محمود صادقی : عارف فعال و «پاشنه ورکشیده» نیست
یک عضو فراکسیون امید مجلس با هشدار نسبت به بروز علائم یک جامعه آنومیک در سال گذشته، نسبت به عقب ماندن جریان اصلاحات از مطالبات مردمی ابراز نگرانی کرد و با طرح انتقادهایی نسبت به این فراکسیون ازجمله استحاله راهبرد «آرامش» به «سکون و رخوت» و عدم ارائه طرحی اصلاحطلبا یکی، دو سال اخیر، خواستار تحول جدی در دبیرخانه و سیستم اداری فراکسیون امید شد و گفت: متاسفانه دکتر عارف بهخاطر شخصیتشان که چندان «پاشنه ورکشیده» نیست، حتی در گروه مجازی فراکسیون امید نیز عضو نیست و بنابر این باید دبیری از میان نمایندگان انتخاب شود.
به گزارش ایلنا سال ۹۶ بهگفته بسیاری از ناظران و تحلیلگران، سال سختِ اصلاحطلبان بود؛ سالی که البته با تکرار پیروزی «لیست امید» اصلاحات، این بار در انتخابات شوراهای شهر و روستا در بسیاری از کلانشهرها و همچنین ابقای حسن روحانی کاندیدای اصلی این جریان سیاسی در مقام ریاستجمهوری آغاز شد اما در ادامه وقتی نوبت به تشکیل کابینه دولت دوازدهم رسید، برخلاف انتظار، فهرستی دور از گزینههای مدنظر اصلاحطلبان از جیب روحانی خارج شد و حال آنکه حامیان گفتمانی رییسجمهور منتخب در رویکردی منطقی، بهجای تاکید بر مصادیق، با ارائه الگوهای معیارمحور، بر لزوم معروفی مدیرانی از میان زنان، اقوام، مذاهب و جوانان تاکید کرده بودند و لزوم توجه روحانی به مطالبات ۲۴ میلیون رایدهنده!
در این شرایط بود که ابتدا زمزمههایی مبنی بر «چرخش به راست روحانی»، دولت موردحمایت جریان اصلاحات را تحت فشار قرار داد و در ادامه راه، هنگامی که اصلاحطلبان همچنان بر تداوم حمایت از روحانی تاکید کرده و در مقاطعی حتی خود را سپر بلای آقای رییسجمهور قرار دادند، پیکان تیز این انتقادها، خود اصلاحطلبان و متعاقباً اندیشه اصلاحطلبی را هدف قرار داد.
اما این پایان ماجرا نبود و ازقضا وقتی اوضاع وخیمتر شد که با شروع دیماه این سال سخت، زمستان از راه رسید؛ زمانی که انتقادات بیسابقه _در گستردگی و شدت، ابتدا دولت موردحمایت اصلاحات را مسبب تمام مشکلات دانست و اندکزمانی پس از آن، کلیت نظام و حاکمیت هدف این انتقادات شدید و وسیع قرار گرفت. جالب آنکه با فروکش کردن موج اولیه اعتراضها که ازقضا بسیار سریع محقق شد، این اصلاحطلبان و جریان اصلاحات بودند که از زمین و آسمان، داخل و خارج و خودی و غیرخودی علتالعلل همه مشکلات معرفی شدند.
همزمان اصلاحطلبان پارلمان نیز که به رهبری محمدرضا عارف در فراکسیون امید پیش از وقوع این فجایع هم حال و روز چندان خوشی نزد افکار عمومی نداشتند، با بالاگرفتن انتقادها و بهراه افتادن امواج انتقادی مشکوک ضداصلاحات در فضای رسانهای داخل و خارج و پمپاژ ناامیدی علیه هرگونه امید به اصلاح نظام و ساختارهای دولت، موقعیت خود را در معرض مخاطراتی دوچندان یافت و حال، در آستانه سال ۹۷ و آغاز سومین سال کارشان در مجلس که ازقضا به سال بلوغ فراکسیونهای سیاسی پارلمان و نمایندگان مجلس نیز معروف است، بیش و پیش از هر زمان دیگری خود را نیازمند اصلاحات درونی میبینند.
محمود صادقی نماینده اصلاحطلب مجلس اما شاید جزء معدود اصلاحطلبانی باشد که کمتر در معرض این دست انتقادها قرار داشته و از قضا خود نیز با بخشی از انتقادها به اصلاحطلبان همدل و همداستان است؛ برای بررسی علت و عوامل این انتقادها و راهکارهای خروج اصلاحات از این وضع نامساعد به سراغ این نماینده متفاوت مجلس رفتیم و نظرات او را جویا شدیم که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
* در ماههای پایان سال گذشته و بهویژه پس از ناآرامیهای دیماه سال ۹۶ شاهد بالا گرفتن انتقادها نسبت به جریان اصلاحات بودیم. انتقاداتی که حتی در مقاطعی منجر به ایجاد هجمههایی علیه بزرگان این جریان سیاسی ازجمله سیدمحمد خاتمی و بهزاد نبوی شد؛ علت چه بود؟
بررسی و تحلیل این مسئله نیازمند یک نگاه دقیق جامعهشناسی است و البته من جامعهشناس نیستم اما به هر حال بررسی این مسائل نیازمند نگاهی تحلیلی، عمیق و مبتنی بر اصول جامعهشناسی است.
با این حال به نظر میرسد جامعه ما در سال گذشته علائمی از یک جامعه آنومیک از خود بروز داد. در چنین جوامعی اعتماد به حداقل رسیده و شاهد ناامیدی به ساختارها و آیندهها خواهیم بود و بخش قابلتوجهی از جامعه دچار نوعی هرج و مرج و آشفتگی میرود که در چنین جامعهای عمدتاً دیالوگ و گفتوگو شکل نمیگیرد.
در مورد هجمهها به آقایان خاتمی یا نبوی نیز به نظر میرسد، این بزرگان بیشتر نگران دامنهدار شدن ازهمگسیختگی در جامعه شده و عملاً بهجای آنکه درگیر پروپاگاندا برای تطهیر خود شوند، نگران انسجام ملی بودند و بیتوجه به وضعیتی که علیهشان در جامعه ایجاد شد، از حفظ خود گذشتند.
معتقدم نحوه برخورد چهرههایی همچون خاتمی و نبوی با انتقادها ناشی از تقوای سیاسی آنها بود. اینکه بدانی حرفی که میزنی یا بیانیهای که منتشر میکنی، احتمالاً با بازخورد منفی ازسوی بخشی از جامعه ملتهب کنونی روبرو میشود اما با نگاهی دوراندیشانه و در راستای حفظ انسجام ملی بر این مواضع پافشاری کنی، نشاندهنده تقوای سیاسی است.
درواقع میتوان به همان تمثیل دایه و مادر اشاره کرد. آقایان خاتمی و نبوی فراتر از بحث حفظ نظام، خطراتی را برای کشور پیشبینی کرده و با رویکردی ملیگرایانه، موضعگیری کردند که معتقدم جامعه نیز به هر حال این دغدغهها را بهخوبی درک میکند. شاید این افراد حتی در مقطعی و از سوی طیفی خاص مورد انتقاد قرار گرفته و به اصطلاح فحش بخورند اما وقتی تب و تاب اولیه فروکش کرد، همه متوجه میشوند آن رویکردها از سر درد و وجدان اجتماعی و درپی نگرانی از وضعیت جامعه بوده است.
* با این حساب نگرانی خاصی از سرنوشت جریان اصلاحات ندارید؟
به هر حال به نظر میرسد باتوجه به اینکه در بخشها و لایههایی از جامعه شاهد حرکتی شتابان بودیم، بعضاً قادر به درک دقیق مطالبات نبوده و در نتیجه از برخی مطالبات و نیازهای اجتماعی عقب ماندیم.
امروز درحالی زمزمههایی درمورد انسداد و فیلترینگ تلگرام به گوش میرسد که آخرین جلسه غیرعلنی مجلس در سال گذشته نیز با حضور دبیر شورایعالی فضای مجازی به این مسائل اختصاص داشت. البته بحثی از فیلترینگ نبود و در آن جلسه عمده مباحث درباره ماهیت فضای مجازی بود و پیام مهمی که لابهلای صحبت مسئولان به گوش میرسید، همین تاخری بود که نظام نسبت به دریافت و فهم تحولات شتابان در این عرصه دچار آن شده است. عقب ماندن از مطالبات عمومی عواقب آسیبهایی به همراه دارد و اتفاقاً در مباحث درونجریانی اصلاحات نیز شخصاً اندکی نگرانم که دوستان دچار چنین تاخری در فهم مطالبات جامعه شوند.
* تاثیر ضعف عملکرد اصلاحطلبانی که طی چندسال اخیر با ورود به مجلس و بخشهای از دولت بهنوعی به حاکمیت بازگشتند، در این نگاه انتقادی جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم این مسئله نیز اهمیت بسزایی دارد. بهعنوان مثال در همین فراکسیون امید دچار نوعی بدفهمی نسبت به راهبردی که انتخاب کردیم، شدهایم.
به این اعتبار عملاً شاهدیم که راهبرد «آرامش» برگرفته از شعار «امید، آرامش و رونق اقتصادی» که شعار اصلی فراکسیون امید بود را به نوعی «سکون و رخوت» تبدیل کردیم.
ما مقید به حفظ آرامش در جامعه هستیم اما این آرامش باید به آرامشی فعال در جامعه تبدیل شده و از این حالت رخوت و سکوت خارج شود. حال آنکه در فرصتی که داشتیم، چندان ایده جدیدی ارائه نکرده و به بیان دقیقتر در تولید گفتمانهای جدید ضعف داشتیم و در همان گفتمانهای گذشتهمان باقی مانده و حتی سعی خاصی برای بازتولید تعاریف جدیدتر از همان گفتمانهای قدیمی متناسب با فضای روز جامعه نیز نداشتیم.
فراکسیون امید هنوز نتوانسته طرحی با رویکرد اصلاحطلبانه ارائه کند
متاسفانه در این مدت هنوز نتوانستیم طرحی جدید با رویکرد اصلاحطلبانه در مجلس ارائه کنیم و به این اعتبار نتوانستیم کنش فعال داشته باشیم و معتقدم این بزرگترین ضعف اصلاحطلبان در مجلس بوده که شخصاً از بدو ورود به مجلس همواره بر آن تاکید داشتهام.
اخیراً شاهد بودیم دکتر سیدجواد طباطبایی نقدی اساسی درباره اصلاحطلبان مطرح کرده که رسیدن به قدرت به هدف اصلی این جریان سیاسی تبدیل شده است. درواقع ایشان میگویند اصلاحطلبان برای دستیابی به قدرت تلاش میکنند اما وقتی به موفقیت میرسند، برنامه مشخصی نداشته و مشخصاً اکت و حرکت اصلاحطلبانهای ندارند.
* آیا عزم تغییر این وضعیت در فراکسیون امید بهعنوان پایگاه اصلی ظهور و بروز جریان اصلاحات در حاکمیت دیده میشود؟ آیا فکر میکنید در مدت باقی مانده از دوران فعالیت این فراکسیون شاهد تغییراتی خواهیم بود.
واقعیت این است که باتوجه به برنامه شخصی که تعریف کردم، آنچنان قادر به اظهارنظر در باره حرکت کلی جریان اصلاحات نیستم. ما در فراکسیون شفافسازی و سالمسازی اقتصادی و انضباط مالی برنامه مشخص و مدونی تهیه کردیم و سعی داریم، فعالیتها را در این چارچوب دنبال کنیم و باید تاکید کنم که بنده این دسته از فعالیتها را مجزا از فراکسیون امید نمیدانم؛ بلکه این اقدامات را همسو با فراکسیون امید و فراتر از آن میبینیم.
مسئله این است که باتوجه به آنکه شخصاً تفکری تقسیمبندیشده داشته و معتقد به تقسیم کار هستم، فکر میکنم هر کس در هر جایگاهی که فعالیت میکند و مسئولیتی در کمیته یا کارگروهی را برعهده گرفته است، باید اقدامات خود را پیش ببرد. در عین حال معتقدم باید تاحدی این سیستم را برهم زده و به سمت تنوع وظایف حرکت کنیم.
* فارغ از ضعف عملکرد، شائبههایی درمورد تخلفات برخی اصلاحطلبان نیز مطرح شدهاست. بهویژه در جریان استیضاح ۳ وزیر در روزهای پایانی سال گذشته شاهد بودیم که برخلاف ادوار گذشته که عمدتاً وزرا و مسئولان دولتی مرکز این انتقادها قرار میگرفتند، این بار شایعاتی درمورد برخی نمایندگان مطرح شد و در این راستا مسائلی هم درمورد بعضی اعضای فراکسیون امید عنوان شد. سوالم این است که فارغ از صحت یا کذب موارد جزئی، باتوجه به آنکه اصل موضوع تاحدودی غیرقابلانکار است، به نظر شما آیا این تخلفات نیز در ریزش رای و تضعیف پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان موثر بوده است؟
در این مورد باید بگویم در نقد عملکرد هر فراکسیون یا تشکیلات، پیش از نقد افراد و اعضاء باید به سراغ مدیریت آن فراکسیون یا تشکیلات برویم.
معتقدم مدیریت فراکسیون امید به شکل اصولی نتوانست نظم تشکیلاتی را ایجاد کند. شخصاً یکی از متقاضیان استیضاح یکی از ۳ وزیر بودم که در آخرین فرصتها بهخاطر التزام تشکیلاتی از نطق در جایگاه استیضاحکننده صرفنظر کردم. با این حال به آقای دکترعارف هم گفتم که فراکسیون حتی یک بار هم از بنده بهعنوان متقاضی استیضاح نپرسید، درد و مشکلت با این وزارتخانه چیست.
* آقای وکیلی بهعنوان متقاضی استیضاح وزرای کار و راه هم انتقاداتی مشابه مطرح کرده بود اما مگر جلساتی با وزرا در فراکسیون برگزار نشد؟
بله! ما شاهد بودیم حتی کمیتههای سهگانه برای بررسی عملکرد این ۳ وزیر در فراکسیون تشکیل شد و از وزرا نیز برای حضور در جلسات دعوت شد اما دوستان حتی یک بار از ما بهعنوان اعضای فراکسیون نپرسیدند، علت امضای استیضاح از جانب ما چه بوده است.
اتفاقاً وزیری که بنده خواهان استیضاح ایشان بودم، چندبار پیام داد که با تشکیل جلسه موضوع را بررسی کنیم اما از آنجا که شخصاً فکر کردم ممکن است این مسئله تبعات منفی بهدنبال داشته باشد، از حضور در این جلسات خودداری کردم. با این حال، بحثم این است که فراکسیون امید باید فهرست امضاءکنندگان ۳ استیضاح را بررسی میکرد و با دعوت از اعضایی که این استیضاحها را امضاء کرده بودند، میپرسید مشکلشان چیست.
این درست نیست که فراکسیون یا هر تشکیلاتی با نگاهی از بالا به پایین به اعضا تکلیف کند که نباید مغایر با نظر فراکسیون نطق کنید. بلکه کار تشکیلاتی و فراکسیونی باید شکل اقناعی و مشارکتی داشته باشد.
* به نظر شما مسئولیت برگزاری چنین جلساتی برعهده چه کسی است؟ منظورم این است که آیا این نقد را متوجه شخص رییس فراکسیون میدانید؟
ایجاد نظم و نظام تشکیلاتی صرفاً برعهده شخص رییس فراکسیون نیست؛ بلکه یک سیستم است که باید عملکرد اصولی داشته باشد و به نظر میرسد در این مورد، وظیفه برعهده سیستم اداری یا همان دبیرخانه فراکسیون باشد.
درمجموع معتقدم دبیرخانه فراکسیون امید نیاز به یک تغییر و تحول ساختاری و اساسی دارد و بهعنوان مثال لازم است دبیر فراکسیون از میان نمایندگان انتخاب شود.
به بیان دیگر هر فراکسیون همچون هر تشکل و حزبی باید بهجز رییس و هیات رییسه، دبیر داشته باشد و این دبیر نیز همچون دیگر اعضای هیات رییسه باید از میان نمایندگان انتخاب شود. دبیری که از جزئیات کار نمایندگی مجلس با خبر باشد.
نکته دیگر این است که باتوجه به آنکه آقای دکتر عارف بهواسطهشان و جایگاهی که دارند، به اصطلاح چندان «پاشنه ورکشیده» نیست.
آقای دکتر عارف تاحدودی از جمع نمایندگان جدا هستند و مثلاً در گروه فراکسیون در فضای مجازی نیز حضور ندارند و در این شرایط، طبیعتاً دبیر فراکسیون باید فردی پاشنهورکشیده باشد. به طور کلی معتقدم مدیریت فراکسیون پویاتر و فعالتر عمل کند.