متد آموزش زبان در پایههای مختلف یکپارچه نیست
کارشناسان امور آموزشی معتقدند مشکل آموزش زبان خارجی در سیستم آموزشی کشور باید به صورت ریشهای و با سرعت بیشتری حل شود اما چالشهایی در این مسیر وجود دارد که آن را با سختی رو به رو می کند.
آموزش زبان خارجی در مدارس کشور یکی از ضعف های جدی آموزش و پرورش است. آموزشی که باعث می شود دانش آموزان پس از فارغ التحصیلی آنچه آموخته اند به کارشان نیاید مگر در جلسه کنکور سراسری. در کشور ما دو زبان عربی و انگلیسی به طور رسمی در مدارس آموزش داده می شود و در سال ۱۳۸۲ نیز مصوب شد مدارس داخل کشور بتوانند زبان های روسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیولی و ایتالیایی را به عنوان زبان خارجی در مدارس تدریس کنند. به معنای دیگر متولی آموزش در کشور به اهمیت زبان خارجی، به عنوان یک راه ارتباطی در دنیای امروز چه در مکالمات روزمره و چه مراودات بین المللی و چه گستره وسیع فضای مجازی پی برده است و آموزش زبان دینی ما و همچنین یک زبان بین المللی را در دستور کار آموزشی قرار داده است، اما کیفیت و نحوه آموزش این زبان به گونه ای است که نه آموزش زبان عربی به کار درک مفاهیم دینی و یا ارتباط با دنیای جهان اسلام می آید و نه آموزش زبان انگلیسی به کار یک سلام و احوال پرسی ساده در مراودات روزمره با یک فرد خارجی.
اینها همه در حالی است که طبق آخرین آمار بیشترین کاربرد زبان ها در دنیا به ترتیب به انگلیسی ۵۳ درصد، آلمانی و روسی ۶ درصد، اسپانیایی ۵ درصد، فرانسوی ۴ درصد، ژاپنی ۴ درصد، پرتغالی ۳ درصد، ایتالیایی ۲.۵ درصد، فارسی و چینی هر کدام ۲ درصد و باقی درصدها به سایر زبان ها اختصاص دارد.
به نظر می رسد مشکل آموزش زبان در سیستم آموزشی کشور باید به صورت ریشه ای و با توجه به جهان امروز که در آن مرزهای ارتباطی به شکل معناداری برداشته شده است، با سرعت بیشتری حل شود که البته تجربه نشان داده است با توجه به مشکلات عدیده آموزش و پرورش، تغییر در این وزارتخانه به کندی و سختی صورت می گیرد.
مسعود عسگری یکی از معلمان زبان آموزش و پرورش که ۱۴ سال است در مقطع متوسطه اول و دوم زبان انگلیسی تدریس میکند در گفتگو با مهر، درباره موضوع آموزش زبان در مدارس کشور و روش آموزشی ناکارآمد آن گفت: در حال حاضر ۵ سال است که روش آموزش زبان در مدارس تغییر نکرده است. پیش از این مبنا بر محور گرامر بود و به این منتهی می شد که بعد از ۶ سال هزینه برای تدریس این زبان از جمله برای هزینه برای معلم و کلاس و… دانش آموزان نمی توانستند حتی یک معرفی ساده از خود به زبان انگلیسی داشته باشند. در شیوه جدید که بر اساس سند تحول بنیادین طراحی شد، مبنا بر گفتگو گذاشته شد که البته به شکل ناقصی این سند در این زمینه اجرا میشود.
وی ادامه داد: متدی که امروز معلم زبان انگلیسی موظف به اجرایش در کلاس است بر مبنای گفتگوست اما مشکلات دیگری بر سر راه یادگیری زبان در مدارس وجود دارد. به طور مثال هر پایهای یک زنگ ۹۰ دقیقه ای در هفته کلاس زبان دارد که اگر واقع بینانه بخواهیم نگاه کنیم این نوع برنامه ریزی برای زبان هیچ کارکردی ندارد.
این معلم باسابقه بیان کرد: از سوی دیگر روش تدریس مبتنی بر مکالمه نیاز به امکانات آموزشی با کیفیت دارد از جمله سیستم کامپیوتر و پروژکتور و سیستم صوتی با کیفیت تا دانش آموز بتواند بشنود و تکرار کند. در واقع این روش فرد را مثل بچه تازه به دنیا آمده فرض می کند که از طریق شنیداری، به گفتار می رسد. حالا در کنار اینها خواندن و نوشتن هم اضافه می شود. به اعتقاد من جمع بندی و خروجی همچنان قابل دفاع نیست.
عسگری با مثال آوردن از کلاس اول متوسطه گفت: بعد از دو ترم تحصیلی باید ۸ درس تمام شود و الفبا را به پایان برسانیم در حالیکه در همان ترم اول آزمون کتبی وجود دارد و افراد بدون شناخت الفبا می نشینند و آزمون کتبی می دهند. در واقع امتحان بی برنامه است. ما نمی توانیم وقتی گندم می کاریم انتظار داشته باشیم جو درو کنیم.
وی اظهار کرد: یا به طور مثال در سال اول سی دی کتاب بسیار بی کیفیت بود و هیچ گونه وضوحی در صوت گوینده کتاب نبود و اصلا بچه ها متوجه کلمه ها نمی شدند. حالا تصور کنید ۸ نمره تلفظ همین کلمات نمره دارد و ۱۲ نمره هم کتبی در حالیکه اصلا قرار نبود به صورت کتبی کاری انجام دهیم و طبق شیوه نامه اصلا نباید آموزش نوشتاری در کلاس پایه هفتم داشته باشیم. تنها شانس ما این است که دانش آموزانی داریم که از سنین کودکی بیرون مدرسه کلاس زبان می روند و کار را راحت می کنند اما مشکل عمده دانش آموزانی هستند که هیچ شناختی از زبان ندارند و این تنوع در کلاس ها یک چالش بزرگ است.
وی ادامه داد: در کلاس هشتم هم روال همینگونه است و با توجه به فشاری که سیستم وارد می کند افراد اجبارا الفبا و جملات را یاد می گیرند تا وارد کلاس نهم میشوند و ناگهان با حجم گسترده ای از اطلاعات گرامری رو به رو می شوند و از کلاس نهم دوباره سیستم گرامر محور حاکم می شود که ابتدایی ترین سیستم آموزش زبان در دنیاست.
تعداد بالای دانش آموزان در هر کلاس و تعداد کم معلمان زبان و همچنین فرصت ناکافی ۸۰ تا ۹۰ دقیقه ای آموزش زبان در هفته و نداشتن امکانات سخت افزاری برای آموزش زبان از چالش های جدی این حوزه است
این معلم زبان در ادامه با اشاره به تعداد بالای دانش آموزان در هر کلاس و تعداد کم معلمان زبان و همچنین فرصت ناکافی ۸۰ تا ۹۰ دقیقه ای آموزش زبان در هفته، تصریح کرد: به همه اینها اضافه کنید مشکلات نیمه اول سال را که عموما روزهایی مدارس به دلیل گرد و خاک یا آلودگی یا برف تعطیل می شود. سال گذشته پیش آمد که من سه هفته دانش آموزانم را ندیدم. در حالیکه در یک آموزشگاه زبان، افراد سه بار در هفته سر کلاس می آیند و مدام درگیر هستند.
وی ادامه داد: یک سال تحلیل درصدهای دروس مختلف در کنکور نشان می داد که بالغ بر یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در کنکور درس زبان را صفر زده بودند. یعنی همین سیستمی که اتفاقا مبتنی بر کنکور طراحی شده و بر گرامر تاکید دارد، در همین زمینه هم موفق نیست. ما ۶ سال برای تعداد قابل توجهی دانش آموز هزینه می کنیم و خروجی این آمار است.
عسگری درباره اینکه با این تفاسیر بهتر نیست درس زبان حذف و به خانواده ها واگذار شود، گفت: این یک ظلم بزرگ برای مناطق روستایی و دور افتاده خواهد بود. بسیاری از مناطق کشور به یک کلاس ساده زبان دسترسی ندارند. من در این مناطق هم درس داده ام. حذف زبان از سیستم آموزشی یک ظلم است. در روستایی در حاشیه مشهد درس می دادم که عمدتا بچه های افغانستانی در کلاس بودند. مشکل اصلی را به عنوان کسی که تجربه زیادی در این حوزه دارد، در این می دانم که سیستم آموزشی ما تن به تغییر نمی دهد.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا تمرکز زدایی از آموزش زبان انگلیسی و پرو بال دادن به زبان های دیگر نمی تواند خون تازه ای در این حوزه بدهد، گفت: اول اینکه ما یک زبان را خارج از فرهنگ آن زبان نمی توانیم یاد بگیریم. شاید این هم از مشکلات یادگیری یک زبان است. ما زبان انگلیسی را یاد می دهیم اما در کشور به سختی کتاب به زبان انگلیسی پیدا می شود. حالا شما زبان های دیگر را با این زبان مقایسه کنید و دسترسی به کتاب های زبان اصلی را. کاهش ساعات آموزشی یک فاجعه بود و اینکه در کشورهای همسایه مثل عراق و افغانستان از چهارم ابتدایی زبان تدریس می شود آنهم در حد بسیار ابتدایی و بدون استرس امتحان و…
وی ادامه داد: یکسال درباره چالشهای تدریس زبان از معلم های زبان، نظرخواهی شد ولی ترتیب اثر داده نشد. بنده فکر می کنم تقویت آموزش یک زبان خارجی با توجه به مشکل آموزش و پرورش در تامین مربیان متخصص، کمک بهتری است تا تنوع بخشیدن گسترده به زبان های دیگر چون مثلا ما مربی زبان روسی یا ایتالیایی به اندازه کافی نداریم و متدهای به روز در این زبان ها هم گسترده نیست. اما در دهکده جهانی باقی کشورها هم به زبان انگلیسی مسلط هستند. این زبان مشترکی است که پذیرفته ایم و باید از این قافله عقب نمانیم.