محیطزیست: اتوبوس مشکل فنی نداشته، هرچه میگویند شایعه است
خیلی عجیب بود، اتوبوس تا یک مسیری با سرعت خیلی کمی حرکت میکرد و به همین دلیل طول کشید تا به محل برنامه برسیم، اما در مسیر برگشت که تغییر مسیر داده شد و جاده عوض شد، میگفتند به ما گفته شده، تند بروید، درحالیکه ما گفتیم عجلهای نداریم که تند بروید، چون بعد از آن برنامهای نداشتیم. در نهایت گفتند ترمز بریده است!
همه تن چشم و گوش شدند تا از بخشی از پاره تن ایران بنویسند، حتی شیرینی سور و سات عروسی هم مانع نشد که از این سفر چشمپوشی کنند. رفتند تا راوی زخمهای دریاچهای باشند که قرار بود، نفس ایران باشد و سال هاست خشکیاش بلای جان شده است.
هماهنگیها از چند روز قبل انجام شده، ستاد احیای دریاچه ارومیه از خبرنگاران دعوت کرده بود تا از وضعیت دریاچه و سدهای اطرافش گزارش تهیه کنند و به سلامت باز گردند، اما اتوبوس مرگ پایان دیگری را رقم زد.
نماینده ستاد احیا میگفت انگار این اتوبوس از صبح ترمز نداشته و فقط با دندنه حرکت میکرد.
«آسیه اسحاقی» خبرنگار خبرگزاری پانا از لحظات سخت این حادثه میگوید: بعد از اینکه به ارومیه رسیدیم از پروژههایی از جمله سد کانی سیب بازدید کردیم، سپس به سمت تونل رفتیم و از آن هم بازدید کردیم. فرایند بازدید ما تا ۵ و نیم عصر طول کشید و سوار اتوبوس شدیم که برویم ناهار بخوریم. حدود ساعت ۶ بود که کمک راننده به سمت ما آمد و گفت کمربندها را ببندید و آنجا متوجه شدیم که ترمز اتوبوس بریده است و به چند ثانیه نکشید که اتوبوس چپ کرد. بچهها آسیب دیدند و دو همکار جوانمان را از دست دادیم.
او به صحبتهای نماینده ستاد احیای دریاچه ارومیه اشاره میکند که ظاهرا از صبح متوجه مشکل اتوبوس بوده و ادامه میدهد: نماینده ستاد احیا میگفت انگار این اتوبوس از صبح ترمز نداشته و فقط با دندنه حرکت میکرد. اما وقتی داشتیم به تهران میآمدیم استاندار در جمع ما گفت که اتوبوس قراضه و کهنه نبوده و معاینه فنی داشته است. راست و دروغ این حرف را نمیدانیم، اما اتوبوسی که سوار آن شدیم نو نبود البته خیلی قراضه هم نبود، اما اتوبوس استانداردی هم نبود به طوری که بچهها درباره آن شوخی هم میکردند.
اسحاقی درباره ریحانه و مهشاد در هنگام حادثه میگوید: مهشاد روبروی من نشسته بود. ما نرسیده به در دوم اتوبوس نشسته بودیم و ریحانه هم عقب اتوبوس بود و در حین حادثه از پنجره به بیرون پرت شدند. هیچکدام از ما کمربند نسبته بودیم و وقتی کمک راننده آمد و گفت کمربند ببندید، تازه میخواستیم کمربند را پیدا کنیم و ببندیم که همزمان حادثه اتفاق افتاد.
او امدادرسانی را نیز فوری و سریع ارزیابی نمیکند و میگوید: نه خیلی زود آمدند و نه خیلی دیر، اما در نهایت هم جرثقیل نفرستادند که اتوبوس را بلند کنند، با کمک مردم محلی و اورژانس و امدادگرهایی که آمده بودند، اتوبوس را در نهایت بلند کردند.
اسحاقی درباره انتخاب مسیر اینگونه توضیح میدهد: ما به مسیر آشنا نبودیم و نمیدانم آیا مسیر دیگری بود یا نه اما از یک جاده یکطرفه و پراز پیچ و خم عبور کردیم.
«آیسان زرفام» خبرنگار روزنامه پیام ما حادثه را اینگونه بازگو میکند: از تونل انتقال آب زاب دیدن کردیم، بعد سوار اتوبوسی شدیم که از صبح و پس از ورود به ارومیه در اختیار ما گذاشته بودند. حدود پنج بعد از ظهر به سمت نقده در حرکت بودیم تا ناهار بخوریم. یک جاده کوهستانی پیچ در پیچ بود که یک طرف آن دره و یک طرف آن کوه بود. نشسته بودیم که کمک راننده بلند شد و شروع کرد به فریاد زدن که کمربندها را ببندید و راننده داد میزد که ترمز نداریم. بعد به کوه برخورد کردیم و شیشههای سمت چپ ماشین ریخت و به سمت راست جاده منحرف شد و به گاردریل برخورد کردیم. ماشین کج شد و دوباره به حالت اول خود در جاده برگشت. جاده خیلی پیچ در پیچ بود و چون سراشیبی بود سرعت اتوبوس خیلی بالا رفته بود. یکی داد زد که توروخدا بکوب به کوه که لااقل ته دره نیفتیم! و راننده ماشین را به سمت کوه منحرف کرد و از سمت چپ جاده به سمت کوه رفتیم و اتوبوس چپ شد.
او درباره کیفیت اتوبوس این طور میگوید: ماشین خوبی نبود. استاندار به ما گفت اتوبوس مدل ۸۵ بود، اما اتوبوس قدیمی بود. هرچه میخواهند بگویند اما چندین کیلومتر در سراشیبی بدون ترمز در حال حرکت بودیم. صبح هم که رسیده بودیم میگفتند ماشین خیلی کند حرکت میکند.
زرفام بعد از حادثه را اینگونه روایت میکند: بیمارستانی که ما را بردند برای شهر کوچک نقده بود و همه تلاش خود را کردند اما تخت و امکانات کافی نبود، یکی از همکارانمان را که ارومیه رساندند، گفتند اگر یک ساعت دیرتر رسیده بود تمام کرده بود.
از بیمارستان مجددا با یک ون ما را به ارومیه بردند که آنجا هم خیلی اذیت شدیم. جاده خیلی بدی بود و به راننده هم التماس میکردیم که توروخدا آرامتر برو و در نهایت به هتل رسیدیم و گفتند در لابی بنشینید تا استاندار بیاید، اما گفتیم اصلا توانایی نداریم کسی بیاید و از ما دیدن کند، اما توقع داشتیم که برخورد بهتری شود و حداقل ارگانی که این اتوبوس را برای خبرنگارها تعیین کرده و یا حداقل مدیر کل محیط زیست استعفا دهد و یا یک معذرت خواهی شود که هیچکدام از این اتفاقات نیفتاد.
«حسن ظهوری» دیگر خبرنگار حادثه دیده در این سانحه که هم اکنون در بیمارستان ارومیه بستری است، صبح روز گذشته تحت عمل جراحی قرار گرفت. «محسن ظهوری» برادر او میگوید: استخوان حسن شکسته و ریهاش سوراخ شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است. خدا را شکر خطر رفع شده است، اما باید سه روز بستری بماند. حسن بعد از سه روز نیز اجازه پرواز ندارد و باید تحت نظر اورژانس و با آمبولانس به تهران انتقال داده شود.
او میگوید: «مهدی گوهری» دیگر خبرنگار آسیب دیده در این سانحه نیز ترومای بعد از حادثه دارد و نه حین حادثه و نه بعد از آن را به خاطر نمیآورد و تحت نظر است.
«سمیرا خباز» خبرنگار خبرگزاری مهر درباره این حادثه میگوید: اینگونه که متوجه شدم، در مسیر برگشت می خواستند به یک رستوران بروند و برای همین از این جاده آمدند. یک اتوبوس اسکانیای کهنه بود.به قول یکی از مسئولان میگفت اگر در تهران اتوبوس اسقاطی ۱۵ سال عمر دارد در اینجا ۳۰ سال عمر دارد و اینجا از این اتفاقها میافتد و گفتند اتوبوسی که به ما دادند از اتوبوسهای خوبشان بوده است که نمیدانم چقدر این حرف درست است، چراکه اگر ماشین سالم بود، یکباره این اتفاق رخ نمیداد.
او ادامه میدهد: خیلی عجیب بود، اتوبوس تا یک مسیری با سرعت خیلی کمی حرکت میکرد و به همین دلیل طول کشید تا به محل برنامه برسیم، اما در مسیر برگشت که تغییر مسیر داده شد و جاده عوض شد، میگفتند به ما گفته شده، تند بروید، در حالی که ما گفتیم عجلهای نداریم که تند بروید، چون بعد از آن برنامهای نداشتیم. در نهایت گفتند ترمز بریده است. تنها چند دقیقه طول کشید. کمک راننده که گفت کمربندها را ببندید فکر کردیم نزدیک پلیس راه هستیم، لحنش طوری نبود که متوجه شویم چه اتفاقی در حال وقوع است، فقط بچههایی که جلو نشسته بودند، متوجه شدند که کنترل اتوبوس از دست راننده در رفته است. یک دقیقه هم از زمانی که گفتند کمربند را ببندید تا زمان تصادف طول نکشید و به یکباره سرعت اتوبوس بالا رفت و ما داشتیم تعادل خودمان را از دست میدادیم و اگر کسی کمربندش را نبسته بود دیگر فرصت این کار را نداشت.
تلاشها برای گفتگو با مسئولان برگزاری این بازدید در ستاد احیای دریاچه ارومیه تا لحظه تهیه این گزارش بینتیجه ماند. روابط عمومی سازمان محیط زیست نیز متولی برنامه و مقام پاسخگو را ستاد احیای دریاچه ارومیه اعلام کرده است.
در عین حال منوچهر قدرتی مدیرکل روابط عمومی اداره کل محیط زیست استان آدربایجان غربی درباره برگزاری این بازدید و انتخاب اتوبوس برای جابجایی خبرنگاران به ایلنا میگوید: آقای استاندار در بین خبرنگاران و در حضور راهنمایی و رانندگی نقده اعلام کرد که اتوبوس هیچگونه نقص فنی نداشته و تمام مجوزهای لازم را داشته است.
او ادامه میدهد: از نظر فنی که میگویند اتوبوس مشکل داشته نه اینگونه نیست و مشکلی نداشته است. هماهنگ کننده برنامه ستاد احیای دریاچه ارومیه بود و ما در اداره کل حفاظت محیط زیست استان فقط آنها را همراهی کردیم و هیچگونه مسئولیتی در خصوص خبرنگارها با ما نبود.
قدرتی تاکید دارد که مسئولیت برگزاری برنامه از اول تا آخر با ستاد احیای دریاچه ارومیه بود و هماهنگیها را آنها انجام داده بودند. درباره اتوبوس هم به ما گفتند هماهنگ کنید و ما گفتیم خودتان هماهنگ شوید، اما فقط برای همکاری با ستاد آن را انجام دادیم.
مدیرکل روابط عمومی محیط زیست استان آذربایجان غربی اضافه میکند: این اتوبوس با هماهنگی و طی نامهای به صورت رسمی از کارخانه سیمان ارومیه گرفته شد و هیچگونه نقص فنی نداشت و تمام مواردی که درباره اتوبوس میگویند، شایعه است.
او در واکنش به اینکه آیا مسیر دیگری برای تردد نبود؟ اظهار میکند: من نمیتوانم نظر بدهم و ما تنها هماهنگی را انجام دادیم و همکاران ما در روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست و سازمان محیط زیست به همراه ستاد در این برنامه حضور داشتند.
عدم نقص فنی اتوبوس در حالی مطرح میشود که «فرهاد صالحیان» مدیرکل ایمنی سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای به ایلنا اعلام کرد: علت واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران در ارومیه سرعت غیرمجاز بوده و این اتوبوس صورت وضعیت نداشته و باید در جاده شناسایی و توقیف میشد.