مجازات های سنگین، کودک آزاری را از بین نمیبرد
عضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی مشهد معتقد است جرمانگاری و مجازاتهای سنگین نمیتواند کودکآزاری را از بین ببرد.
عباس شیخالاسلامی در نشست «کودک بیپناه من؛ بررسی پدیده کودکآزاری از سه منظر حقوقی، جامعهشناسی و روانشناسی» که به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی خراسان رضوی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با بیان اینکه «یکی از مباحث چالشی در موضوع کودکآزاری بحث سن بلوغ است»، اظهار کرد: این یک چالش بزرگ است که همچنان وجود دارد، اما در حال حل شدن است. با وجود اینکه کنوانسیون حقوق کودک 18 سال را سن بلوغ تعیین کرده بود اما ما سن بلوغ جنسی را که 9 سال در دختران و 15 سال در پسران است را ملاک قرار دادیم و این تعارض حقوق فقهی و واقعیات جامعه امروزی باعث ایجاد مباحثی در باب کودکآزاری شد.
وی با بیان اینکه «کودکآزاری ساختاری یکی از مهمترین موارد کودکآزاری است»، ادامه داد: خود قوانین و جامعه و سیستم حاکمیت موجب کودکآزاری میشود. با این وجود بالاخره قانون ما در سال 92 غیر از مجازاتهای سنگین که وظیفه تعیین رشد را به قاضی گذاشت، اما به طور کلی سن مسئولیت را 18 سال قرار داد.
شیخالاسلامی تصریح کرد: همچنین در باب شکلی هم قوانین ما به مرور تغییراتی در حال انجام است و قانون دادرسی کیفری جدید قابل دفاع است.
وی با اشاره به جنبه کیفری کودکآزاری افزود: در این زمینه دو مبحث بزهکاری و بزهدیدگی اطفال است و بحثی که بیشتر مورد توجه بوده، بزهدیدگی اطفال است.
عضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی مشهد با بیان اینکه «آیا قانون ما در بحث بزهدیدگی و سوءاستفاده از اطفال قانون مناسبی است؟»، خاطرنشان کرد: درست که قوانین ما در این زمینه مشکلاتی دارد، اما این تفکر غلطی است که اگر قوانین خوبی داشته باشیم، تمام مشکلات ما حل میشود. بنابراین نباید دچار «خطای آتاتوک» شویم.
وی با اشاره به جرم شناسی و تعیین جزا برای کودکآزاری، عنوان کرد: حقوق جزا یک ابزار ترساننده است و اکثر مردم از جزا میترسند و این حربه بدی نیست و میتوان با آن مقداری به جامعه نظم داد. حقوق جزا به دو طریق مستقیم و از طریق جرمانگاری این پدیده و همچنین غیر مستقیم و از طریق حمایت از اطفال میتواند با کودکآزاری مقابله کند.
شیخالاسلامی با اشاره به اینکه «گفتمان سنتی در قانون دارد به گفتمان نو تبدیل میشود»، گفت: در حال حاضر گفتمان سنتی دارد تحول پیدا میکند و ما در گام اول قانون حمایت از کودکان و نوجوانان را داشتیم که با وجود حمایت از کودکان نواقصی داشت که باید اصلاح شود.
وی ادامه داد: در گام بعدی قانون جدیدی در حال تدوین و تصویب است که امیدواریم امسال تصویب شود و اگر این قانون که 53 ماده دارد به تصویب برسد کمک بزرگی به جرمانگاری کودکآزاری و حمایت از کودکان خواهد کرد.
مشاور حقوقی شهردار مشهد با اشاره به اینکه «با جرمانگاری و اعمال مجازاتهاس سنگین نمیتوان پدیده کودکآزاری را از بین برد»، تصریح کرد: تجربه نشان داده است با جرمانگاری و مجازات نمیتوان اینگونه مسائل را حل کرد. هماکنون ما حدود 1800 عنوان مجرمانه داریم و این برای جامعه ما بس است. زندانهای ما تقریبا پر است. وجود 15 میلیون پرونده قضایی در کشور فاجعه است و الان باید بگوییم هر ایرانی یک پرونده دارد .
وی ادامه داد: بر این اساس بهتر است برای مقابله با کودکآزاری به سمت جرم انگاری نرویم و با انجام کارهای آموزشی و اجتماعی بسیار بهتر میتوان با این مسئله مقابله کرد.
آموزش و پرورش بزرگترین کودکآزار است
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: آموزش و پرورش بزرگترین کودکآزار است.
شهین علیاییزند هم در این نشست اظهار کرد: در بسیاری از کشورها سن جزا را 18 سالگی تعیین کردهاند، اما بسیاری از افراد نمیدانند که چرا سن بلوغ 18 سال تعیین شده است.
وی ادامه داد: واقعیت این است که حتی بسیاری از کسانی که در جامعه فعالیتهای مدنی میکنند هم نمیدانند مبنای تعیین سن 18 سالگی به عنوان سن بلوغ چیست. پاسخ این است که 18 سالگی زمانی است که تقریباً ساختار مغز به حداکثر رشد خود میرسد و از آن به بعد اگر تغییرات بسیار جزئی در ساختار مغز اتفاق میافتد.
علیاییزند با بیان اینکه «قوانین به طور صددرصد نمیتواند کودک آزاری را کاهش دهد»، تصریح کرد: با این حال همان مقدار کم هم تاثیر بسیار زیادی دارد، اما بسیار اعتقاد دارم که در تعریف و آنجایی که قوانین پا میگذارند، بهشدت میتوانند تأثیرگذار باشند. با این حال قوانین در حوزه کودکآزاری وجود دارند، اما به ندرت عملی میشوند.
وی با تأکید بر اینکه «قوانین نقش بسیاری در کاهش کودکازاری دارد»، خاطرنشان کرد: برای نمونه در کشور سوئد هنگامی که قوانین مرتبط با روسپیگری را تغییر داده و به جای مجازات روسپی، فرد متقاضی را مجازات کردند، آمار این جرائم بسیار کاهش پیدا کرد.
85 درصد آزارهای جنسی در خانواده صورت میگیرد
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه «بیش از 85 درصد آزارهای جنسی در داخل خانوادهها صورت میگیرد»، عنوان کرد: اگر ما همین میزان کودکآزاری را در خارج خانواده داشتیم، نوع دیگری به قانون نگاه میکردیم، اما در حال حاضر بسیاری از افراد در خانواده این کودکان را مورد آزار قرار میدهند، اما قانون با آنها چه میکند؟ از این رو دست تمنا به سوی قانونگذاران دراز میکنم و تقاضا میکنم در ارتباط با سوءاستفاده جنسی بیشتر به درون خانواده نگاه کنند.
وی با اشاره به پژوهشها و تحقیقات خود در زمینه مسائل جنسی در کشور، بیان کرد: در تحقیقی که به درخواست بهزیستی در سال 1381 در مورد روسپیگری انجام شد به این نتیجه رسیدیم نزدیک 25 درصد از زنان روسپی هنگامی که کودک بودند، مورد تجاوز اطرافیان خود واقع شدند.
آموزش و پرورش بزرگترین کودکآزار است
علیاییزند گفت: آموزش در کاهش کودکآزاری بسیار مؤثر است، این در صورتی است که نهادها و ارگانهای مسئول نیز به آن کمک کند، با این وجود ارگانهایی هستند که خودشان کودکآزار هستند.
وی با بیان اینکه «آموزش و پروش را بزرگترین کودکآزار میدانم»، تصریح کرد: بزرگترین کودکآزار ما آموزش و پرورش است، زیرا کودکآزاری تنها جنسی نیست و تبعیض یکی از بالاترین آزارهاست، تبعیض است که افراد را دچار احساس حقارت میکند.
این پژوهشگر و فعال حقوق کودک ادامه داد: کودکآزار شماره یک ما آموزش و پرورش است و این تبعیض و احساس حقارت را چگونه میخواهد پاسخ دهد؟ سایر سازمانها هم بعد آن قرار دارند.
باید مسائل جنسی را از پستوها خارج کنیم
وی با بیان اینکه «مقررات ما نیز گاهی آسیبزا هستند»، خاطرنشان کرد: برای نمونه یک روز در دانشگاه مقرراتی برای تکجنسیتی شدن کلاسها وضع میشود، حال آنکه تکجنسیتی شدن کلاسها آسیبزاست، زیرا مسائل جنسی را به پشت پردهها میبرد. ما به دانشجویان اعتماد داریم و اگر به آنها اعتماد نکنیم مسائل به پستوها میرود، در حالی که ما باید مسائل جنسی را از پستوها خارج کنیم.
علیاییزند عنوان کرد: سوءاستفاده جنسی تنها لحظه آخر اقدام جنسی نیست و بسیاری اوقات با لمس اندامها شروع میشود که همین میتواند مسیر زندگی یک انسان را تغییر دهد. من بارها دیدهام که فردی که در کودکی توسط لمس اندام جنسی مورد آزار قرار گرفته است، این اتفاق تا بزرگسالی و حتی در زندگی زناشویی وی تاثیر گذاشته است.
وی با اشاره به این باور که «خود کودک تمایل به این موضوع داشته و آزار و جرمی صورت نگرفته است»، اظهار کرد: کودک، کودک است؛ چه بخواهد و چه نخواهد این عمل آزار و جرم است و مسئله رضایت تنها پس از 18 سالگی مطرح میشود.
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه «من به شدت با ازدواج و تشکیل خانواده موافقم»، تصریح کرد: اگر ازدواج و زندگی زناشویی موفق باشد، کمتر این اتفاقات میافتد. اخیراً یک موج جدید کودکآزاری جنسی در خانوادهها میبینم و آن هم کودکآزاری جنسی کودک توسط ناپدری است و آن را در سالهای اخیر بسیار زیاد میبینم.
وی ادامه داد: دلایل ازدواج مجدد امروز با دیروز تفاوتهای زیادی کرده است که در بزههای جامعه و کودکآزاری ها هم تاثیرگذار بوده است. در گذشته ازدواج دوم بیشتر برای پیدا کردن حامی توسط زنان بود، اما امروز ورق دارد برمیگردد و به دلیل اینکه مردها بیکارند، سراغ زنهایی میروند که پول و حقوق دارند و بسیاری از پدرخواندههایی که مرتکب آزارهای جنسی کودکان میشوند، مردهای بیکاری هستند که با کودکان در خانه هستند.
علیاییزند با اشاره به اینکه «با آنهایی که میگویند تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد کاملاً مخالفم»، بیان کرد: مردها و زنها تفاوتهای زیادی با هم دارند، مردها باید بیشتر در معرض هیجان باشند و به سختی میتوانند مکانهای بسته را تحمل کنند و کلافه میشوند، هیجان لازم دارند و به هر حال این بیکاری را مسئله بسیار بزرگی میبینم که بسیاری از آنها را به سوی بزهکاری کشانده است؛ بالاخره این افراد باید با انرژی خود کاری بکنند و هیچ چیز مثل مسائل جنسی هیجان نمیآورد.
پسرها بیشتر در معرض خطر آزار جنسی هستند
وی با بیان اینکه «در جوامع سنتی پسرها بیشتر در معرض خطر آزار جنسی هستند»، گفت: موارد آزار و تعارض جنسی به پسران وجود دارد، اما صدای آن در نمیآید. تأثیری که این مسئله بر روی پسرها دارد بسیار عمیقتر از دخترهاست. هنگامی که از یک مرد و پسر سوءاستفاده جنسی میشود، او خرد و فروپاشیده میشود و حتی جهتیابی جنسی او در آینده تغییر میکند و بسیاری از مردهایی که سوءاستفاده جنسی انجام میدهند، خود در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتهاند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه «سوءاستفاده جنسی از پسرها در جوامع سنتی یک عرف بوده است»، افزود: این مسئله آنقدر زیاد بوده که کسی به آن توجه نکرده و به همین دلیل گرچه عرفها میتوانند بسیار آسیبزا باشند، اما توجه کمی میگیرند. اگر شما به ادبیات فارسی توجه کنید، مملو از ابیاتی است که سوءاستفاده جنسی از پسرها را میگوید.
وی اضافه کرد: متأسفانه ما با جامعهای روبهرو هستم که فردی که قربانی سوءاستفاده جنسی است، بیشتر خجالت میکشد و میگوید اگر بگوییم آبرویمان میرود، تا هنگامی که ما آزارگری جنسی را گزارش ندهیم، وضع به همین منوال است، اما به مجرد اینکه این کار شیوع پیدا کند، شاهد کاهش آزارگران جنسی خواهیم بود.
رأس کل کودکآزاریها در خانه است
دانشیار بازنشسته گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران بابیان اینکه «کودکآزاری در مکانهای مختلفی صورت میگیرد»، گفت: رأس کل کودکآزاریها در خانه است.
به گزارش ایسنا- سعید معیدفر هم در در نشست با بیان چرایی تلقی آزار کودکان به عنوان یک مسئله اجتماعی، اظهار کرد: آزار و اذیت کودکان یکی از مهمترین نمادهای سقوط اخلاقی یک جامعه است چرا که این آزار نسبت به کسی انجام میگیرد که معصوم است و مانند بزرگسالان توانایی کنترل رفتار خود را ندارد.
وی ادامه داد: اگر به کودکآزاری توجه نشود و در جامعهای مثل جامعه ما در گذشته با وجود اینکه کودکآزاری را به کرات داشتیم، اما به هیچ وجه این مسئله درک نمیشد، اما جامعه امروز، جامعهای حساس است، بنابراین اگر کودکآزاری به عنوان یک مسئله برای جامعه نباشد، آنجاست که اخلاقیت جامعه در حوزههای دیگر هم به شدت مخدوش خواهد شد.
معیدفر با اشاره به اینکه «کودکآزاری به وجود آورنده چرخه خشونت است»، تصریح کرد: پایه و اساس هر اتفاقی در جامعه از کودکان شروع میشود و اگر شما بخواهید اشکال مختلف خشنوت را در جامعه کاهش دهید، اولین و مهمترین گام توجه به مسئله کودکازاری است، زیرا اگر به کودکی چنین خشنونتی روا داشته شود بدون تردید این خشونت بازتولید خواهد شد و کل جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
وی با بیان اینکه «امروز خاورمیانه یکی از بدترین نقاط دنیا در انواع شکل خشونت است»، خاطرنشان کرد: چه نوع رویکردی نسبت به کودکان در این منطقه وجود دارد که این منطقه مملوء از آشوب است. این حاکی از آن است که یک از مهمترین مسائل خاورمیانه کودکآزاری است که باعث شده است کودکان هنگامی که به بزرگسالی میرسند، آن خشونت را بازتولید کنند. بر این اساس یکی از راههای خشکاندن ریشه خشونت در خاورمیانه توجه به مسئله کودکآزاری است.
دانشیار بازنشسته گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه «هنگامی که صحبت از کودکازاری میشود، توجه ما تنها به آزار جسمی است»، عنوان کرد: اما آزار جنسی و عاطفی آنها نیز وجود دارد.
وی بیان کرد: متأسفانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که راجع به هرچیزی که میخواهی حرف بزنی و مردم را دعوت به مشارکت کنی به مشکل میخوری. برای مثال بارها جلوی برگزاری همایش آسیبهای اجتماعی به دلیل وجود عناوینی مانند «روسپیگیری» و «اعتیاد» در آن گرفته میشود و این بحث مطرح میشود میگویند شما میخواهید بگویید که وضع جامعه ما خراب است.
معیدفر افزود: اما هنگامی که راجع به کودکان صحبت میشود، احساسات همه بر افروخته میشود. کودکآزاری جایی است که نسبت به طرح آن کمتر حساسیت وجود دارد و جایی است که میشود روی آن کار کرد و این یکی از دلایلی است که این مسئله را مهم میکند.
وی با بیان اینکه «کودکآزاری در مکانهای مختلف اتفاق میافتد»، تصریح کرد: مهمترین و فاجعهبارترین کودکآزاری در خانه اتفاق میافتد و اگر گفته میشود در آموزش و پرورش کودکآزاری صورت میگیرد، به دلیل درخواست خود خانواده است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: رأس کل کودکآزاریها در خانه است. خشونت خانوادگی برای بسیاری مانند زنان و سالمندان هم وجود دارد، اما هیچ چیزی مهمتر از کودکآزاری نیست. البته کودکآزاری اشکل مختلفی دارد که بحث جنسی آن یک طرف است و بحث کلامی و عاطفی یک طرف است و یکی از این جنبههای عاطفی کودکآزاری صحنههای خشونتی است که کودکان در خانهها شاهد آن هستند.
وی اضافه کرد: بحث کوکآزاری موضوع بسیار ظریف است و علاوه بر بعد جسمی در بعد جنسی، عاطفی و کلامی بسیار زیاد است، بر این اساس در جامعه ما بیش از دو سوم کودکان تحت تأثیر آزار عاطفی هستند و بیشترین آزار، آزار عاطفی است که نسبت به آنان انجام میشود.