مرتضي حاجي برای روحانی شرط گذاشت؛ باید به وعده هایش عمل کند/ اصلاح طلبان گذشت داشته باشند و کوتاه بیایند
به نظر من سرنوشت اصلاحات فرع بر سرنوشت ملي ما است. اصلاحطلبان بايد متعهد باشند كه آنچه به مردم وعده كردهاند، عمل كنند.
مرتضي حاجي، فعال سياسي اصلاحطلب با منتقدان اصلاحطلبي كه چرخشي در رفتار روحاني پيش و پس از انتخابات ميبينند همراه نيست. به نوشته اعتماد، اين منتقدان نسبت به وزراي پيشنهادي روحاني انتقاد دارند و معتقدند روحاني در ايام انتخابات راهنماي چپ زده اما پس از راي گرفتن از بدنه اجتماعي به راست پيچيده است. مرتضي حاجي اما معتقد است كه حمايت اصلاحطلبان از روحاني با شناخت از مشي سياسي او بوده است و تا زماني كه رييسجمهور از وعدههايش به مردم عدول نكرده است، بايد از او حمايت كرد.
بعد از جلسه تنفيذ و تحليف و راي اعتماد وزراي رييسجمهور تا حدي مخالف خوانيهاي منتقدين نسبت به روحاني كاهش پيدا كرده است. منتقدان و مخالفان دولت كمتر اقدام به نقد و تخريب دولت ميكنند. اين آرايش سياسي ماحصل چه اتفاقات و مذاكراتي است؟
من اطلاعي از مذاكرات دولت ندارم اما وقتي دولتي بر سر كار ميآيد، بايد منتظر باشيم و ببينيم كه چگونه برنامههايش را به اجرا در ميآورد. اگر مذاكرهاي از سوي دولت با مخالفان صورت گرفته باشد، بسيار خوب و مفيد است. فعالان سياسي دو جناح ميدانند كه كشور نياز به اتحاد و انسجام دارد. به طور طبيعي در ايام دولت در حال شكلگيري خيلي بحثها اتفاق ميافتد تا افرادي لايق انتخاب شوند. وقتي تصميمگيري پايان يابد و دولت تشكيل شود، طبيعي است كه هر دو جناح منتظر ميمانند تا ببينند دولت چه اقداماتي را در راستاي عمل به وعدههايش انجام ميدهد. بخشي از آرامشي كه در فضاي سياسي امروز به وجود آمده ميتواند ناشي از همين موضوع باشد.
برخي از اصلاحطلبان انتقاداتي را نسبت به دولت دارند. آنها معتقدند كه روحاني در ايام انتخابات راهنماي چپ زد و از بدنه اجتماعي راي گرفت اما بعد از انتخابات به راست پيچيد و به خصوص اين مساله را در مورد انتخاب كابينه رييسجمهور بيان ميكنند. شما با اين مساله موافق هستيد؟
من موافق نيستم. آقاي روحاني چهره ناشناختهاي نبوده است. يك دوره دولت را در اختيار داشته است و با علم به خصوصياتي كه از او سراغ داريم مورد حمايت قرار گرفت. الان هم كه كابينه تشكيل شده بايد كارش را شروع كند و همه فعالان سياسي هم بايد او را ياري كنند تا به وعدههايش عمل كند. اين حمايت تا جايي است كه دولت در مسير شعارها، اهداف و برنامههايش پيش ميرود. آنجايي كه آقاي روحاني از شعارهايش عدول كند، باب نقد بسته نخواهد بود. عجله نبايد كرد چرا كه هنوز جوهر حكم آقاي روحاني خشك نشده است. انتقاد در شرايطي كه دولت هنوز كارش را شروع نكرده، منصفانه و عاقلانه نيست و به نفع كشور نيز نخواهد بود. بايد به رييسجمهور و كابينه دوازدهم فرصت دهيم تا كارشان را آغاز كنند. انشاءالله كه در همين مسير هم حركت كنند. اينكه دولت تلاش كند كه بين ملت انسجام ايجاد كند و دو جناح را به هم نزديك كند و بين رفتارهاي فعالان سياسي هماهنگي ايجاد كند، بسيار كار مفيد و ارزندهاي است و به نفع پيشرفت كشور خواهد بود. از اين جهت من اعتقاد ندارم كه آقاي روحاني همچنان در فضاي انتخاباتي باقي بماند. در ايام انتخابات آقاي روحاني ميخواست راي بياورد اما امروز رييسجمهور همه ملت است. آن زمان كانديداي بخشي از مردم بود و امروز رييسجمهور همه است و بايد به همه خدمت كند؛ نه يك جناح خاص. شاخص و معيار در اين رابطه نيز منافع ملي و مصالح كشور است تا برنامه توسعهاي كه دولت ارايه كرده يا مجلس تصويب كرده، به بار بنشيند. اينها شاخصهايي است كه بايد عملكرد روحاني را با آنها سنجيد. هر اقدامي كه به انسجام ملي كمك كند، اقدام پسنديدهاي است. كار دولت از اين لحاظ درست است.
آيا روحاني توانسته منتقدان و مخالفان خود را آرام كند و اين بستر براي تحقق گفتوگوي ملي و از ريشه حل كردن اختلافات بين دو جناح ميتواند مفيد باشد؟
امروز فضاي سياسي كشور آرامتر شده است. اينكه معلول كدام علت است من نميدانم. كشور به آرامش نياز دارد. تحقق هر برنامهاي اين امنيت خاطر و آرامش را نياز دارد. به خصوص براي جذب سرمايههاي خارجي كه نياز امروز كشور است و براي مواجه شدن با چالشهاي بينالمللي فضاي آرام بين فعالان سياسي هر دو جناح بايد حاكم باشد. ما به اين انسجام در كشور نياز داريم. نميتوانيم هم دايما بر طبل اينكه ٢٤ ميليون راي چه ميخواهند بكوبيم و بقيه افراد جامعه را ناديده بگيريم. اگرچه اين سمت اكثريت باشند و رييسجمهور مسوول پاسخگويي به مطالبات اكثريت است اما به اين معنا نيست كه اقليت نبايد مورد توجه باشد. رييسجمهور و دولت امروز متعلق به همه كشور و مردم و حتي كساني است كه منتقد جدي و افراطي دولت هستند. افراطيون هم بايد از خدمات دولت بهره مند شوند. اين خدمات در يك فضاي آرام و منسجم در عرصه سياست كشور قابل ارايه و تامين است. بنابراين بايد كمك كرد اين فضا تداوم پيدا كند.
آيا بر اين بستر ميتواند گفتوگوي ملي صورت بگيرد؟
بله. اگر گفتوگويي قرار باشد اتفاق بيفتد، در چنين فضايي امكان تحقق دارد؛ نه در فضاي پر از چالش و تشنج. خوب است از اين فرصت براي تحقق گفتوگوي ملي استفاده كنيم.
ماموريت سخت اصلاحطلبان در شوراي شهر و مجلس شوراي اسلامي را چه ميدانيد؟اصلاحطلباني كه توانستهاند در بخشهايي از قدرت حضور پيدا كنند، به چه مسائلي بايد توجه كنند تا سرنوشت اصلاحات موفقيت آميز باشد؟
به نظر من سرنوشت اصلاحات فرع بر سرنوشت ملي ما است. اصلاحطلبان بايد متعهد باشند كه آنچه به مردم وعده كردهاند، عمل كنند. آقاي شهردار برنامهاي به شوراي عالي سياستگذاري داده است و اين شورا برنامههاي آقاي نجفي را هم جهت با ديدگاهها و تفكرات خودش تشخيص داده است. شوراي شهر توانسته شهردار كارآمدي را براي تهران انتخاب كند. شوراي عالي بايد نظارت كند تا برنامههاي وعده داده شده، تحقق پيدا كند و هم در تصميمگيريها منافع ملي كل كشور در نظر گرفته شود. به خصوص اينكه تصميمگيري در شهر تهران بر كل كشور تاثيرگذار است و فقط به تهران محدود نميشود. همچنين بايد منافع شهروندان تهراني بايد پيگيري شود. اگرچه اصلاحطلبان حائز اكثريت هستند اما افرادي با گرايش به عقايد رقيب هم در زندگي ميكنند و شوراي شهر بايد از منظر منافع مشترك و عمومي گروهها به مسائل نگاه كند. بايد تصميماتي گرفته شود كه همه شهروندان از آن مرتفع شوند كه در برخي مواقع نيز ممكن است به سود اصلاحطلبان نباشد.
حفظ اتحاد و انسجام اصلاحطلبان بعد از انتخابات چقدر اهميت دارد؟ براي جلوگيري از تشتت در جريان اصلاحات پس از انتخابات ايده شما چيست؟
انسجام بايد هر چه بيشتر حفظ شود. انسجام نه تنها در سطح ملي بايد در كشور وجود داشته باشد بلكه بايد در جناحهاي سياسي نيز براي حفظ اتحاد و انسجام تلاش كرد. تشتت و تفرقه باعث از بين رفتن تواناييها ميشود. در قرآن كريم هم اشاره به اين موضوع شده است كه گروههاي متفرق نيروهايشان تضعيف شده؛ فشل ميشوند و توانشان را از دست ميدهند اما انسجام و اتحاد كه باشد به راحتي ميتوانند بر مشكلات فايق شوند. اين مساله در بيان مختلف در تعاليم قرآن كريم هم ديده ميشود. بنابراين اصلاحطلبان اگر ميخواهند به موفقيتهايشان تداوم بخشند ضمن اينكه بايد عملكرد قابل قبولي از ديد افكار عمومي داشته باشند، بايد به گونهاي عمل كنند كه نه فقط بدنه اجتماعي اصلاحات بلكه ديگر افراد جامعه نيز رضايت از عملكردشان داشته و به اصلاحطلبان راي دهند. جريان اصلاحات براي رسيدن به اين امر مهم بايد در درون خودشان اتحاد داشته باشند. تحقق اين امر مقداري گذشت ميطلبد و در برخي موارد كوتاه آمدن نياز دارد كه اين انسجام تقويت شود.