محور توسعه در کشور باید شهروندان باشند
وزیر راه و شهرسازی باتأکید براین نکته که انجام پروژهها در چارچوب توجه به امر توسعه در کشور ارزش پیدا میکنند گفت: باید همزمان با تعریف پروژه به جنبه توسعهای آن نیز در کشور توجه شود چرا که تمامی پروژهها باعث ایجاد توسعه در کشور میشوند پس رابطه آنها با امر توسعه بسیار مهم خواهد بود.
به گزارش ایسنا، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در اولین نشست مشترک مدیران کل راه و شهرسازی استانها در سال ۹۶ درخصوص عملکرد وزارت راه و شهرسازی بیان کرد: وزارت راه و شهرسازی، وزارتخانهای ۱۰۰ درصد پروژه محور است، من با این مسئله مخالفتی ندارم ولی میخواهم بگویم که پروژه زمانی ارزش پیدا میکند که در چارچوب توسعه انجام شود، در غیر این صورت میتواند به ضرر خویش عمل کند.
عضو کابینه دولت تدبیر و امید همچنین اضافه کرد: به طور مثال پل صدر تهران یک پروژه است که بیش از یک میلیارد دلار صرف اجرای آن شده است ولی در واقع به اندازه این میزان هزینه به شهروندان تهرانی کمک کرده است، واقعیت آن است که نه تنها کمکی نداشته بلکه به همین مقدار ضرر نیز به آنها رسانده است.
به گفته این مقام مسئول پل صدر به عنوان یک پلسازی صنعتی قابل قبول به شمار میرود ولی در واقع نه تنها مشکلی را از کلانشهر تهران برطرف نساخته بلکه مسائل بسیاری را نیز به این شهر اضافه کرده است.
وزیر راه و شهرسازی در ادامه سخنان خود با اشاره به این مطلب که این وزارتخانه را نمیشود از پروژه جدا کرد یادآور شد: قصد من این است که شما باید همزمان با تعریف پروژه به جنبه توسعهای آن نیز توجه کنید چرا که تمامی پروژهها باعث ایجاد توسعه در کشور میشوند پس رابطه آنها با امر توسعه بسیار مهم خواهد بود.
آخوندی علت تغییر ساختار وزارت راه و شهرسازی از توجه صرف به پروژه به سمت رویکرد توسعهای را مسئولیت مدیران کل راه و شهرسازی در امر توسعه استانی دانست و گفت: قطعا این مسئله به نگاه شما در حوزههای بازآفرینی، حمل و نقل، حوزه شهری و … کمک میکند، این تغییر ساختار به شما فرصت میدهد تا برای توسعه استان برنامهریزی کنید و از همه منابع استانی در این راه بهره ببرید، این اقدام به شما نشان میدهد که شما به جای اتکا به بودجه میتوانید از اقتصاد ملی در راستای توسعه و آبادانی استان خود استفاده کنید.
عضو کابینه دولت یازدهم با اشاره به این مطلب که مدیران کل در استانها باید نگران رفاه، بهروزی، آسایش و رفاه شهروندان باشند گفت: در آخر کار باید ایجاد یک سیستم حمل و نقل درب تا درب دغدغه شما در استان باشد، شما باید تمامی مسیر یک مسافر را تعقیب کرده و ببینید حمل و نقل درون و برونشهری در کدام نقطه باید به یکدیگر متصل شوند.
وزیر راه و شهرسازی در ادامه با تأکید بر اینکه به مأموریت ما در این وزارتخانه باید از جنبه توسعهای نیز نگاه شود گفت: قطعا اگر در این حوزه نگاه توسعهای داشته باشیم به چند بحث مهم میرسیم که یکی از آنها مسئله ایرانشهر است.
وی در اینباره اضافه کرد: اگر در آخر کار بگوییم که محور توسعه به جای پروژه، انسان، آدم و شهروند است باید توجه کنیم که این انسان دارای تشخص است، درمقابل مارسیستها همواره به دنبال آن هستند که همه را مانند کالاهای یک کارخانه ببینند، اما بدون شک واقعیت بدین گونه نخواهد بود.
به گفته این مقام مسئول تمامی کالاها مانند یکدیگر بوده و تشخص و هویتی ندارند، نمونه بارز این اقدام را میتوانیم در کشور عربستان سعودی مشاهده کنیم چرا که حجم سرمایهگذاری بسیار زیادی دراین کشور وجود دارد ولی عاقبت میبینیم که داعش از همین کشور برمیخیزد.
وزیر راه و شهرسازی این اتفاق را نشاندهنده نیاز انسانها به هویت دانست و گفت: قطعا این تشخص و هویت است که رفتار اجتماعی، سیاسی، حمل و نقلی، انتخاب مسکن و … مردم یک منطقه را ساخته و بر روی سبک زندگی آنان تأثیرگذار است.
عضو کابینه دولت تدبیر و امید اظهار داشت: در پایان کار نمیتوانیم تصور کنیم که شهروندان کشور ما پیوند معناداری با ایران و اسلام ندارند، ما در این نقطه اسم شهروند ایرانی مسلمان را بر زبان جاری میکنیم که باید برای تک تک واژههای آن معنی قائل شویم، ما تنها لفظ این کلمات را به کار نمیبریم بلکه باید برای آن تحلیل و مفهومی داشته باشیم.
آخوندی ادامه داد: اگر وارد این مفهوم شدیم میبینیم که مفهوم ایران صرفا از یک مفهوم جغرافیایی جدا بوده و مفهوم بخشهای دیگری نظیر فرهنگ، فلسفه، سبک زندگی، زبان و … را شامل میشود، در این راه میبینیم که حوزه تمدنی ایران بسیار بزرگتر از جغرافیای آن است.
به گفته این مقام مسئول در این زمان است که مدیران کل راه و شهرسازی استانهای مرزی متوجه اهمیت ارتباط خود با کشورهای همسایه میشوند و میبینند که باید از حمل و نقل بسیار گستردهای با آنها برخوردار باشند.
عضو کابینه دولت یازدهم خاطرنشان کرد: وقتی شما به این باور برسید که مشکل کشور همسایه و هممرز شما، مشکل شما نیز محسوب میشود و فقر و اتفاقات آن بر روی شما نیز تأثیرگذار است، وقتی متوجه تأثیر ترانزیت و حمل و نقل کشور همسایه بر روی ترازیت و سیستم حمل و نقلی خود میشوید دیگر نمیتوانید این کشورها را از حوزه تمدنی ایران جدا بدانید.
وزیر راه و شهرسازی در اینباره اضافه کرد: وقتی میدانیم که مولانا اهل افغانستان و فارابی اهل قزاقستان است به این واقعیت میرسیم که نمیتوانیم حوزه تمدنی ایران را از این کشورها جدا بدانیم و مسائل مرزی را به عنوان یک دغدغه و امر مهم تلقی نکنیم.
وی ادامه داد: وقتی شما از ایران صحبت میکنید میبینید که ایران دیگر یک گربه خفته نیست بلکه در تمامی حوزههای توریستی، حمل و نقلی، مبادلات، توسعه و … دارای معنی است، بنابراین بسیار مهم است که همه ما از یک فهم توسعهای لازم برخوردار بوده و نگاه خود را متفاوت کنیم.
آخوندی در ادامه به بیان اولویتهای کاری وزارت راه و شهرسازی درحوزه مسکن و شهرسازی پرداخت و افزود: یکی از اولویتهای اصلی در دولت یازدهم بازآفرینی شهری است که حاشیهنشینی را نیز شامل میشود. نباید چیزی به نام حاشیه نشینی در کشور وجود داشته باشد و ضمیمه شهرها باید الحاق به متن آنها شود. اصولا این نگاه که کسی حاشیهنشین یا متننشین است اشتباه بوده و اولویت ما انضمام حاشیه به متن است. باید طرحهای شهری، مسائل شهری، سیستم معابر و فاضلاب و طراحی شهری این مناطق بهبود یابد تا فرقی با متن نداشته باشند.
براساس گزارش وزارت راه و شهرسازی، وی با تاکید بر اینکه استراتژی اصلی وزارت راه و شهرسازی حذف حاشیه نشینی است، عنوان کرد: سه مسئله خانه اولیها، حاشیه نشینان بد مسکن و بافت فرسوده را اگر به عنوان اهداف اصلی درنظر بگیریم قطعا مشکلات حل میشود. ما باید فضای عمومی را دراختیار مردم گذاشته و سپس توانمندسازی ساکنان این مناطق را آغاز کنیم. در حال حاضر ۱۹ میلیون نفر در این مناطق در سطح کشور زندگی میکنند، ما باید این مسئله را درک کرده و باور کنیم که مسئلهای واقعی به شمار رفته و بحثی ساخته ذهن نیست. این سه مسئله باید در اولویت باشد که در این راستا سند بازآفرینی شهری محقق شده و در استانها نیز باید جلسات آن برگزار شود. در سفرهای استانی تلاش خواهم کرد که اولین دستور کار را تشکیل جلسه ستاد بازآفرینی شهری قرار دهم و نیز درصورت امکان شورای حمل و نقل استان را نیز تشکیل دهیم.
آخوندی با بیان اینکه باید به مفهوم توسعه توجه خاص شود، افزود: در شهرسازی نیز باید بتوانیم طرح آمایش و کریدورهای توسعه را دربازآفرینی دنبال کنیم و وارد بحثهای بازآفرینی و انضباط شهری شویم. نمیتوان نسبت به انضباط شهری غافل بود و لازم است دراستانها با اعضای شورای شهر جلسه برگزار کنید و به عنوان نمونه درمورد تهران ببینید عمدهترین مسئله تهران چیست؟ بیانضباطی شهری است یا حمل و نقل عمومی؟ باید رابطهای میان مسئله شهر و انتخاب شهردار برقرار شود که شهردار هر شهر بتواند آن مسئله مشخص را حل کند. درباره سایر شهرها هم باید مسائل به خوبی تبیین شود و شهرداری تعیین شود که توانایی حل آن مسئله را داشته باشد تا فضایی عاقلانه و خردورزانه خلق شود. باید مسئله شهرها مشخص شود و از شوراها بخواهیم که شهرداری تعیین کنند که بتواند آن مسئله خاص را رفع کند. این جهتگیری درستی است که دروزارتخانه راه و شهرسازی باید به آن ورود شود. در بحث شوراها خودتان را وارد مصداق نکنید که گرفتار تله میشوید ولی میتوانید در تبیین مسئله وارد شوید.