محمدجواد ظریف : اروپا پشيمان خواهد شد
روزنامه اعتماد نوشت: دو سال پس از اجراي برنامه جامع اقدام مشترك، اعضاي حاضر در توافق هستهاي با هم به اختلاف خوردهاند. تهران و واشنگتن در راس اين هرم اختلافها ايستادهاند و اروپا در حالت تعليق ميان ايران به عنوان بازيگري بانفوذ در منطقه و ايالات متحده به عنوان متحد سنتي و ديرين خود قرار گرفته است.
بروكسل سرسختانه خواهان حفظ توافقي است كه آن را نخستين ميوه تلاشهاي ديپلماتيك خود در عرصه بينالمللي ميداند. دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده به آخرين حربه براي تغيير كم هزينه برجام متوسل شده است كه آن هم تحت فشار قرار دادن اروپاييها براي اصلاح توافق هستهاي يا اضافه كردن الحاقيهاي به آن است كه در حقيقت نگرانيهاي ادعايي امريكا را درباره ايران به توافق اصلي سنجاق كند. اروپاييها با وجود آنكه اطلاع دقيقي از خواستههاي رييسجمهور امريكا ندارند اما گفتوگو با هيات امريكايي را در اين باره آغاز كردهاند. محمد جواد ظريف، وزير خارجه كشورمان در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد»، اروپاييها را به افراطگرايي براي حفظ برجام متهم ميكند و البته هشدار ميدهد كه تهران در برابر تحركات مشترك بروكسل – واشنگتن بيتفاوت نخواهد بود. رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان در اين گفتوگو به اروپاييها يادآوري ميكند كه ايران خاطره تلخ تلاش اروپا را براي راضي كردن امريكا به توافق انجام شده هستهاي با ايران در سال 2005 فراموش نكرده است و اينبار نيز در زمان مقتضي تصميم براساس منافع ملي خود را اتخاذ خواهد كرد. بخشهايي از گفتوگوي تفصيلي «اعتماد» با وزير خارجه به شرح زير است:
طرح قطعنامه يمن، در صحن شوراي امنيت حاوي بندهاي ضدايراني پيشنهاد شده از سوي انگليس كه مورد حمايت آلمان، فرانسه و ايالات متحده قرار گرفت، با وجود وتوي روسيه، نشانه خوبي در روابط ديپلماتيك ميان ايران و اروپا نيست و به خصوص در دوره پسابرجام چنين توقعي نميرفت. آيا ما شاهد تنشهاي جديد ميان تهران – بروكسل هستيم؟
كشورهاي اروپايي براي حفظ امريكا در برجام، دچار افراط شدهاند و اين افراط در نهايت به سياست خود اروپا ضربه خواهد زد. طبيعي است كه در اين زمينه اروپاييها انتخاب خود را دارند اما بايد بدانند كه جمهوري اسلامي در برابر اين تحركات بيتفاوت نخواهد بود. آنچه در قطعنامه يمن اتفاق افتاد در واقع توهين به شعور جمعي جهاني بود كه در نتيجه آن گروهي از كشورها رسما قطعنامهاي در دفاع از متجاوز صادر كردند. البته اروپاييها در گذشته نيز دست به چنين رفتارهاي اشتباهي زدهاند و ما سابقه اين كار آنها درباره عراق (جنگ تحميلي عراق به ايران) را فراموش نكردهايم. اعضاي شوراي امنيت در آن زمان به مدت 8 سال، استفاده عراق از سلاح شيميايي عليه ايران را ناديده گرفتند و به جاي آن ايران را در چند قطعنامه از جمله قطعنامه 540 محكوم كردند. آنها ميتوانند در صورت تمايل قطعنامه 540 شوراي امنيت را يك بار ديگر مرور كنند. اروپاييها قبلا هم دست به انتخابهاي اشتباه زده و پشيمان شدهاند. امروز نيز در حال تكرار همان اشتباه هستند و قطعا از اين اشتباه نيز پشيمان خواهند شد. جمهوري اسلامي سياست اصولي خود را داشته و اين سياست را دنبال ميكند. كساني كه مرتكب چنين اشتباههاي راهبردي در گذشته شده و امروز نيز ميشوند نتيجه آن را در منطقه تاكنون ديده و بعد از اين هم خواهند ديد.
آيا نخستين وتوي روسيه به نفع تهران در شوراي امنيت نشان از فصل جديدي در روابط ايران – روسيه آنطور كه در تحليلهاي غربي و منطقهاي ديده ميشود، نشان از آغاز فصلي جديد در رابطه ايران و روسيه دارد؟
شوراي امنيت بايد از روسيه متشكر باشد كه مانع از به خطر افتادن دوباره حيثيت اين شورا شد. ما ضمن اينكه از اقدام روسيه تقدير ميكنيم اما احساس ميكنيم كه روسيه به عنوان يك عضو دايم شوراي امنيت با وتوي خود مانع از تصويب قطعنامهاي در شوراي امنيت شد كه در سالهاي آينده به عنوان قطعنامه دفاع از متجاوز شناخته شود.
اروپا تا 12 ماه مه براي پاسخ دادن به شروط رييسجمهور امريكا درباره برجام فرصت دارد. گفته ميشود كه در اين زمينه تاكنون دو دور گفتوگو ميان نمايندگان تروييكاي اروپايي و هيات امريكايي برگزار شده است. آيا نتيجه اين گفتوگوها به تهران منتقل شده است؟ آيا اين گفتوگوها ممكن است به برجام آسيب بزند؟
حتما هر اقدامي براي خشنود كردن طرفي كه تاكنون بيشترين موارد نقض برجام را در كارنامه دارد، بيفايده است. در حال حاضر دو گروه برجام را نقض كردهاند؛ امريكاييها و اروپاييها. امريكاييها به دليل سياستهاي واشنگتن و اروپاييها به دليل سياستهاي امريكا. اروپاييها در برخي موارد به دليل سياستهاي امريكا نتوانستند تعهدهاي برجامي خود را به ويژه در حوزه روابط بانكي اجرا كنند. بنابراين اين دو گروه (اروپا و امريكا) در شرايطي نيستند كه براي كشوري كه برجام را به طور كامل اجرا كرده شرط و شروط بگذارند. ورود آنها به اين حوزه خطرناك است و طبيعي است كه ايران واكنش مناسب نشان خواهد داد. برداشت ما اين است كه فعلا ترامپ شعارهايي را مطرح كرده كه هيچ كدام آنها جنبه عملياتي ندارد. اروپاييها در بسياري از موارد نميدانند كه معناي شعارهاي رييسجمهور امريكا چيست و البته شايد در برخي از اين موارد خود امريكاييها هم ندانند كه معني اين شعارها چيست.
برخي در موضع شعار، حرفهاي بسياري را مطرح ميكنند ولي وقتي وارد مرحله عملياتي كردن اين شعارها ميشوند با مشكل روبه رو ميشوند. برخي از اين حرفها تنها كاربرد شعاري دارد مانند نگراني از نقش منطقهاي ايران؛ ايراني كه در صف مقدم مبارزه با تروريسم در منطقه ايستاده، ايراني كه تمام انتخابهاي آن در منطقه، برخلاف تمام انتخابهاي غلط طرفهاي مقابل، درست بوده است يا در بحث انتقاد از برنامه موشكي ايران، شعار دادن برايشان هزينهاي ندارد اما زماني كه به قطعنامه 2231 مراجعه ميكنند، ميبينند كه در اين قطعنامه به صراحت آزمايش موشكهايي كه براي حمل سلاح هستهاي طراحي شدهاند، منع شده است اما خود آنها نيز به خوبي ميدانند كه ايران سلاح هستهاي ندارد و نخواهد داشت كه موشكي را براي آن طراحي كند. در مرحله بعد نگاهي به ليست خريدهاي تسليحاتي در منطقه مياندازند و ميبينند كه تنها در يك سال گذشته در منطقه ما، عربستان سعودي 67 ميليارد دلار خريد تسليحاتي و مجموع كشورهاي شوراي همكاري 116 ميليارد دلار خريد تسليحاتي داشتهاند؛ تسليحاتي كه فروشنده آنها به اين كشورها خود اروپاييها و امريكا بودهاند. برخي از سلاحهاي در اختيار كشورهاي منطقه كه تازه هم خريداري نشدهاند شامل موشكهايي با برد 2500 كيلومتر است لذا زماني كه آنها از مرحله شعار دادن عبور ميكنند و وارد مرحله عملياتي كردن اين شعارها ميشوند، سردرگم ميشوند و نميدانند كه چه بايد بكنند. اخيرا در گزارشي سعي كردهاند، توضيح بدهند كه منظور ما از موشك و توانايي موشكي چيست و اين نشان ميدهد كه هيچ كدام از اين بحثها، قابليت عملياتي شدن را ندارد چرا كه اگر در چنين مرحلهاي قرار بگيرد بايد ابتدا تناقضهاي موجود را حل كنند كه نميتوانند.
من احساس ميكنم كه اروپاييها راه بسيار بيفايدهاي را آغاز كردهاند البته برخي از آنها با قرار گرفتن در اين مسير به دنبال راضي كردن رييسجمهور امريكا هستند اما اروپا يك بار ديگر هم در گذشته اين روند راضي كردن امريكا را تجربه كرد اما به نتيجه خوبي نرسيد.
گفته ميشود كه گفتوگوهاي منطقهاي با ابتكار تروييكاي اروپايي به اضافه ايتاليا ميان ايران و اروپا آغاز شده است. آيا شكلگيري اين روند گفتوگوهاي غيــربـرجامي را تايـيد ميكنيـد؟اين گفتوگوهاي جديد چه حوزههايي يا پروندههايي از منطقه را شامل ميشوند؟
گفتوگوهاي ما با اتحاديه اروپا از دهه 70 شمسي با «گفتوگوهاي انتقادهاي» آغاز شد و در سالهاي بعد به «گفتوگوهاي جامع» رسيد كه اين روند براي مدتي متوقف بود و سپس به «گفتوگوهاي سطح بالا» تبديل شد. در تمام اين گفتوگوها ما همه موضوعات بينالمللي از جمله موضوعات منطقهاي، مسائل مربوط به حقوق بشر، خلع سلاح جهاني و تقريبا همه موضوعات روز را مورد بحث و بررسي قرار ميداديم. بنابراين گفتوگوها ميان ما و اروپا از بيش از 20 سال پيش مطرح بوده و در دولتهاي مختلف به شكل جدي دنبال شده است. اما اين روزها اروپاييها تلاش ميكنند براي راضي كردن امريكا در واقع موضوعات را به گونهاي ديگر مطرح و به دنيا عرضه كنند. گفتوگوي ميان ايران و اروپا همواره انجام شده و جمهوري اسلامي با حسن نيت اعتقاد داشته كه اروپا بايد نقش سازندهتري را در منطقه ما بازي كند.
ما براي تشويق اروپا به ايفا كردن نقش سازندهتري در منطقه، سالهاست با آنها درباره مسائل اين منطقه صحبت ميكنيم اما اگر اروپاييها تمايل داشته باشند اين پروسه را با عنوان ديگري در دنيا عرضه كنند ما هم براساس آن تصميم خواهيم گرفت كه آيا اين گفتوگوها ارزش پيگيري دارد يا خير؟
با توجه به نقش حمايتي سياسي و تسليحاتي برخي كشورهاي اصلي اروپايي از عربستان سعودي در جنگ يمن، آيا جايگاه مستقلي براي بروكسل در تلاش براي پايان دادن به بحران يمن قايل هستيد؟
اگر اروپا بخواهد نقش مثبتي در پايان دادن به بحران يمن ايفا كند ايران ميتواند به اروپا كمك كرده تا اشتباهات گذشته را تكرار نكند، تهيهكننده و ارايهدهنده سلاح براي كشتار مردم يمن نباشد و به دسترسي انساني و ارسال كمكهاي انساندوستانه به يمن را تسهيل سازد. در حال حاضر يك ميليون مردم يمن قرباني وبا شدهاند و بسياري از مردم اين كشور از قحطي و گرسنگي رنج ميبرند. در اين شرايط اگر اروپا مايل به ايفاي نقش مثبت باشد جمهوري اسلامي ميتواند به اروپا كمك كند. جمهوري اسلامي در همه گفتوگوهايي كه با اروپا دارد با آمادگي كامل و با اراده سياسي براي كمك شركت كرده است. ما در گفتوگوها با مسوولان يمني در تهران نيز تاكيد كرديم كه به اعتقاد ايران، بحران يمن راهحل نظامي ندارد. جمهوري اسلامي چند روز پس از آغاز بحران يمن طرح چهارمادهاي خود را براي پايان اين بحران داد و بارها آن را به اروپاييها اعلام كرد. در همين راستا، از اروپاييها خواستيم كه در زمينه اين طرح فعال شوند. هنوز هم طرح ايران روي ميز است و هنوز هم جمهوري اسلامي آمادگي دارد كه در اين زمينه نقش فعالي را ايفا كند. اروپا هم اگر تمايل داشته باشد نقش واقعي را ايفا كند ميتواند، اما اگر اروپاييها تمايل دارند در يك بازي تبليغاتي براي راضي كردن ايالات متحده وارد شوند، ايران علاقهاي براي ورود به اين بازيها ندارد.
اختلاف ميان ايران و اروپا درباره مسائل موشكي ايران به اصرار بروكسل و انكار تهران بدل شده است. آيا ممكن است پرونده ايران را به بهانه امنيتي شدن آزمايشهاي موشكي به يك بحران امنيتي بينالمللي تبديل كنند؟
در حال حاضر اين بحثها در حد شعار براي راضي كردن ايالات متحده است. اگر اروپاييها به دنبال عملياتي كردن اين شعارها باشند خواهند ديد كه حرف زيادي براي گفتن در برابر ايران نه از بعد قانوني و نه از بعد تاريخي ندارند. هيچ كس سابقه كشورهاي اروپايي و غربي در حمايت از صدام در جنگ ميان ايران و عراق و جلوگيري از دسترسي ايران به كمترين امكانات دفاعي را فراموش نكرده است. اگر روزي قرار باشد گفتوگويي ميان ايران و اروپا در اين خصوص صورت بگيرد اين اروپاييها هستند كه بايد پاسخگو باشند. امروز نيز سرازير كردن صدها ميليارد دلار ادوات جنگي از جمله موشكهاي متفاوت به منطقه ما توسط اروپاييها صورت ميگيرد بنابراين اگر اروپاييها بخواهند اين شعارها را عملياتي كنند دچار تناقضي خواهند شد كه قابليت ارايه در هيچ بحث جدي را ندارد.