محمد عطریانفر:نباید تجربه‌ای که به احمدی‌نژاد ختم شد را تکرار کنیم

    کد خبر :97587

ما باید در ارزیابی‌ها و قضاوت‌هایمان یک رکن ثابت و متقینی داشته باشیم. اگر چنین چیزی باشد می‌توان سنجش صحیح را انجام داد. اگر یک گفتمان غالب، منقح تعریف شده و جامع‌الاطرافی را به رسمیت بشناسید در کنار آن ساحل آرام افراد و احزاب دیگر می‌توانند خود را به آن وجه ثباتی رسانده یا نسبت به آن، خود را بسنجند.
طبقه‌بندی اصلاح‌طلبان به افراطی و غیرافراطی در نوشته‌های برخی نشریات عمدتا مربوط به حزب کارگزاران یا اعتدال و توسعه بیشتر به چشم می‌خورد. شرایط به‌گونه‌ای رقم خورده است که عده‌ای مدعی هستند برخی از این گروه بناست تا هر مطالبه اصلاح‌طلبان از حسن روحانی را افراطی‌گری بنامند.
مثلا روحانی خود بارها در صحبت‌هایش از زنان و اقوام گفت و نقشی که باید در مدیریت کشور ایفا کنند، اما وقتی هیچ‌یک از این اقشار در کابینه قرار نمی‌گیرند و اصلاح‌طلبان نسبت به آن اعتراض می‌کنند، اصلاح‌طلبان معترض به عدم تحقق این وعده‌ها افراطی و شر خوانده می‌شوند.محمد عطریانفر که خود عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است، می‌تواند پاسخگوی این نکته باشد که آیا این طبقه‌بندی‌های اصلاح‌طلبان از حزب آنها آب می‌خورد؟

آقای عطریانفر(!) اخیرا در برخی رسانه‌های منسوب به اصلاح‌طلبان یا سایت‌های حامی دولت شاهد ایجاد موجی جدید به نام تبیین اصلاح‌طلبان افراطی هستیم! تا حدی که گفته می‌شود روحانی چه در انتخاب کابینه و چه در موضع‌گیری‌های پساانتخاباتی‌اش، با حذف اصلاح‌طلبان افراطی دفع شر کرده است! در این میان احساس می‌شود برخی احزاب مانند حزب کارگزاران که خود شما یکی از اعضای موثر آن هستید یا حزب اعتدال و توسعه، پیشگام شده و نوعی سیاست طبقه‌بندی اصلاح‌طلبان به اصلاح‌طلبان خوب یا بد را شکل داده‌اند! اساسا منظور از اصلاح‌طلب افراطی چیست؟
بگذارید صریحا خیالتان را راحت کنم، منطق اصلاح‌طلبی به‌طور کلی تقابل با افراطی‌گری است. یک عنصر اصلاح‌طلب، تندرو نیست. اصلاح‌طلبی یک مفهوم جامع‌الاطراف است که به شما اجازه می‌دهد هر اقدام سیاسی، هر حرکت اجتماعی را در چارچوب شاخصه‌هایی معین دنبال کنید، شاخصه‌هایی که مرزبندی‌های آن با تندروی و رادیکالیسم عیان است. یک حرکت اصلاح‌طلبی باید قانونمند باشد، یک حرکت اصلاحی آرام است، یک حرکت اصلاحی تدریجی است، یک حرکت اصلاحی غیرخشن است. وقتی ما این جوانب را جزء مفاهیم اصلاح‌طلبی قرار دهیم چگونه می‌توانیم واژه افراط را به اصلاح‌طلبی نسبت دهیم؟ اصلا مفهومی معنادار بین این دو واژه نمی‌شود برقرار کرد.
کسی که می‌گوید اصلاح‌طلب افراطی انگار که از مثلثی با چهار ضلع سخن می‌گوید، در حالی که ذات مثلث سه ضلع دارد. هر تعریفی که تندروی را در جریان اصلاحات می‌گنجاند یک تعریف کاملا کاذب است و به‌نظر می‌آید برخی از جریان رسانه‌ها در راستای منویات خاص خود تلاش می‌کنند تا به ابداع چنین واژه‌هایی بپردازند.

بنابراین برخلاف تصور من، شما علی‌رغم آنکه عضو حزب کارگزاران هستید، با لفظ تندروی در اصلاح‌طلبی مخالف هستید! بنابراین چه اهدافی است که باعث شده تا عده‌ای جریان اصلاحات را به دو گروه تندرو یا میانه‌رو تقسیم کند؟ آیا این جریان اصولگراست که بانفوذ خود در میان اصلاح‌طلبان می‌خواهد چنین طبقه‌بندی را ایجاد کند یا عده‌ای از حزب شما یا حزب اعتدال و توسعه در چنین اندیشه‌ای هستند؟
مطمئن باشید بخش بزرگی از این بازی‌ها، بازی‌هایی است که در جریان رقیب رهبری می‌شود. رقیب برای برهم زدن تعادل روحی و ذهنی اصلاح‌طلبان رفتارهایی از خود نشان می‌دهد که می‌تواند برخی از نیروهای درون جبهه اصلاح‌طلبان را نیز ترغیب کند، اتفاقا مرزبندی بین اصلاح‌طلبان به دو بخش افراطی و معتدل از سوی اصولگرایان تندرو مطرح می‌شود و نه هیچ حزب اصلاح‌طلبی. علی‌رغم تفاوت نظرها به هیچ‌وجه در جامعه اصلاح‌طلبی، چنین عناوینی وجود ندارد، اگر به سراغ چهره‌های اصلاح‌طلبی بروید هم هیچ‌گاه چنین مباحثی را از زبان آنها نمی‌شنوید.

قبول ندارید برخی احزاب اصلاح‌طلب به این موضوع دامن زده و حتی میدان‌دار شده‌اند؟
درباره ساختار درون اصلاح‌طلبان بارها گفته‌ایم با توجه به آنکه انتخابات ما حزبی نیست همیشه رقابت‌های درون جناحی نیز وجود داشته است. در رقابت‌های جبهه‌ای وحزبی هم دامنه تنوع گسترده است، بنابراین نیروهایی که در درون یک گفتمان یا جناح قرارمی‌گیرند دارای تفاوت نظر از کرانه پایینی تا بالایی هستند.
طبیعی است وقتی یکی از جبهه‌های اصلاح‌طلب مسئول هدایت مسئولیتی می‌شود دامنه اختلاف‌نظرهای باقی احزاب اصلاح‌طلب نیز نسبت به او بیشتر می‌شود.
چه در بین اصلاح‌طلبان و چه در بین اصولگرایان این نوع اختلاف‌نظرهای درون‌جناحی وجود دارد و این اصلا دغدغه خاصی نیست. آنچه اهمیت دارد این است که برآیند عمومی ارزیابی آن گفتمان نسبت به آن فردی که آن مسئولیت را انتخاب کرده، چیست؟

و امروز این برآیند اصلاح‌طلبی چیست؟
در حوزه اصلاح‌طلبی حول محور شخصیت‌های اصلاحات قرار دارد، ارزیابی و تصویری که از دولت وجود دارد آن است که حرکت آقای روحانی چارچوب‌دار، معتدل و با عنایت به ملاحظاتی که دارد، پیش می‌رود.

بنابراین باید گفت برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب یا حتی شخصیت‌های اصلاح‌طلب که بحث اصلاح‌طلبان افراطی را مطرح کرده‌اند صرفا ناآگاهانه در زمین رقیب درحال بازی‌کردن هستند یا اهداف شخصی خاصی نیز دنبال می‌کنند؟
مطمئنا هر رسانه یا شخصی که اظهارنظر می‌کند اهداف خاص و شخصی هم دارد، یا به‌دنبال آن است که اقناع نفسی پیدا کند یا معتقد است عملی که گروهی یا فردی انجام می‌دهد خلاف مقاصد و منویات اوست که البته این مخالفت ایرادی هم ندارد. امیدواریم روزی آن حزب یا فرد خود مسئولیتی را دردست بگیرد و از عهده آن نیز برآید.

قبول دارید در حال حاضر جوی به‌وجود آمده که در آن هر اصلاح‌طلبی که وعده‌های حسن روحانی را مطالبه می‌کند به افراطی‌گری متهم می‌شود؟
پیگیری مطالباتی که مبتنی بر شعارها و منویات رئیس‌جمهور است افراطی‌گری نیست. اتفاقا کسانی که امروز در طلب این وعده‌ها انتقاد می‌کنند در راستای دفاع از روحانی حرکت می‌کنند، آنها می‌خواهند با این انتقادهای ظاهری به دولت ابراز کنند که رئیس‌جمهور به شعارهایش وفادار است، اما در مقام تحقق، دچار ملاحظاتی است. منتقدان اصلاح‌طلب دولت و مطالبه‌گران حسن روحانی با طرح این مطالبات به رئیس‌جمهور اعتراض نمی‌کنند، بلکه به محدودیت‌هایی که از سوی جناح‌ها برای رئیس‌جمهور ایجاد شده اعتراض می‌کنند، اما به زبان غیر.

چقدر معتقدید که اصلاح‌طلبانی که امروز از زبان برخی افراطی نامیده می‌شوند همیشه قبل از انتخابات موجی هستند تا امثال روحانی سوار بر آنها رای جمع کنند، ولی بعد از انتخابات به کنار گذاشته شده و تندرو خوانده شوند؟
این حرف، حرف معقولی نیست و به نظر می‌آید کمی احساسی شدید. این نظریه بیشتر تخریبی است.

یعنی از حسن روحانی دفاع می‌کنید؟
من از حق دفاع می‌کنم.

با چه فرمولی می‌شود امثال عطریانفر را همراه با یک فردی مثل واعظی در حزب اعتدال و توسعه در جناح اصلاح‌طلب قرار داد؟ چنین چیزی از سوی مردم پذیرفتنی نیست حال چه اصلاح‌طلبان را به افراطی و معتدل تقسیم‌بندی کنیم چه نکنیم.
به هر حال یک گفتمان غالب در جریان اصلاح‌طلبی وجود دارد که گفتمان ارجح، برجسته و روشنی است. این گفتمان، ملاک قضاوت‌هاست و دیگران هم که در عرصه سیاست حرکت می‌کنند خودشان را باید با این گفتمان بسنجند، این مبنایی است که می‌تواند باعث ارزیابی روشن ما نسبت به این موضوع شود.از باب تفهیم این مطلب عرض می‌کنم؛ تصور کنید در دریایی، چند قایق است. این قایق‌ها اگر هر کدام خودشان را با ساحل بسنجند، وقتی لنگر را به سمت خود بکشند به ساحل نزدیک می‌شوند و اگر رها کنند از ساحل دور می‌شوند، اما اگر دو قایق در درون دریا با طنابی ارتباطشان با یکدیگر برقرار شود و یکی از قایق‌ها این طناب ارتباطی را بکشد مگر می‌توان گفت کدام یک به کدام قایق نزدیک می‌شود؟ و اگر این ارتباط بین دو قایق پیش بیاید، می‌شود گفت که به ساحل نزدیک می‌شوند یا از آن دور می‌شوند؟
می‌خواهم بگویم مبنای مرکزی اصلاحات همان ساحل است. ما باید در ارزیابی‌ها و قضاوت‌هایمان یک رکن ثابت و متقینی داشته باشیم. اگر چنین چیزی باشد می‌توان سنجش صحیح را انجام داد. اگر یک گفتمان غالب، منقح تعریف شده و جامع‌الاطرافی را به رسمیت بشناسید در کنار آن ساحل آرام افراد و احزاب دیگر می‌توانند خود را به آن وجه ثباتی رسانده یا نسبت به آن، خود را بسنجند.

مشخصا نگاه عطریانفر نسبت به مرزبندی‌هایی که بین اصلاح‌طلبان با عناوینی چون افراطی یا اعتدال می‌شود، چیست؟ و چه صحبتی با آنانی دارید که می‌خواهند چنین مرزبندی ایجاد کنند؟
حتما این مرزبندی‌ها برای جریان اصلاح‌طلبان زیا‌نبار است و به معنای بازی‌کردن در میدانی است که رقیب آن را با هدف سال 1400 تدارک دیده است و این بازی، بازی بسیار خطرناکی است. ما باید هوشیار باشیم، قدرت الاهم فالاهم‌کردن مسائل را داشته و اولویت‌ها را بدانیم و بپذیریم هیچ‌کسی در این عرصه قدرت، سیاست و اجرا انسان کاملی نیست.

هدف 1400 اصولگرایان که گفتید یعنی چه؟ آیا می‌تواند به این معنا باشد که اصولگرایان معتدل قصد دارند با طبقه‌بندی اصلاح‌طلبان به معتدل و تندرو، بار دیگر یک اصولگرای معتدل را با جذب اصلاح‌طلبانی که معتدل می‌دانند و ایجاد این جداسازی اصلاح‌طلبان، به سمت خود بکشانند؟
بحث فرد نیست! گفتمان اصلاح‌طلبی گفتمانی اصیل است و ذات مستقل دارد. به تجارب خوبی هم دست پیدا کرده است. در این دوره هم به‌صورت کاملا ویژه، حرکت خودش را در قامت یک شخص اصولگرا به نام روحانی تعقیب می‌کند. این دستاورد نیز دستاورد بزرگی است، اما بخش اصولگرایان تندرو تلاش دارند که این بازی را به هم بزنند، ولی ما نباید تجربه‌ای که به آقای احمدی‌نژاد ختم شد را تکرار کنیم پس اجازه ندهیم با دودستگی در بین خودمان، اصولگرایان به خواسته‌شان در 1400 برسند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید