چه نوع توافقی به نفع مردم ایران است؟

بازتاب– در روزهایی که مذاکرات هستهای ایران با آمریکا بار دیگر به محور اصلی مباحث سیاسی و رسانهای تبدیل شده است، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی در حال بررسی این موضوع هستند که توافق مناسب برای ایران دقیقاً چه ویژگیهایی باید داشته باشد. از منظر منافع ملی و با توجه به تجربیات سالهای گذشته، لازم است که نگاهی دقیق و عمیقتر به شرایطی داشته باشیم که میتواند برای ایران منافع واقعی و ملموسی به همراه آورد.
به اعتقاد بسیاری از ناظران سیاسی و تحلیلگران مسائل بینالملل، توافق مناسب برای ایران در وهله نخست باید یک پیششرط اصلی داشته باشد: «لغو واقعی و عملیاتی تحریمها». تجربه برجام نشان داده است که وعدههای کلی درباره کاهش تحریمها کافی نیست و چنین وعدههایی بدون ضمانتهای عملی و اجرایی، منافع اقتصادی و سیاسی ملموسی برای ایران به دنبال نخواهد داشت. ایران باید در این دور از مذاکرات اطمینان حاصل کند که تحریمها نهتنها روی کاغذ لغو شوند، بلکه به طور عملی نیز شاهد رفع واقعی موانع اقتصادی و مبادلات مالی بینالمللی باشد.
یکی دیگر از مهمترین معیارها برای توافقی خوب، حفظ دستاوردهای فنی و علمی کشور در حوزه هستهای است. ایران طی چند سال گذشته توانسته است در حوزه فناوری هستهای پیشرفتهای قابلتوجهی داشته باشد که از جمله آنها غنیسازی اورانیوم در سطوح بالا و بهکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته است. عقبگرد از این دستاوردها به معنی کاهش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات بعدی و از دست دادن اهرمهای مهمی خواهد بود که کشور طی سالهای اخیر به دست آورده است. بنابراین، هر توافقی باید به گونهای طراحی شود که ضمن حفظ این دستاوردها، مسیر توسعه و پیشرفت فناوری صلحآمیز هستهای را نیز باز نگه دارد.
یکی دیگر از اصول بنیادین در دستیابی به توافقی مناسب، جلوگیری از فعال شدن مکانیزم «اسنپبک» است. مکانیزمی که به صورت یک شمشیر دولبه عمل میکند و میتواند هرگونه توافقی را در کوتاهترین زمان ممکن بیاثر و بینتیجه کند. تجربه نشان داده که استفاده طرف مقابل از چنین مکانیزمی میتواند به سرعت تحریمها را دوباره فعال کند و ایران را در شرایط دشواری قرار دهد. از این رو، توافق خوب باید به گونهای باشد که فعال شدن این مکانیزم را به طور مؤثری مسدود یا حداقل بسیار دشوار کند.
یک نکته مهم دیگر در دستیابی به توافقی مطلوب، موضوع «اقدام در برابر اقدام» است. ایران و طرفهای مقابل باید به صورت مرحلهای و با دقت بالا، اقدامات متقابل انجام دهند. در این شرایط، ایران میتواند پس از مشاهده گامهای عملی طرف مقابل، گامهای مشخص و سنجیدهای بردارد و به این ترتیب از تکرار تجربه تلخ برجام و نقض تعهدات توسط آمریکا جلوگیری کند.
در حوزه سیاسی و بینالمللی نیز، حفظ استقلال ملی و عزت کشور یک اولویت اساسی است. هر توافقی که ایران را در موضع ضعف و یا وابستگی به سیاستهای خارجی قرار دهد، نمیتواند برای منافع ملی سودمند باشد. ایران باید به دقت خطوط قرمز خود را مشخص و به طرف مقابل منتقل کند و از هرگونه توافقی که مستقیماً یا غیرمستقیم حاکمیت ملی و استقلال سیاسی کشور را زیر سؤال ببرد پرهیز کند.
علاوه بر موارد فوق، حمایت داخلی و وحدت ملی نیز از شروط مهم موفقیت هر توافقی به شمار میرود. در سالهای اخیر شاهد بودیم که اختلافات داخلی چگونه میتواند به ابزار فشار و تهدیدی علیه منافع ملی کشور تبدیل شود. اکنون نیز ضرورت دارد تا همه نیروهای سیاسی داخلی در یک جبهه واحد و هماهنگ، از تیم مذاکرهکننده حمایت کنند تا بتوانند در یک فضای آرام و بدون تنش، بهترین نتیجه را برای منافع کشور کسب کنند.
در نهایت، نباید فراموش کرد که توافق، فینفسه هدف نیست، بلکه وسیلهای برای تأمین منافع ملی کشور است. هر توافقی که ایران به آن میرسد باید تضمینکننده منافع بلندمدت و پایدار کشور باشد و بتواند راه را برای بازگشت ایران به عرصه اقتصاد جهانی، بهبود وضعیت اقتصادی داخلی، و گسترش مناسبات بینالمللی کشور هموار کند. چنین توافقی میتواند ایران را در مسیر توسعهای پایدار و با ثبات قرار دهد و از خطراتی که ناشی از انزوا و فشارهای خارجی است، جلوگیری نماید.
در نتیجه، مذاکرات هستهای کنونی، اگر با هوشیاری کامل و با توجه به اصول فوق دنبال شود، فرصتی مهم و تاریخی برای تأمین منافع ملی و تقویت جایگاه ایران در نظام بینالملل خواهد بود.