«مدرسه» نیازمند فانوس دریایی است نه چراغ زنبوری!
در سند تحول بنیادین و مطالعات نظری آن، مدرسه اختیار دارد، خود ارزیاب و مشارکتجو، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تعلیم و تربیتی، یادگیرنده، کمالجو و نقش آفرین است پس به فانوس دریایی نیاز دارد!
حیدر تورانی عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، یادداشتی را در اختیار این خبرگزاری قرار داده است:
در بسط و تبیین مطالب مرتبط با یادداشت قبلی مبنی بر «مدرسه کلاونگاه آموزش و پرورش»، لازم دیدم یادداشت دیگری را در راستای مدرسه تراز سند تحول، به رشته تحریر درآورم؛ چرا که این روزها به شدت شاهد حاکمیت و تسلط نگاه خطی، سلسله مراتبی و مکانیکال در اجرای سند تحول هستیم.
آنچه اکنون مستند و مشهود میباشد، برنامههای متعددی است که ذیل اهداف عملیاتی سند و راهکارهای آن در قالب شش زیر نظام، (حسب حوزههای ستادی، استانی و مدرسهای) تدوین شده و مدرسه باید برنامههای پراکندۀ سهم خویش را که در شش زیرنظام آورده شده است به اجرا درآورد.
حال آنکه، برآیند برنامههای سهم مدرسه در شش زیر نظام، شمولیت و اثربخشی لازم به مثابه برنامه تحول مدرسه در تراز سند تحول را نداشته و تنها بار سنگینی است که گُرده مدرسه را خواهد شکست.
حال سوال این است که : «آیا چنین نگاه سلسله مراتبی و ابلاغ برنامه ها و سرازیر کردن آن از بالا به پایین در هاضمه نحیف مدرسه، معقول و وافی به مقصود است و می تواند گامی کارآمد و موثر در اجرایی شدن اهداف و آرمان های سند تحول در مدرسه باشد؟».
به نظر میرسد با چنین نگاه خطی و سلسله مراتبی، به چند دلیل نمیشود سند را در مدرسه اجرایی کرد. اول این که مدارس قادر به درک و پذیرش انبوه برنامهها نبوده و دوم آنکه قرار نیست مدارس چشم بسته و بدون توجه به مقتضیات داخل و پیرامون خویش مجری محض باشند! چرا که اصولاً دنیای امروز مدارس کشور، با این ادبیات ناآشنا و غیر مأنوس بوده و آن را پس میزند. به دیگر سخن، این نگاه مغایر با روح سند تحول بنیادین است.
در سند تحول بنیادین و مطالعات نظری آن، مدرسه اختیار دارد، خود ارزیاب و مشارکتجو، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تعلیم و تربیتی، یادگیرنده، کمال جو، نقش آفرین و….. است.
سومین دلیل نیز حاکی از بینش پایین و گسستگی سازمانی بالا و غیر راهبردی برخی مدیران و کارشناسان ارشد آموزش و پرورش و نگاه خطی و سلسله مراتبی آنان میباشد. بنابراین لازم است با ابتنای بر اهداف دورههای تحصیلی مصوب شورای عالی آموزش و پرورش، که بر اساس ساحتهای ششگانه (تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی ـ تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی ـ تعلیم و تربیت زیستی و بدنی ـ تعلیم و تربیت زبان شناختی و هنری ـ تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفهای و تعلیم و تربیت علمی و فناوری) تدوین شده است، راه نما و راه نشان و به اصطلاح امروزی مانیفیست مدرسه را تولید و جانمایی کرده و آنگاه به مدارس اختیار داده شود تا به اقتضای منابع و امکانات مادی و معنوی، و بلوغ سازمانی و نیز مقتضیات بومی و محلی، برنامه عمل مدرسه خویش را بر اساس راه نشان (مانیفست)، با رویکرد رهبری تحولی، مشارکت جویانه و اثربخش تدوین کنند.
البته در این راستا برنامههای سهم مدرسه در شش زیرنظام نیز مد نظر خواهد بود. ناگفته نماند:
1. مدارس باید از حداقلها برخوردار بوده و مدیران آن از آموزش و توانمندیهای لازم برخوردار گردند تا بتوانند همه نیروهای (forces) مدرسه را در عینیت بخشیدن به تصویر کلان، که همان راه نشان و مانیفیست می باشد، برانگیزانند که البته لازمه آن دادن اختیار لازم به مدرسه جهت جلب مشارکت کلیه ذینفعان میباشد.
احتمالا در این راستا نیازمند اصلاح برخی قوانین و مقررات نیز باشیم. به عنوان مثال مدیر و رهبر مدرسه میتواند علاوه بر مجری سیاست، یک سیاستگذار نیز در استفاده از منابع محلی قلمداد شود.
2 .ملاکها و نشانگرهای کلان مدارس تراز سند تحول نیز نکته مهمی است که باید به راهنما و راه نشان(مانیفست) پیوست گردد تا به مثابه فانوس دریایی و قبله نما عمل کند. این ملاکها و نشانگرها به مثابه گزارهها و مضامینی است که مدارس با تکیه بر داشتههایشان با آن همسو می شوند.
به گزارش فارس،نکته کلیدی آخر این که: «ستاد آموزش و پرورش دیدهبانی در حسن اجرای سند را به دیدهبانهایی قوی که صاحب نگاه بلند و راهبردی هستند بسپارد. آنان که گردن زرافه و دید عقاب دارند نه گردن کرگدن و دید مورچه!».