محمد هاشمی رفسنجانی: مدعیالعموم به قضیه تهدید به مرگ روحانی ورود کند
در بحبوحه مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه، نمایندگان مجلس چاره کار را در استیضاح وزرا دیدند. هرچند عدهای میگفتند با حضور رئیسجمهور برخی مشکلات شفافتر خواهد شد، اما سخنان روحانی در چهار سوال نمایندگان را قانع نکرد.
نامه نیوز: با در پیش بودن انتخابات مجلس یازدهم اغلب نمایندگان برای اینکه عملکرد مثبتی از خویش نشان دهند، فعالتر شدهاند تا خود را مطالبهگر حق مردم معرفی کند. اما باید توجه داشت که مجلس نیز به سهم خود در پیش آمدن مشکلات سهم داشته و این مساله فارغ از استیضاح نمایندگان است. البته باید اذعان کرد که تمام این مسائل دولت را از عملکرد انتقادآمیز در برخی حوزهها مبرا نمیکند. برخی امیدوار بودند که روحانی در مجلس مطابق نظر آنها سخن بگوید، اما دیدار رئیسجمهور با مقام معظم رهبری پیشبینی آنها را بههم زد. برای بررسی نحوه حضور رئیسجمهور در مجلس، استیضاح وزرا و تحلیل چگونگی برون رفت از شرایط فعلی «آرمان» با محمد هاشمی رفسنجانی رئیس اسبق صداوسیما و عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
برخی منتظر بودند تا آقای روحانی در مجلس شفافتر سخن بگوید، اما رئیسجمهور به کلیات پرداخت. تحلیل شما از این مساله چیست؟
گرچه من به طور کامل جلسه سوال از رئیسجمهور را ندیدم، اما دیدن بخشهایی از سخنان رئیسجمهورکافی بود تا بتوان به تحلیلی در این باره رسید. در سخنان رئیسجمهور 2 نکته وجود داشت؛ نخست اینکه بدانیم بحث سوال از رئیسجمهور جنبه سیاسی داشت یا جنبه تخصصی، کارشناسی و اقتصادی؟ اگر با این رویکرد به قضیه نگاه کنیم میتوان گفت؛ کسانی که دنبال جنبه سیاسی قضیه بودند و درصدد سیاسی کاری بودند انتظار داشتند که رئیسجمهور در برابر نمایندگان مجلس طوری قرار گیرد و مطالبی را بازگو کند که منجر به بیان شدن نقاط ضعف مجلس یا قوای دیگر نظام شود و مشکلات را به یگران حواله دهد. اگر این رویه ادامه مییافت طبیعتا سیاسی کردن سوال توسط رئیسجمهور به نمایندگان نیز کشیده میشد و نمایندگان نیز مطالب را مطرح میکردند و چیزی شبیه آنچه در انتخابات شاهد بودیم رخ میداد، دودش به چشم همه میرفت. از طرف دیگر این اختلافات به مایه امیدی برای بیگانگان بهخصوص ترامپ و آمریکاییها بدل میشد. نگاه دوم جنبه تخصصی و کارشناسی است که به نظر من آقای دکتر روحانی در این عرصه خوب ظاهر شد از سیاسی کردن فضا پرهیز کرد و در زمین دشمن بازی نکرد و نمایندگان نیز تا حدودی در قواعد رعایت شده حرکت کردند. گرچه برخی اینگونه نبودند و آمارهای داده شده را بیاعتبار میکردند و تلاش داشتند که آمارهای رئیسجمهور را صوری و فارغ از حقیقت و واقعیت بخوانند. البته به نظر من در مجموع دشمن در آنچه که هدف گذاری کرده بود تا بتواند از این پرسش و پاسخها تفرقهای جدی میان صفوف ملت، مسئولان نظام و قوای 3 گانه ایجاد کند شکست خورد و مجلس و رئیسجمهور دشمن را ناکام کردند که این جنبه مثبت قضیه بود. از نظر کارشناسی بحث آمار و ارقام اقتصادی بود که چون ورود ندارم به این مسائل وارد آن نمیشوم. به هر حال رئیسجمهور گزارشاتی داد که به نظر میرسید واقعگرایانه بود. نکتهای که قبلا مطرح کرده و همچنان بر آن تاکید دارم این است که ریشه مسائل امروز جامعه در دولت یازدهم یا دوازدهم نیست، بلکه ریشه اصلی این مشکلات به سال 84 و دولت آقای احمدینژاد برمیگردد. وقتی که دولت رشد اقتصادی منفی 7درصد را تحویل میگیرد، در طول 8 سال اعلام میکنند که فقط 10 هزار شغل ایجاد شده در برابر سالانه بیش از یک میلیون، مسالهای نیست که بتوان ساده از آن عبور کرد و ریشه در واقعیتها و گذشته دارد. بخشی از آن را آقای روحانی توانسته اصلاح کند، جهتها را تغییر دهد، رشد منفی اقتصادی را به رشد مثبت تبدیل کند که اینها واقعیتهای جامعه است. یا در حوزه اشتغال و…، البته سخنان آقای روحانی به نکات ابتدایی صحبتهای من باز میگردد و آغاز نابسامانیهای ارزی را از 5 دی ماه 96 دانستند. حوادثی که در مشهد و سپس سایر شهرها اتفاق افتاد و شعارهای ساختارشکنانهای مطرح شد و آمریکاییها و مخالفان کشور نیز در سطوح مختلف از این حرکت حمایت کردند. این حرف رئیسجمهور که ریشه مشکلات را به آن زمان ارتباط داد کاملا منطقی بود. از این جهت رئیسجمهور مسئولیتی در مقابل اینگونه حوادث ندارد چون دولت که آن حوادث را بهوجود نیاورده و باید بگردد و ببیند چه کسی حوادث مشهد را بهوجود آورد که موجب سرایت آن به سایر شهرها و ایجاد مشکلات بعد از آن شده است.
برخی معتقدند که ملاقات رئیسجمهور با مقام معظم رهبری در نحوه بیان مسائل از سوی آقای روحانی تاثیرگذار بود ارزیابی شما چیست؟
من اطلاعی از این موضوع ندارم و تحلیل خودم را بیان میکنم. حال اینکه ملاقات مقام معظم رهبری با رئیسجمهور چه تاثیری بر صحبتهای آقای روحانی داشته، ذهنیتخوانی نمیکنم. منتهی نکته مهم دیگری که در اینجا مطرح است؛ بخش زیادی از سخنان آقای روحانی الهام گرفته از سخنان امام(ره) بود. ما این اختلافات را در سالهای اول انقلاب هم داشتیم اما امام در یک جمله میگفت که همه با هم و هیچ وقت در اظهاراتش اشاره به همه با من نداشت. این یعنی امام وحدت و انسجام جامعه را بین همه مسئولان و مردم خواستار بودند. این مساله در صحبتهای آقای روحانی نیز مشهود بود که در شرایط حساس امروز زمانی نیز به شرط وحدت و همکاری میتوانیم از شرایط فعلی عبور کنیم. ساختارهای حاکمیت، قوای 3گانه و همه دستگاهها برای کمک به مردم و اصلاح امور باید در کنار یکدهم؟؟ باشند. این مسائل از توصیههای امام بود. نکته دیگری که میشد از حرفهای آقای روحانی استنباط کرد که بازهم ریشه در سخنان امام داشت این بود که نباید به تخریب یکدیگر بپردازیم. امام نیز همیشه به همه مسئولان توصیه میکردند که شما همه در یک کشتی سوارید و اگر این کشتی سوراخ شود همه غرق میشوند. بنابر همین اصل نیز آقای روحانی به رغم اختلاف نظرها و سلایق برای اینکه منافع انقلاب را فراتر از اختلافات گروهی و جناحی میدید همه را به وحدت و همدلی دعوت کرد. از این جهت من صحبتهای رئیسجمهور را مثبت ارزیابی میکنم، چرا که دشمن را ناامید کرد. اینکه از این به بعد چه اتفاقاتی رخ دهد و هرکس چه کند؛ در زمین دشمن بازی کند یا بر محور منافع ملی عمل کند بستگی به جریانات سیاسی و مقامات دارد. جریاناتی مثل فیضیه قم یا دعای عرفه و تریبونهای دیگر بازی در زمین دشمن است. امید میرود که توجه همه بدین مساله باشد که دشمن در کمین است و میخواهد سوءاستفاده کند. ما در صورتی میتوانیم دشمن را ناکام کنیم که همه با هم باشیم و وحدت و انسجام داشته باشیم و منافع ملی را بر منافع حزبی، جریانی و گروهی ترجیح دهیم.
لزوم برخورد با ریشههای هتک حرمت بزرگان نظام از مرحوم آیتا… هاشمی تا تهدید به مرگ رئیسجمهور را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما پیگیری این مساله مستلزم چیست؟
طبعا انتظار و توقع جامعه این است که دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و قضائی با کسانی که این نوع کنشها و رفتارها را در جامعه انجام میدهند برخورد کنند، چراکه رئیسجمهور پس از رهبری بالاترین مقام کشور و مسئول قوه مجریه است. حال اگر رئیسجمهور تهدید میشود یا این نوع توهینها صورت میگیرد، طبیعتا مدعیالعموم نخستین کسی است که باید دنبال ریشه این حوادث برود و آنها را مجازات کند. اصولا در قانون مجازات اسلامی این وظیفه مدعیالعموم است که به قضیه رسیدگی کند و ریشهیابی کند. البته در این زمینه به همکاری نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نیز نیاز است و امیدواریم که عمل کنند. این نوع مسائل طبعا آثار سوئی در جامعه بر جای خواهد گذاشت و جبهه بندیهایی درست میکند که به نفع هیچکس نیست و دقیقا عمل بر محور برنامههای دشمن است.
احساس میشد که با حضور رئیسجمهور در مجلس؛ نمایندگان دومینوی استیضاح وزرا را متوقف کنند، اما با اینکه رئیسجمهور از لزوم وحدت بین دولت و مجلس گفت بازهم شاهد استیضاح وزرا هستیم؛ ارزیابی شما چیست؟
من معتقدم هر نوع استیضاح و امثال آن در جهت حل مشکل نیست. در صحبتهای رئیسجمهور و نمایندگان نیز کاملا مشخص بود که مشکلات فعلی کشور ارتباطی به یک وزراتخانه یا وزیر ندارد بلکه مشکلات جامع و بیشتر از این حرفهاست و ریشه، علل و عوامل اغلب مشکلات در جای دیگری است. از جمله این عوامل میتوان به کمبود منابع، تحریمها، عدم امنیت کافی برای سرمایهگذاری و… که به وزیر ارتباطی ندارد و مربوط به امروز و دیروز نیست، اشاره کرد. ریشه این مسائل از سال 84 شروع شده و تاکنون رسیده است. در مراحلی کم شده و در مراحلی افزایش داشته است. بنا بر این وقتی وزیر را استیضاح و برکنار میکنند، یعنی آن وزارتخانه 3 ماه یا بیشتر از حیّز انتفاع میافتد و نمیتواند امور را اداره کند. رئیسجمهور نیز ناچار میشود که سرپرست بگذارد و چون سرپرست نمیداند که میماند یا نه، عملکرد با ثباتی نخواهد داشت. از سوی دیگر اگر برنامه وزیر قبلی بد بوده سرپرست موقت باید با کدام برنامه کار کند؟ با برنامه وزیر قبلی یا برنامهای که خود ارائه میدهد. از طرف دیگر تمامی مجموعه وزارتخانه از معاونان، مدیرکل و… همه در نگرانی، صبرو انتظار بسر میبرند که در فردای وزارتخانه خواهند بود یا خیر. از این رو اساسا این رفتار اکنون توجیهی ندارد و بجز اینکه وزارتخانه را به مدت 3 تا 4ماه از شرایط عادی و معمولی خارج کند نفع دیگری ندارد. در شرایط فعلی که کشور با مشکلات عدیدهای مواجه است و نیاز به اتحاد و وحدت بیش از پیش احساس میشود طرح مسائلی چون استیضاح وزرا و خالی کردن دست دولت سهم مهلکی است. البته ضمن احترام به حقوق مجلس و نمایندگان این امر از حقوق آنها است، اما هر حقی را نباید هر زمان مطالبه کرد؛ بلکه باید وقت شناس بود و زمان را مدیریت کرد. اینکه چند نماینده به هر دلیل شخصی یا جناحی بخواهند وزیری را به استیضاح بکشند برای کشور ضرر دارد و دولت را در مضیقه قرار میدهد.
به عنوان شخصیتی که سالها در نظام مدیریتی کشور فعالیت کردهاید، چه پیشنهادی برای خروج از شرایط فعلی دارید؟
شرایط امروز کشور ما مقداری با شرایط زمان ریاست جمهوری مرحوم آیتا… هاشمی از جهاتی مشابه و از جهاتی متفاوت است. جهت تشابهی آن را میتوان در این مساله دید که وقتی آیتا… هاشمی رئیسجمهور شد پایان جنگ تحمیلی بود و قطعنامه را پذیرفته بودیم و در شرایطی که بسیاری از کشورها از صدام حمایت میکردند؛ جمهوری اسلامی صرفا حمایت مردم خود را داشت. زمانی که آقای هاشمی رئیسجمهور شد استراتژی سیاست خارجی خود را بر تشنج زدایی و همکاری مسالمتآمیز با کشورهای منطقه قرار داد. در سایه این استراتژی بسیاری از مشکلات حل شد. آن زمان خزانه خالی بود و ما فقط برای 3روز گندم در سیلوها ذخیره داشتیم و تولیدی وجود نداشت. دولت نیز سرمایهای نداشت بدین جهت که قیمت نفت پایین بود و خیلی درآمد نفتی نداشتیم، اما در سایه سیاست خارجی آقای هاشمی دولت توانست همکاری کشورهای صنعتی و پیشرفته و همکاری کشورهای منطقه را جذب کند. آقای هاشمی با این کارها کشور را وارد مرحله سازندگی کرد و کل کشور به کارگاه سازندگی اعم از سد، نیروگاه، پتروشیمی، گاز، صنایع سنگین و غذایی تبدیل شد. این مسائل رونق گرفت و موجب شد تا فرصتهای شغلی فراوانی ایجاد شود. تورم و نرخ بیکاری پایین آمد و کشور رو به پیشرفت رفت. همه این مسائل با درایت آقای هاشمی و هماهنگی با رهبری بود که مسائل را با یکدیگر حل میکردند. با این سیاست توانستیم با بحران بعد از جنگ از لحاظ اقتصادی عبور کنیم و ارتباط خوبی را با جهان خارج برقرار کنیم. شرایط دولت آقای روحانی پس از برجام نیز دقیقا مثل شرایط پس از جنگ است. یعنی فضای مثبتی در نظام بینالملل بهوجود آمد و قراردادهای بزرگی مثل خرید هواپیما و خودروسازی و… بسته شد. شرکتهای زیادی برای حضور در ایران اعلام آمادگی و سرمایهگذاری کردند. منتهی به هر دلیلی این فضا مثل زمان آیتا… هاشمی طولانی ادامه نیافت و دیدیم که پس از 2سال وضعیت به سابق بازگشت و با تحریم، حضور ترامپ و تهدیدهای وی موفق نشدیم که سیاست تشنجزدایی آقای هاشمی را ادامه دهیم تا کشور از این شرایط نجات یابد. البته همه چیز دست آقای روحانی نیست اما توصیه من به رئیسجمهور این است که برای خروج از مسائل و مشکلات فعلی راه حلی که در زمان مرحوم آیتا… هاشمی تجربه شده و خود آقای روحانی و مقام معظم رهبری در جریان هستند همان راه حل را ادامه دهند. تشنج زدایی در روابط بینالملل با حفظ منافع ملی باید در اولویت قرار گیرد، البته باید ابتدا منافع ملی را تعریف و حمایت کنیم، اما دنبال تشنج آفرینی نباشیم تا جهان بداند که ما به دنبال جنگ نیستیم. کشور ما منابع و ظرفیت گستردهای برای سرمایهگذاری خارجی دارد. ایرانیان قدرتمندی از لحاظ مالی در خارج از ایران حضور دارند که میتوانند در کشور موثر باشند. اگر این سیاست و استراتژی را مثل زمان آیتا… پیاده کنیم، خواهیم توانست از مسائل عبور کنیم و به وضع مطلوب برسیم. این توصیهای است که من همواره به دولت یازدهم و دوازدهم داشته و حمایت کردهام.
مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه به نحوی است که مردم را ناامید کرده است؛ به نظر شما برای ایجاد رضایتمندی در مردم باید چه تدابیری اتخاذ شود؟
مشکل عمده مردم اقتصادی است، البته نمیگویم مسائل فرهنگی و اجتماعی اهمیتی ندارند اما مادر همه مشکلات حوزه اقتصاد است. برای رفع این مسائل نیاز به سرمایهگذاری است. سال 95 بود که دولت برنامهای را اعلام کرد برای ایجاد فرصتهای شغلی که پاسخگوی بخشی از نیازهای جامعه بیکاران باشد. برآوردی که انجام شد باید 50 میلیارد دلار سرمایهگذاری صورت میگرفت که این تعداد فرصت شغلی برای مردم ایجاد شود و شرایط بیکاری حل و مشکلات مردم حل شود. این 50 هزار میلیارد میتواند از 3 مبدأ قابل تامین باشد. نخست بخش خصوصی؛ ما بخش خصوصی قدرتمندی تاکنون نداشتهایم که بتواند این رقم را سرمایهگذاری کند. دوم از طریق جذب سرمایهگذار خارجی که در این مورد نیز شرایط عمومی کشور به لحاظ برخی مسائل بهگونهای نبود که بتوانیم سرمایهگذار خارجی را برای فعالیت در کشور ترغیب کنیم. منبع سوم دولت است که دولت نیز مسلما چنین منابعی ندارد که 50 هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری کند. زمانی که این سرمایهگذاری صورت نگرفت این مسائل انباشته شد. راه اینکه به مردم خدمت کنیم تا در هر خانواده یک عضو شغل مولد داشته و درآمد مولدی داشته باشد سرمایهگذاری اقتصادی است. حال اینکه این مساله میتواند اتفاق افتد به زعم من در فضای پُر تنش و ناآرام نمیتوانیم به این مهم دست یابیم، اما ارتباط صحیح و تعامل میتواند کلیدی برای جذب سرمایه و ایجاد مشاغل مولد و رضایتمندی مردم باشد. اگر مردم بدانند که مشاغلشان برقرار است و درآمد مکفی دارند مشکل دیگری نخواهند داشت. مرحوم آیتا… هاشمی نیز برهمین مدار عمل میکرد. همین تهران در زمان ابتدای دولت سازندگی هر روز 8 ساعت خاموشی داشت، اما به قدری نیروگاه ساخته شد که چند سال بعد به جای خاموشی، برق صادر میشد و باید از این تجربیات برای رفاه و آسایش مردم و کشور استفاده کرد. سرمایه یک کشور تجاربی است که از گذشته دارد و بزرگان نیز گفتهاند که گذشته چراغ راه آینده است. اگر از گذشته درس بگیریم میتوانیم خطاهای خود را کم و با زیاد کردن جنبههای مثبت، مسائل پیش رو را به درستی حل و فصل کنیم.