محاسبات پیچیده ترامپ و تهران
عامر سبایلة در رای الیوم نوشت: با اینکه اغلب نشانه ها گزینه مقابله نظامی بین واشنگتن و تهران را بعید دانسته است، اما در روزهای اخیر شاهد افزایش تنش بین این دو کشور هستیم.
به گزارش بازتاب؛ در ادامه این مطلب خطاب به ترامپ آمده است: از زمان رسیدن ترامپ به کاخ سفید، ایالات متحده استراتژی تقابل را در پیش گرفت که اساسا متکی بر تفکر به عزلت کشاندن سیاسی و دیپلماتیک ایران، با تکیه بر تحریمهای اقتصادی گسترده بوده است.
این استراتژی در سطوح سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی اثرگذار بود؛ اما بدون شک ایران نیز در مقابل از وارد آوردن ضرباتی به اهداف آمریکایی در منطقه امتناع نکرد و همین مساله بهانهای شد برای واشنگتن تا سیاست محتاطانه تری را در قبال ایران اتخاذ کند.
طبیعت تحرکات امریکا نشان دهنده عدم تمایل واشنگتن به مقابله نظامی مستقیم و کوتاه مدت است؛ با این حال، آمریکا قصد دارد ضرباتی را به اهداف ایرانی در منطقه، بویژه در سوریه و عراق، وارد کند؛ یعنی دقیقا همان مناطقی که واشنگتن از قدرت و نفوذ ایران در آن میترسد و میداند که ایرانیها قادرند ضربات سهمگینی را به نیروهای آمریکایی در این مناطق وارد کنند؛ بخصوص در منطقه تنف سوریه. به همین دلیل، واشنگتن طبق استراتژی امنیت ملی آمریکا در مرحله حاضر، برای تامین منافع خود در این مناطق تلاش کرد.
با این وجود، سخت بتوان تصور کرد که ایالات متحده میتواند تمام منافع خود در این نواحی را، در صورت حملات نظامی علیه اهداف ایرانی، حفظ کند؛ بویژه آنکه ایران در جنگهای نیابتی مهارت خاصی دارد. از سوی دیگر، مقابله نظامی محدود میتواند ایرانیها را از عمق بحران اقتصادی و سیاسی که درگیر آن هستند، نجات دهد. نتیجه مقابله نظامی محدود میتواند بازگشت به میز مذاکره به همراه تضمین برطرف شدن تحریمها باشد.
در راستای تامین منافع، نشست سه جانبهای در قدس برگزار شد، که مستشاراتی از آمریکا، روسیه و اسرائیل در ان حضور داشتند. این نشست نشان دهنده نیاز اسرائیل به تضمین امنیتش در صورت وقوع مقابله نظامی بین آمریکا و ایران بود. اسرائیل نگران آن است که براساس استراتژی بازدارندگی ایران، غزه به پایگاه عملیاتی برای ضربه زدن به امنیت آن، تبدیل شود و خوب میداند که ایران تمایل زیادی دارد که در صورت حمله آمریکا، اسرائیل هدف اول تهران برای پاسخ دادن باشد.
همچنان تحرک آمریکا در قبال ایران نگران کننده است؛ اما از زاویهای دیگر، مرحله انجام آمادگیها و زمینه سازیها برای حمله به انتهای خود نزدیک میشود؛ اقداماتی مانند انجام ایمن سازی اهداف آمریکایی که در تیررس موشکهای ایران قرار دارند. همزمان، ایالات متحده تلاش میکند بر اظهار تمایلش برای پیروی از مسیر دیپلماسی با ایران اصرار داشته باشد؛ تا اینگونه وانمود کند که ایران طرفی است که خواهان جنگ است و نه آمریکا.
به این ترتیب، آمریکا میتواند ایران را در صحنه بین المللی متهم به جنگ طلبی، بستن تنگه هرمز و ساقط نمودن پهپاد آمریکایی کند؛ با این توجیه که این اقدامات میتواند امنیت و اقتصاد جهانی را با مشکل مواجه کند.
احتمالا گزارش بعدی آژانس انرژی هستهای در مورد عبور ایران از سطح مجاز غنی سازی اورانیوم نیز میتواند به هدف آمریکا برای مجرم ِبین المللی نشان دادن ایران کمک کند.
تحریمهای جدید آمریکا و تصویر ایران بعنوان دولتی که خارج از قوانین عمل میکند، و همزمان، تامین منافع ایالات متحده و هم پیمانان آن، به معنای فراهم نمودن شرایط لازم برای عملیات نظامی محدود آمریکا علیه ایران است؛ چرا که این عملیات برای رئیس جمهور آمریکا، بعنوان تضمینی برای جلب حمایت بیشتر در انتخابات آینده است و وی به چنین عملیاتی نیاز دارد؛ تا از فشار لابیهایی که خواهان قاطعیت آمریکا در قبال تهران هستند، خلاص شود.