محمد احصایی: ۱۰ سال است که در قرنطینه‌ام!

    کد خبر :704690

این هنرمند خوشنویس، نقاش و گرافیست که دارای نشان یک ملی فرهنگ و هنر است، درباره حال و هوای این روز‌های خود در ایام قرنطینه می‌گوید: موضوع قرنطینه چندان برایم تازگی ندارد. الان حدود ۱۰ سال است که در قرنطینه هستم، ارتباطم با دنیای بیرون بسیار کم است و دستهایم نیز از ۱۰ سال پیش تاکنون استرلیزه است.

او در گفتگو با ایسنا ادامه می‌دهد: حدودا ۱۰ سال پیش و در سن هفتاد سالگی بررسی کردم و متوجه شدم که به اندازه خودم و حتی بیشتر در بخش تعلیم و تربیت و فعالیت‌های حرفه‌ای خدمات انجام داده‌ام و به خاطر کار مداومی که داشتم احساس خستگی می‌کردم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که خیلی گناه بزرگی نیست اگر همه چیز را رها کنم و هر گونه که می‌خواهم زندگی کنم؛ بنابراین تقریبا تمام ارتباط‌هایم را با دنیای حرفه‌ای، رفتن به نمایشگاه‌ها و شرکت در جلسه‌ها مختلف را قطع کردم. آخرین نمایشگاه از آثارم هم که در آخرین ماه سال گذشته برگزار شد توسط یک مجموعه‌دار انجام شد که تعدای از آثارم را در اختیار داشت.

احصایی یادآور می‌شود: در ایام قرنطینه هر روز صبح که بیدار می‌شوم تصمیم می‌گیرم چه کاری انجام دهم. در این مدت کار‌هایی که از گذشته مانده بود را تکمیل کردم و کار‌های جدیدی را اتود می‌کنم و البته گاهی هم از خواندن اخبار شیوه برخورد با موضوع کرونا در کشور دندان قروچه می‌کنم. همانند هر انسان دیگری از این جریان متاثر هستم؛ اگرچه سال‌هاست که عادت کرده‌ام در هر اتفاقی خیر می‌بینم و این نگاه برایم تسکین‌دهنده است. این روز‌ها مثنوی مولانا، مقالات شمس و حافظ، کتاب‌های بالینی‌ام هستند و مطالعه این کتاب‌ها باعث ایجاد حس همزادگرایی و تسکین می‌شود.

این هنرمند پیشکسوت می‌گوید: سال‌ها قرآن را با خط محقق کار می‌کردم و نستعلیق را ترک کرده بودم. در این مدت به سبب واقعه کرونا کار با نستعلیق را آغاز کردم. این موضوع دو خاصیت برایم داشت؛ یکی اینکه دستم روان شد و دوم اینکه از آنجایی که، چون این نوشتن‌ها برای هیچ قصد مشخصی نیست و فقط به قصد نوشتن است در نتیجه دفتر از نوشته‌ها سیاه می‌شود و حالت جالب فروتنی را برایم به وجود آورده است. بعد از یک ماه نوشتن متوجه شدم چقدر این کار تاثیر روانی خوبی دارد. وقتی مشغول کار هستم چیز دیگری به ذهنم نمی‌آید و لذتی که از این کار بیهوده می‌برم وصف‌ناپذیر است.

احصایی در ادامه سخنان خود به نقش مهم کادر درمانی در این دوران، خاطرنشان می‌کند و می‌گوید: وقتی از هموطنان پزشک و پرستار صحبت می‌کنم که جانشان را کف دستشان می‌گذارند و اینگونه صمیمانه و صادقانه و با از خودگذشتگی به کمک بیماران می‌روند، اشک در چشمانم حلقه می‌زند و قلبم جور دیگری می‌زند.

این هنرمند خوشنویس در پایان یادآور می‌شود: این روز‌ها از خواندن اخبار تلخ بسیار ناراحت می‌شوم، اگرچه خیری در این واقعه می‌بینم و امیدوارم بعد‌ها بتوانیم از زندگی لذت ببریم و معنای زندگی را آن‌طور که باید دریابیم و دنیا و کره زمین هم از بی‌معرفتی ما انسان‌ها روی خوش ببیند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید