيم طوري با مردم شفاف صحبت كنيم كه مردم با آگاهي دست به انتخاب بزنند. تاكتيكهاي ما هم تفاوت دارد. ممكن است در مناظرهاي تصميم بگيريم خيلي تهاجمي وارد شويم و در مناظرهاي ديگر تصميم بگيريم كه خيلي جدي عمل نكنيم. ولي بهصورت طبيعي مناظره سوم مناظرهاي است كه همه از اين فرصت ميخواهند استفاده كنند. من استفاده خوب از اين مناظره خواهم كرد، چون موضوع آن بحثهاي اقتصادي است. فكر ميكنم تاكنون كانديداها در مورد سابقه عملكرد دولت هرچه خواستند نقد كردند و حتي گاهي به تخريب نيز روي آوردند. اما در باره برنامههاي خود روشن و مشخص چيزي به مردم ارائه نكردند.
نسبت به پايگاه راي روحاني اطمينان داريد؟ خيلي نگراني وجود دارد كه نكند مردم بياخلاقيها راناديده بگيرند و آن را حمل بر واقعيت بدانند. خيليها همينطور رفتارها را از رييس دولت گذشته در مناظرات 88 ديدند ولي باز هم اين بياخلاقيها آنچنان تاثيري در رايش نداشته است. فكر ميكنيد پايگاه اجتماعي حسن روحاني با اين شيوه مناظره كانديداها تغيير نكرده است؟
من از راي خودم بايد دفاع كنم. ما بايد جلو برويم. به هر حال ما يك وظيفهاي داريم و ملت هم يك وظيفهاي. ما وظيفه داريم كه اطلاعات خود را در زمينه كارهايي كه انجام دادهايم و حتي ضعفهايي كه داشتهايم به مردم شفاف بگوييم. در زمينه كانديداي مقابل نيز بايد به اشكالاتي كه مطرح ميكنند در حد امكان پاسخ بدهيم و برنامههايشان را در حد توان نقد كنيم. اينها مسائلي است كه بايد انجام دهيم. وظيفه ما گفتن است و وظيفه مردم هم شنيدن و در نهايت تصميم گرفتن.
از ابتدا عنوان شد شما كانديداي سال 1400 هستيد…
بگذاريد سال 1396 بگذرد، ببينيم كه چه ميشود. (خنده)
برخي از رقيبان شما ميگويند كه جناب عالي از ابتدا به قصد كناره گيري به نفع آقاي روحاني آمدهايد؟
انتخابات سازوكار خود را دارد. هيچكس در انتخابات وارد نميشود كه تصميم بگيرد كنار رود. هركس ورود پيدا ميكند نظر افراد نزديك به خودش است كه جلو بيايد. در روزهاي آينده و هفتههاي آينده گفتوگوها شكل ميگيرد تا ائتلاف حاصل شود.
از نظرسنجيها خبر داريد؟
خوب است. بايد اميدوار باشيد.