محمدعلی وکیلی : عارف، پارلمانتاریست حرفهای نیست
دو سالی از عمر مجلس دهم و به تبع آن فراکسیون امید میگذرد. اگرچه در ابتدا راهیابی لیستهای امید با سروصدایی فراوان روبهرو شد و از آن به پیروزی اصلاحطلبان نام برده شد اما فراکسیون برخاسته از آن، عملکرد چندان موفق و منسجمی نداشته و مورد انتقاد برخی نیروهای اصلاحطلب است.
به نوشته هفته نامه مثلث: محمدعلی وکیلی معتقد است: «فراکسیون امید در دور دوم دولت روحانی تضعیف شده است.» علت اصلی آن را هم کوتاه بودن دستشان از دولت و رئیسجمهور میدانندو بیشتر در موضوعات مربوط به عملکرد فراکسیون امید و ویژگیهای شخصیتی محمدرضا عارف که در ادامه، مشروح آن را میخوانید .
.
عملکرد فراکسیون امید را طی دو سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا توانسته پاسخگوی خواستهها و انتظارات اصلاحطلبان باشد؟
اگر معیار مطالبات حداکثری اصلاحطلبان باشد، پاسخ منفی است. ما با دو نوع مطالبه مواجه هستیم. یکی مطالبات حداکثری است که عمدتا سیاسی است و در سقف اصلاحطلبی تعریف میشود؛ مثل موضوعاتی نظیر رفع حصر، کمکردن محدودیتها و ممنوعیتها. در ارتباط با موضوعات اینچنینی، نه؛ درخصوص انتخاب ریاست مجلس، تاثیرگذاری بر چینش کابینه و اینکه رنگ کابینه بایستی اصلاحطلبانه باشد، با این مقیاس فراکسیون امید موفق نبوده است. بهعبارتی این طیف با این حجم از مطالبات خواهان عملکردی همچون مجلس ششم از فراکسیون امید هستند که این محقق نشده است. در طرف دیگر، طیفی از اصلاحطلبان حضور دارند که بهجای این مطالبات حداکثری که توسط اقلیتی از اصلاحطلبان دنبال میشود و در ارزیابی این گروه، فراکسیون امید را ناکام و رفوزه میدانند. در طرف مقابل طیف گستردهتری هستند که بهدلیل تجربه ماقبل سال 1392 و شرایطی که اصلاحطلبان تا پیش از 92 با آن دست بهگریبان بودند این طیف را که واقعگرایان مینامم و طیف گستردهای هستند، روندی را که اصلاحطلبان در حکومت در حال طی کردن هستند، مثبت ارزیابی میکنند ولو اینکه این روند تدریجی و سرعتش کند باشد؛ اما آن را معقول قلمداد میکنند. معقول از این جهت که دستاوردهای آن نسبت به ماقبل 92، دستاوردهای قابل توجهی است. به هر حال ما هرچه جلوتر میرویم بهسمت تکثر صدا حرکت میکنیم. هم ظرفیت جامعه در حال ارتقا است و هم ظرفیت حکومت برای شنیدن صداهای مختلف هر روز بیشتر میشود و هم اصلاحطلبان از آن مهجوریت گذشته بیرون آمدهاند. با در نظرگرفتن مجموع این شرایط، طیف دوم (واقعگرایان)، فراکسیون امید را همچنان در مسیر امیدآفرینی ارزیابی میکنند. البته همین طیف، انتظار فعالیت قویتر از فراکسیون دارند اما بدان معنا نیست که نمره مردودی به عملکرد فراکسیون امید بدهند. این طیف چون صفر و صد برخورد نمیکند بنابراین، عملکرد فراکسیون را قابلقبول میداند اما همچنان انتظار دارد که فعالیتهای گستردهتری صورت پذیرد.
این نوع عملکرد و انتخاب چنین خطمشی، بر چه اساسی انتخاب شده است؟
شرایط کشور را میدانستیم؛ روزنهای که ایجاد شده بود برای حضور اصلاحطلبان برای آنکه بسته نشود و فرصت را از دست ندهیم نبایستی مسیر مجلس ششم را طی میکردیم. البته جریانی بود که قصد داشت ما را به سمت مجلس ششم هدایت کند و ما به آن سمت برویم تا در نهایت با «مجلس ششمهراسی» سد راه جریان اصلاحطلبی شود و سایه امنیت را بر سر جریان امید، بگستراند. ما متوجه چنین دامی بودیم و آگاهی داشتیم، چه نسبت به دوستانی که از روی ناآگاهی انتظار رفتاری نظیر مجلس ششم را از ما داشتند و چه گروهی که رقیبان ما که تحریک میکردند تا ما رفتاری مثل مجلس ششم داشته باشیم. هر دو یک مسیر را طی میکردند اما با دو هدف متفاوت، عملکردشان مانند دو لبه قیچی بود که اگر ما تمکین میکردیم، وسط این دولبه قیچی، قیچی میشدیم.
بیان کردید ارزیابی اصلاحطلبان از عملکرد فراکسیون امید مبنی بر اینکه طیف آرمانگرا و تندرو که اصلا راضی نیستند و طیف واقعگرا رضایت نسبی دارند. بهنظر شما عملکرد فراکسیون امید باتوجه به اینکه نتوانسته است انتظارات را برآورده کند، این فراکسیون را ناکارآمد نمیدانید؟ انتظار این بود که در برخی موارد مانند عضویت آقای سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد، فعالتر عمل میکردید.
پیشفرضهای پرسش غلط است. شما فرض گرفتهاید که فراکسیون امید ناکارآمد است. در حالیکه فراکسیون امید هم بهصورت فردی و هم بهصورت فراکسیونی در ماجرای آقای سپنتا نیکنام، موضعگیری کرد. اتفاقا اولین موضعگیری را امیدیها گرفتند و فضایی که ایجاد شد، توسط فراکسیون امید بود. اما نکتهای را خودم اعتراف میکنم؛ بخشی از این ناکارآمدنمایی کار همان دو جریانی است که در ابتدا عرض کردم. هم تندروهای اصلاحطلب و هم جریان رقیب، هر دو بهدنبال ناکارآمد نشاندادن ما هستند. جریان تندرو [اصلاحطلبی] با این پیشفرض دست به چنین اقدامی زده است که «دیگی که برای من نمیجوشد، برای دیگران هم نجوشد» این گروه میخواهند اصلاحطلبانی را که به سمت حکومت حرکت کردهاند و دارند جای خود را پیدا میکنند، به سرنوشت خودشان دچار کنند. طرف دیگر که رقیب ما هستند، بهدنبال این هستند تا با ناکارآمدنمایی، مردم و افکار عمومی را وادار کند تا از جریان اصلاحطلبی عبور کنند؛ غافل از اینکه عبور مردم از «امید» یعنی عبور مردم از جریان اصطلاحطلبی در سال 1398؛ عبور مردم از اصطلاحطلبی موجب نمیشود مردم بروند سراغ اصولگرایان. در سال 1384، وقتی مردم از اصلاحطلبان عبور کردند و رفتند پشت خاکریز اصولگرایی – چون تجربه مدیریت تمام و عیار اصولگرایان را نداشتند- اما اکنون این تجربه را به دست آوردهاند و با این تجربه حاضر نیستند اگر از اصلاحطلبان عبور کردند، بروند پشت خاکریز اصولگرایان. فراکسیون امید در گردآوری اطلاعات عملکرد و رسانهایکردن آن، بسیار ناقص و ناکام عمل کردهاند.
نقش شخصیتی و مدیریتی آقای عارف را در فراکسیون امید چگونه ارزیابی میکنید؟ برخی میگویند چون ایشان شخصیت کاریزما ندارند، نتوانستهاند بهخوبی رهبری اصلاحطلبان را در مجلس عهدهدار شوند.
شرایط فعلی فراکسیون امید، محصول متغیرهای گوناگونی است. اولا سیاست در ایران دولتی است، ساحت سیاست در ایران تحت تاثیر دولتهاست. ساحت عمومی سایت، دولتسالار است. هیچ جریانی بهاندازه «امید» در پیروزی آقای روحانی نقش نداشت. اساسا جریان امید، نام آقای روحانی را در افکار عمومی مطرح کرد و آن را پیش برد؛ چه در دعوت از روحانی پیش از انتخابات مجلس و چه در امضاءکردن بیانیه حمایت از ایشان، ما شاهد این بودیم که چه کسانی حاضر شدند هزینه حمایت از روحانی را بپردازند. در انتخابات هم جریان امید پشتیبان آقای روحانی بود و ایشان در هر دو مرحله از انتخابات ریاستجمهوری، پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان و امید است. اما بههر دلیلی جریان امید مورد بازخواست جریان مطالبات اجتماعی بهواسطه عملکرد دولت است؛ بهعبارت دیگر مردم، جریان امید را مسئول رفتار دولت میدانند. ارزیابی عملکرد دولت، خوب و بدش پای جریان امید نوشته میشود. دست ما هم بهصورت واقعی از دولت کوتاه است خصوصا نسبت به دور اول دست ما کوتاهتر شده است.
دلیل این مورد چیست؟ به گفته خودتان بیشترین نقش را در پیروزی آقای روحانی داشتهاید؛ آیا دنبال سهمخواهی و مطالبهگری نبودهاید یا آقای روحانی توجهی ندارند؟
بهنظرم در دور دوم دولت روحانی، تلاش شده تا رنگ حزب اعتدال [و توسعه] در دولت، غالب باشد؛ این موضوع را هم در چینش استانداران شاهد بودیم هم در انتخاب اعضای کابینه و هم در نحوه پاسخگویی دولت به مجلس و فراکسیونها شاهد هستیم و قابل انکار نیست. حرکت دولت از منظر افکار عمومی، دارای نقدهایی است و این نقد را از چشم امید میبینند. اگر خواستههای مردم تأمین نشده است، از چشم روحانی نمیبینند، از جریان امید انتظار دارند.
این موضوع به سرمایه اجتماعی و سبد رای اصلاحطلبان برای ادوار انتخابات آینده، آسیب وارد نمیکند؟
بله، بدون تردید اینچنین است. بههمین دلیل و باتوجه به وضع پیشآمده، حتما در مجلس تضعیف میشویم و بهنظرم فراکسیون امید در دور دوم دولت روحانی تضعیف شده است.
بخشی از پرسش کمی قبلتر درمورد آقای عارف را بیپاسخ گذاشتید…
اما در مورد شخصیت آقای عارف، ایشان شخصیتی فضیلتگرا و اخلاقمدار هستند. شخصیت پارلمانتاریست با تعریفی که در اذهان است نیست، به معنای لابیگری، چانهزن و به معنای حرفهای پارلمانتاریست نیست و وجه غالب شخصیتی ایشان، اخلاقی و آکادمیک است.
این ویژگی روی عملکرد فراکسیون امید هم تاثیر گذاشته است؟
بله، طبیعی است و تاثیر داشته است. اما حرمت آقای عارف خصوصا در انسجام ما و مشی اخلاقی ایشان کارساز بوده است.
برای انتخابات سال 98، بهعنوان لیدر از سوی اصلاحطلبان پذیرفته خواهند شد؟
بالاخره آقای عارف لیدر میدانی جریان اصلاحطلب از 1392 به این طرف بوده است و توفیقات جریان اصلاحطلبی هم محصول متدولوژی و منش رفتاری است که از 92 به اینسو انتخاب کردهاند. ما با انتخاب مدل بازی برد–برد از سقف مطالبات خود کوتاه آمدیم و به کف مطالبات، قناعت کردیم تا بتوانیم به ائتلاف حداکثری دست پیدا کنیم.
منظورتان از کف مطالبات، همان صرف حضور اصلاحطلبان در صحنه سیاست است؟
بله.