ماجرای عجیب ناپدید شدن زن تهرانی مقیم آمریکا و راننده اش در تهران
آخرین بار فریبا با من تماس گرفت و خواست او را به خانه یکی از دوستانش برسانم، من هم به دنبالش رفتم و او را به محلی که میخواست رساندم و دیگر اطلاعی از او نداشتم تا این که برادرش با من تماس گرفت و پیگیر خواهرش شد. وی افزود: من هم هر چه به موبایل فریبا زنگ زدم جوابی نشنیدم و نمیدانم پس از پیاده شدن از خودرو به کجا رفته و چه اتفاقی برایش افتاده است.
پسری که به عنوان تنها سرنخ ناپدید شدن یک زن دو تابعیتی در تهران شناخته شده است، تحت تعقیب پلیس اینترپل قرار گرفت. یک سال از ماجرای ناپدید شدن زن ایرانی مقیم آمریکا گذشت و کارآگاهان وقتی برای دستگیری تنها مظنون پرونده که راننده این زن بود، دست به کار شدند پی بردند که او مدتی است از ایران خارج شده و فراری است.
فریبا ۵۰ ساله وقتی سالها قبل شوهرش فوت کرد، نزد پدرش ماند تا این که پدرش نیز در تهران به کام مرگ فرو رفت و با توجه به این که زن ایرانی مقیم آمریکا هیچ فرزندی نداشت تنها شد.
فریبا بیشتر روزهای زندگی اش را در کشور آمریکا به سر میبرد و هر چند وقت یک بار به ایران میآمد و به دیدن برادر و بستگان و دوستانش میرفت.
سال ۹۷ بود که فریبا به تهران آمد. او مدتی به تنهایی در تهران زندگی میکرد و برادرش نیز بخشی از ارث پدری را در یک کار خیرخواهانه در اختیار یک کمپ ترک اعتیاد قرار داده بود و همه چیز خوب پیش میرفت.
فریبا هربار که از خانه خارج میشد یک کوله پشتی همراهش بود که همه دلارها، پول و طلاهایش را داخل آن میگذاشت تا در صورت دستبرد سارقان به خانه اش پول و طلاهایش به سرقت نرود. برادر فریبا که نگران خواهرش بود و مدتی از دوستی اش با یک جوان میگذشت، وقتی دید خواهرش برای رفت و آمد و انجام کارهایش تنهاست تصمیم گرفت این جوان را به عنوان راننده به خواهرش معرفی کند و پسر جوان که مورد اعتماد برادر فریبا بود، برای کمک به زن تنها مشغول به کار شد.
فریبا هر بار که قصد رفتن به بیرون از خانه را داشت، با پسر جوان تماس میگرفت. این جوان در بیشتر مواقع همراه فریبا بود تا کارهایش را انجام دهد و در مدت زمان کوتاهی که پسر جوان کارهای فریبا را انجام میداد هیچ موضوع مشکوک و اتفاق خاصی پیش نیامده بود.
دی ماه سال گذشته بود که برادر فریبا هر چه به خواهرش زنگ زد جوابی نشنید و با توجه به ناپدید شدن ناگهانی خواهرش به دادسرای امور جنایی تهران رفت و بازپرس پرونده با توجه به مرموز بودن سرنوشت این زن دستور داد تا تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران برای پیدا کردن سرنخی از فریبا وارد عمل شوند.
تیم پلیسی در گام نخست به سراغ پسر جوان رفت که راننده فریبا بود. او به ماموران پلیس گفت: آخرین بار فریبا با من تماس گرفت و خواست او را به خانه یکی از دوستانش برسانم، من هم به دنبالش رفتم و او را به محلی که میخواست رساندم و دیگر اطلاعی از او نداشتم تا این که برادرش با من تماس گرفت و پیگیر خواهرش شد. وی افزود: من هم هر چه به موبایل فریبا زنگ زدم جوابی نشنیدم و نمیدانم پس از پیاده شدن از خودرو به کجا رفته و چه اتفاقی برایش افتاده است.
دستگیری چند مظنون
کارآگاهان در این مرحله به سراغ دوستان و بستگان فریبا رفتند و آنها را هدف تحقیق قرار دادند. با توجه به حرفهای ضد و نقیض چند تن از دوستان و بستگان فریبا دستور بازداشت آنها در هر مرحله تحقیق صادر شد، اما در ادامه با توجه به تجسسهای فنی مشخص شد که هیچ یک از آنها در ماجرای ناپدید شدن فریبا نقشی نداشتند و از او اطلاعی ندارند.
فرار از ایران
یک سال از ماجرای ناپدید شدن فریبا گذشت تا این که چندی قبل بازپرس واحدی از شعبه ۱۱ دادسرای امور جنایی تهران دستور داد راننده فریبا به عنوان مظنون اصلی پرونده قتل دستگیر شود. بدین ترتیب تیمی از ماموران برای دستگیری پسر جوان وارد عمل شدند، اما وقتی به سراغ او رفتند مشخص شد که مدتی است ناپدید شده و خانواده اش نیز اطلاعی از او ندارند. ردیابیهای پلیسی ادامه داشت و هیچ ردی از پسر جوان به دست نیامد. کارآگاهان احتمال میدهند که این راننده پس از قتل فریبا با برداشتن کوله پشتی زن تنها که دلار، پول و طلاهایش را داخل آن میگذاشت از ایران خارج شده است.
اعلان قرمز
بنا به این گزارش، بازپرس پرونده با توجه به فراری بودن پسر جوان با صدور اعلان قرمز برای این متهم از پلیس اینترپل خواست تا در صورت شناسایی مظنون اصلی این پرونده، وی در خارج از کشور دستگیر و به ایران منتقل شود.