مدیریت کاریکاتوری بحران آب ایران با شالیکاری در استانهای خشک
![مدیریت کاریکاتوری بحران آب ایران با شالیکاری در استانهای خشک](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2018/08/1-102.jpg)
برنج از آن دست محصولات کشاورزی است که از مرحله کاشت تا برداشت به حجم بسیار زیادی از آب نیاز دارد و برخی کارشناسان معتقدند در این فرایند نسبتاً طولانی و برای هر تولید هر کیلو از آن چیزی حدود ۸ هزار لیتر آب مصرف میشود؛ محصول آب بری که در اکثر استانهای کشور حتی مناطق بسیار خشک نیز کشت میشود و متولیان منابع آب کشور نیز قادر به جلوگیری از کاشت آن نیستند.
به گزارش تابناک، ایران از جمله کشورهایی است که در کمربند گرم و خشک جهان قرار گرفته است و به واسطه بارشهای ناچیز جوی همواره در معرض تهدیدهایی مثل خشکسالی بوده است. با اینکه خشکسالی مورد اشاره در سالهای اخیر تشدید شده است، اما هنوز حقایق فراوانی از مدیریت نا مطلوب منابع آب در ایران مشاهده میشود؛ حقایقی مثل کشت برنج در استانهای خشک کشور که گویا قرار نیست شاهد پایان یافتن آن باشیم.
با اینکه بسیاری از منتقدان هنگام سخن گفتن از کشت بلاوجه برنج و سوء مدیریت منابع آب در این حوزه مستقیماً به مدیریت منابع آب در استان اصفهان و شالیکاریهای گسترده در شهرستان هایی، چون فلاورجان و لنجان اشاره میکنند، اما حقیقت این است که این مسئله نگران کننده تنها منحصر به استان اصفهان نیست.
بررسیها نشان میدهد که شالیکاری در اکثر استانهای خشک کشور از جمله خوزستان، لرستان، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و… وجود دارد و جالب توجه اینکه شالیکاران در شرایط بحرانی کنونی حتی در استان سیستان و بلوچستان نیز به کشت برنج مشغول هستند.
اخیراً در رسانهها گزارشی در مورد وضعیت شالیکاری در استان سیستان و بلوچستان منتشر شده است که قابل تأمل است و به خوبی نشان میدهد که حتی کاهش شدید منابع آب و بروز تنشهای آبی گسترده نیز قادر نیست شهروندان و مدیران ایرانی را در اتخاذ روشهای صحیح مدیریت آب مصمم کند.
با اینکه مردم سیستان و بلوچستان نزدیک به ۲۰ سال است که با خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند، اما همچنان برای جمع زیادی از کشاورزان این استان کشت برنج از جمله اقداماتی است که برای امرار معاش و کسب درآمد در دستور کار قرار دارد.
زمانی که نام شالیزارهای برنج برده میشود همه به یاد شمال کشور میافتند، چون شالیزارها باید در اراضی پر از آب رشد کنند، اما جالب است بدانید که هم اکنون و در اوج بحران آبی کشور، کشت برنج در مناطقی از سیستان و بلوچستان نیز در حال پیگیری است.
یکی از برنجکاران نیکشهری در رابطه با چرایی استمرار فعالیتش در این حوزه علی رغم کاهش منابع آب، به «تسنیم»، گفت: کمبود آب سبب شده سطح زیر کشت برنج در این منطقه هر سال کمتر از سال قبل شود به طوریکه حالا شاهد حذف کاشت برنج توسط برخی از کشاورزان هستیم، اما عده محدودی سعی کرده اند تولید این محصول را در استان زنده نگه دارند.
دهواری با اشاره به اینکه برنج یک محصول با مصرف آب بالا است عنوان کرد: جهادکشاورزی به طور کلی کشت برنج را در همه جای کشور ممنوع کرده است و سیستان و بلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست، اما هنوز این ممنوعیت به پایان کاشت برنج در استان منجر نشده است.
بررسیها نشان میدهد که درحال حاضر و در استان سیستان و بلوچستان حدود هزار هکتار از اراضی سیستان و بلوچستان به کشت برنج اختصاص دارد که با استفاده از آب قنات و چشمه تغذیه میشوند و شهرستانهای قصرقند، نیکشهر، ایرانشهر و خاش کانون کشت این محصول در این استان هستند.
همانطور که آمد این وضعیت محدود به یک یا دو استان خشک کشور نیست. برای مثال شهرستان باغملک در استان خوزستان نیز یکی از مناطقی است که شالیکاری در آنجا رواج گستردهای دارد و هر ساله با آغاز فصل کشت برنج، بیش از ۳ هزار هکتار از شالیزارهای شهرستان باغملک زیر کشت برنج میرود؛ نوع برنجی که نام آن «چمپا محلی» و «عنبربو» است و سهم قابل توجهی از بازار محلی برنج را به خود اختصاص داده است.
همین شرایط در استان چهار محال و بختیاری نیز وجود دارد و سال گذشته حدود دو هزار و ۸۰۰ هکتار از مزارع کشاورزی چهارمحال و بختیاری در حاشیه رودخانههای پر آب در شهرستانهای لردگان، اردل، کیار، شهرکرد و سامان به کشت برنج اختصاص یافت. با اینکه شرایط در سال آبی جاری برای شالیکاران محدودتر شده، اما هنوز این رویه پایان نیافته است.
اگرچه باور اینکه در خراسان جنوبی با گرمای شدید و ریزشهای محدود جوی نیز برخی با دست به دامان قناتها شدن در حال کشت برنج هستند، بسیار دشوار است، اما در برخی شهرستانهای این استان مثل طبس که به دلیل آبوهوای گرم و بیابانی اش، تنها امکان تولید برخی از محصولات گرمسیری ازجمله خرما وجود دارد، برخی کشاورزان همه سال بخش گستردهای از مزارع خود را به کشت برنج اختصاص میدهند و این رویه در سال جاری نیز تکرار شده است.
در استان زنجان نیز بررسیها نشان میدهد که بیش از ۲ هزار هکتار از مزارع به ویژه در شهرستان طارم همه ساله به کشت برنج اختصاص دارد و تا همین چند سال پیش مدیران جهاد کشاورزی این استان با افتخار این استان را قطب جدید تولید برنج کشور معرفی میکردند.
استانهایی که از آنها یاد شد، همه مناطقی که در آنها برنج کشت میشود نیست و در دیگر استانهای کشور مثل لرستان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کرمانشاه، حاشیه دریاچه زریوار استان کردستان و تعداد دیگری از استانهای کشور نیز رواج دارد.
استمرار کشت برنج در اکثر استانهای خشک کشور و بی تفاوتی و یا نا کارآمدی متولیان منابع آب کشور در برخورد با این رویه غلط به خوبی نشان میدهد که در ایران عزم چندان قاطعی برای مدیریت صحیح منابع آب و جلوگیری از تشدید بحرانهای این حوزه وجود ندارد.
در چنین شرایطی باید منتظر ماند تا اتمام قطرههای آخر آبهای سطحی و زیر زمینی خود به شکل مستقل ممنوعیت کشت برنج را در استانهای خشک کشور رقم بزند و آنگاه متولیان منابع آب ایران با کوله باری از بحرانهای مختلف رو به رو شوند؛ بحرانهایی که از هم اینک میتوان خسارتهای اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی، سیاسی و چه بسا امنیتی آنها را تصور کرد، اما با توجه به نبود اراده در برخورد با آنها چارهای جز منتظر آنها ماندن وجود ندارد.