مذاکره تهران با ریاض معادلات خاورمیانه را دگرگون میکند؛ حتی آمریکا را نیز متاثر میکند
طی یک هفته گذشته بحث تنشزدایی و آغاز گفتوگوهای میان امارات و عربستان با ایران به شکلی گسترده مطرح شده است. به ویژه انتشار گزارش پایگاه اسرائیلی دبکا، نزدیک به نهادهای اطلاعاتی اسرائیل که به نقل از منابع ویژه خود مدعی شده بود، عربستان و امارات تماسهایی مخفیانه در رابطه با امنیت کشتیرانی در خلیج فارس با ایران برقرار کردهاند و هیات اماراتی به ایران سفر کرده، موضوع عادیسازی مناسبات میان تهران با ریاض و ابوظبی را به شکلی جدیتر مطرح کرد.
در همین راستا، به منظور پیگیری امکان مذاکرات میان طرفین و عادیسازی مناسبات میان ایران و عربستان، انتخاب با رحمان قهرمانپور، کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی ایران، گفتگو داشته است.
امارات و عربستان در پی تحدید تنشها و کنترل شرایط هستند
قهرمانپور درباره امکان مذاکره و تنشزدایی میان امارات و عربستان با ایران بر این باور است، در ابتدای امر باید میان دو مفهوم «مذاکره» و «گفتوگو» تفکیک قائل شد. بحث مذاکره در فضای کنونی به هیچ عنوان مطرح نیست اما این امکان وجود دارد که در دو یا سه ماه آینده فضای برای ورود به این مرحله مهیا شود. آنچه در مناسبات کنونی میان عربستان و امارات با این مطرح است، بیشتر محدود به کاهش تنش و کنترل شرایط است. دو طرف تلاش دارند که سطح بحرانها از وضعیت کنونی بیشتر نشود. کشورهای امارات و عربستان، پس از سقوط پهباد آمریکایی و تحولات پس از آن، به نظر میرسد به این جمعبندی رسیدند که علیرغم معاهدات تسلیحاتی و همکاریهای نظامی خود با آمریکا، نمیتوانند روی حمایت خود از واشنگتن حساب باز کنند. این رخداد را میتوان با تغییر نگرش ترکیه نسبت به آمریکا در چند سال گذشته مقایسه کرد. اردوغان نیز متوجه شد که ترامپ، به هیچ عنوان حاضر نیست برای مناسبات دوجانبه و اتحادهای دو طرفه هزینه پرداخت کند. در موقعیت جدید نیز به نظر میرسد دولتمردان اماراتی و سعودی نیز به این نتیجه رسیدهاند ترامپ، در موقعیتهای حساس حاضر به حمایت از آنها نخواهد بود. از همین رو، شاهد چرخش در نگرش آنها نسبت به مناسبات با تهران بر مبنای کاهش تنشها هستیم.
سروریخواهی عربستان در جهان عرب، مانع اصلی مذاکره تهران با ریاض است
این کارشناس مسائل سیاست خارجی ایران در ارتباط با موانع پیشروی تنشزدایی ایران با عربستان و امارات تاکید کرد: «مهمترین مساله موجود میان ایران و عربستان، اختلافات عقیدتی و ایدئولوژیکی است که به مدت چند دهه بر مناسبات دو طرف سایه انداخته است. ایران به عنوان نماد اسلام شیعه شناخته می شود و عربستان نیز خود را رهبر جهان اهل سنت می داند. علاوه بر این، مساله جدیدتری که بعد از تحولات انقلابی موسوم به بهار عربی در سال 2011 پدیدار شده، در ارتباط با تلاش عربستان برای رهبری سیاسی جهان عرب است. در گذشته مصر همواره رهبری سیاسی جهان عرب را عهدهدار بود و عربستان رهبری مذهبی را بر عهده داشت. بعد از تحولات مصر که منجر به سقوط حسنی مبارک در سال 2011 شد، ریاض با مدیریت طیف جدید رهبران خود، تلاش برای تصدی جایگاه هژمونیک سیاسی قاهره در جهان عرب را آغاز کرد. در نتیجه، زاویهای جدید از رقابت به تنشهای میان دو طرف بر مبنای «ناسیونالیسم عربی» افزوده شد. بنابراین، میتوان از تلفیق مذهب و نژاد در اختلافات عربستان با ایران سخن به میان آورد که بر آینده آن رقابت میان دو طرف در سوریه، یمن، لبنان، بحرین، عراق و… بود. همچنین، در چند سال گذشته مسائلی همانند رقابت ایران و عربستان در خلیج فارس، مسائل موجود در ارتباط با صادرات نفت، مناسبات با آمریکا و… عوامل هستند که پیشروی مذاکرات دو طرف مانع ایجاد میکنند.»
کلید خروج امارات از بحران یمن در دست تهران است
قهرمانپور در بخشی دیگر از اظهارات خود معتقد است که موضع امارات نسبت به عربستان در نگاه به ایران بسیار متفاوت است. امارت به لحاظ قدرت ژئوپلیتیکی توان تقابل با ایران را در جریان تحولات انقلابی منطقه خارومیانه و شمال آفریقا در سالهای بعد از 2011 نداشت و در خطایی استراتژیک ورود ابوظبی به بحران یمن، موجب شکست این کشور شد. اکنون حاکمان شیخنشینهای امارات به این مساله پیبردهاند که کلید خروج آنها از باتلاق یمن در دستان تهران است؛ بنابراین با وجود تمام موانع گفتوگو با ایران را آغاز کردهاند.
امارات و عربستان در صدد فرار از بحران یمن هستند
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ارتباط با اهمیت بحث یمن برای عادیسازی مناسبات دو کشور بر این باور است که امارات و عربستان بر خلاف ادعاهای اولیه خود به این نتیجه رسیدهاند که جنگ یمن به آسانی پایان داده نمیشود و نمیتواند پیروزی قاطعی را کسب کنند. بنابراین از نظر پرستیژی آنها نمیتوانند پیروزی خود بر طرفداران در کانون بحران یمن را به عنوان چاشنی ناسیونالیسم عربی مطرح کنند. بنابراین، به نظر میرسد یمن از حوزه منافع استراتژیک دو کشور خارج شده و شاهد عقبنشینی نیروهای اماراتی از یمن هستیم. از سوی دیگر، آمریکا به هیچ عنوان قصد ورود به بحران یمن را ندارد و منافع استراتژیکی را در این کشور برای خود تعریف نکرده است. اعتراض نهادهای حقوق بشری نیز در محکومیت حملات ریاض و ابوظبی به مردم یمن، موجی از فشار را بر دو کشور وارد کرده است. بنابراین، آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید پیرامون بحران یمن با ایران به توافق برسند.
تنشزدایی احتمالی میان تهران وریاض کلیت منطقه را متاثر میسازد
رحمان قهرمانپور، در ارتباط با تاثیرات گقتوگوهای احتمالی میان عربستان و ایران بر معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه تصریح کرد: «گفتوگوهای فعلی و مذاکرات احتمالی دو طرف در چند ماه آینده، کاهش تنش در کانونهای بحران در منطقه خاورمیانه به ویژه یمن، سوریه و لبنان را تحتالشعاع خود قرار میدهد. به لحاظ سنتی مناسبات حسنه میان ایران و عربستان، بر کلیت رفتار دیگر بازیگران تاثیر خواهد گذاشت. حتی تنشزدایی میان دو کشور، میتواند آمریکا را نیز متاثر سازد. بخشی بزرگ از فروش تسلیحات واشنگتن به ریاض در نتیجه تنش میان عربستان با ایران است و در ضورت کاهش تنشها به طور حتم رغبت حاکمان سعودی برای خریدهای هنگفت از آمریکا کاهش پیدا خواهد کرد.»