ماجرای چالش صداوسیما و دولت چه بود؟
مناقشه بین دولت و صداوسیما اتفاق جدیدی نیست که کسی را شگفتزده کند. در این سالها محور اتصال این دو نهاد، همانند الاکلنگی بوده که گاه به یک سمت سنگینی کرده و گاه به سویی دیگر؛ با این حال تجربه به دست آمده از چالشها، موکد این نکته است: ریسمانی که صداوسیما و دولت را به هم متصل کرده، ممکن است گاهی به باریکی مو بشود اما هرگز پاره نمیشود.
شاید برای مرور چالشهای پیشروی تعاملهای دو نهاد صداوسیما و دولت، بهتر است از انتها شروع کنیم؛ رویکردی که در این گزارش ایسنا دنبال میشود.
به چند روز قبل برگردیم؛ زمانی که برخی رسانههای یک طیف سیاسی خاص، اینگونه ادعا کردند که دولت صداوسیما را موظف کرده است تا بستههای خبری رییسجمهور را در مراسم مختلف، خود تهیه و تدوین کند و فقط صداوسیما پخشکننده آن باشد.
این نگاه که هرگز از سوی تیم اطلاعرسانی دولت به تایید رسمی نرسید، حتی از سوی مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما هم به نوعی رد شد. محمد حسین رنجبران در پاسخ به این خبرها، توییت کرد، تعامل صداوسیما با دولت، بر مبنای ضوابط قانونی است.
اما این نگاه که از دخالت دولت در برنامههای تلویزیونی خبر میدهد، درست در نقطه مقابل نگاهی قرار میگیرد که بهکرات از پخش نکردن صحبتهای رییس جمهور در جلسه هیات دولت و همچنین پخش گزینشی صحبتهای حسن روحانی انتقاد کرده است.
و ماجرا به همینجا هم ختم نمیشود.
به بیشتر از یک هفته قبل برمیگردیم. در یکی از برنامههای شبکه افق مطالبی دربارهی چند سینماگر مطرح میشود که درست در زمانی که کشور بیش از همه به وحدت و همدلی نیاز دارد، چالشها را تشدید میکند. این صحبتها بلافاصله بیانیه تند خانه سینما را به دنبال دارد و تهدیدهایی مبنی بر حاضر نشدن سینماگران در برنامههای سینمایی تلویزیون.
هرچند واکنش متفاوت و به موقع مدیرکل روابط عمومی صداوسیما که پیش از آن بعضا توییتهای تندی هم در واکنش به اعتراضهای هنرمندان و سینماگران داشت، آتش دشمنیها را حداقل برای مدتی خاموش میکند. او در صحبتهایش از ضرورت حفظ همدلی و وحدت سخن میگوید و به نوعی با انداختن توپ به زمین شورای نگهبان، حتی صلاحیت کوشکی برای نمایندگی مجلس را زیر سوال میبرد. و البته این صحبتهای آشتیطلبانه از سوی خانه سینما هم بیجواب نمیماند.
رییس هیات مدیره خانه سینما پس از واکنش مدیر روابط عمومی صداوسیما و اینکه اظهارات کارشناس یک برنامه تلویزیونی را خلاف موازین اخلاقی دانسته بود، ضمن تشکر، ابراز امیدواری میکند که برخورد منطقی و متین مدیران صداوسیما ادامهدار باشد؛ آرزویی که به نظر میرسد این روزها بیش از گذشته از سوی مدیران ارشد صداوسیما در جهت تحقق آن گام برداشته میشود.
نمونه دیگری از این رویکرد جدید را در قبال موضوع محل چالش دیگری هم میتوان مشاهده کرد که در همان روزها در تسلسل دستاوردهای عوامل شبکه افق رخ داد. محمد حسین رنجبران در همان روزهایی که از وحدت تلویزیون و سینما سخن میگوید، درباره صحبتهای مجری زن شبکه افق که گفته بود اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند و از ایران برود! چنین توضیح میدهد: «خانم ابوطالبی با تواضع و متانت از این بخش کوتاه عذرخواهی کرد و توضیح داد که این سی و هشت ثانیه، برشی از یک برنامه شصت دقیقهای است که متاسفانه منظور او را بهخوبی نمیرساند.»
اما درست در شرایطی که به نظر میرسد بوی بهبود از اوضاع تعامل صداوسیما با حوزه کاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شنیده میشود، موضوعی دیگر، این پیوندها را بار دیگر به چالش میکشاند؛ «تولیدی شدن برنامههای زنده تلویزیون».
این بار هم برخی تولیدی شدن برخی برنامههای زنده تلویزیون را به دولت نسبت میدهند. هرچند از این ادعا هم توسط حسامالدین آشنا به عنوان شایعه یاد میشود.
نماینده قوه مجریه در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما در واکنش به انتشار مطالبی مبنی بر فشار دولت و شخص او در تعطیلی یا تغییر وضعیت برخی برنامههای تلویزیون، با صدور اطلاعیهای ضمن تکذیب این موضوع، میگوید: «دولت در زنده یا ضبطی بودن و پخش یا عدم پخش برنامهها هیچ دخالتی ندارد و تنها بر اصول حرفهای برنامهسازی متوازن، رعایت بیطرفی، انصاف، عینیت و شفافیت تاکید دارد.»
و البته رویکرد تلویزیون برای تولیدی شدن برخی برنامهها در ادامه با توضیحاتی از سوی خود مدیران این سازمان هم همراه میشود که «از بازمهندسی برنامههای زنده سیما، با هدف ارتقاء و کیفیتر شدن نقد منصفانه در برنامههای چالشی تلویزیون» خبر میدهند؛ آنهم در روزهایی که بیان ادعاهایی درباره سمی بودن شیر تولیدی در کشور، در یکی از برنامههای زنده تلویزیون، چالش دیگری باری شرایط حساس کشور ایجاد کرد.
و حالا به ماهها قبل برگردیم. زمانی که موضوعهایی چون «دختر آبی»، «گاندو» و البته بودجه صداوسیما برای این دو نهاد مهم کشور محل مناقشه میشود و بسیاری را هم نگران میکند. چالشها و جدلهایی که اگرچه برای سیاسیون امری قابل هضم و معمول به نظر میرسد، اما در مواردی حتی به آنتن هم کشیده میشود و بیش از همه مخاطب را آزار میدهد.
بار دیگر واژگانی چون «وحدت» و «همدلی» در ذهنمان شکل میگیرد و البته «آرامش» که برای رسیدن به هر کدام از آنها چارهای جز پیوند دوباره نیست.