قرائتی را تحسین کنیم، نه خودمان را

    کد خبر :126486

درباره برخورد تند آقای قرائتی، بیشترِ حرف‌ها گفته شده اما درباره تاثیرگذاری رسانه‌ها به نظر کمی تند می‌رویم.

ما آدم‌های افراط و تفریطیم. از چند روز پیش، به دلیل یک عتابِ آخوندیِ نه‌چندان عجیب – که البته غیرقابل قبول بود- همه بند کردیم به حاج آقا قرائتی و خواستار عذرخواهی‌اش شدیم، حالا هم پس از عذرخواهیِ او، یک لایه بالاتر از کنشگری عامه مردم، در سطح تحلیل خواص، باز دچار افراط شده‌ایم که صرفاً رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شیخ محسن قرائتی را وادار به عذرخواهی کرده‌اند.

درباره برخورد تند آقای قرائتی، بیشترِ حرف‌ها گفته شده اما درباره تاثیرگذاری رسانه‌ها به نظر کمی تند می‌رویم. چند هفته پیش سرپرست شهرداری رشت، با آن یکی سمتش از خودش تقاضای منزل مسکونی کرد و خودش با درخواست خودش موافقت کرد و سند محیرالعقول این اتفاق تا چند روز نُقل تلگرام و اینستاگرام و توئیتر بود، نتیجه این رسوایی رسانه‌ای تمام‌عیار چه شد؟ من به شما می‌گویم، نامبرده با اعتماد بنفس کامل، به جای عذرخواهی، طلبکار شد و رو به دوربین از مسئولان خواست جلوی ول‌انگاری در فضای مجازی را بگیرند! یا در همان روزها نامه استخدام فرزند یکی از نمایندگان مجلس در یکی از وزارتخانه‌ها رسانه‌ای شد و مردم در شبکه‌های اجتماعی برای افشای این رانت‌ واضح چیزی کم نگذاشتند اما نهایتاً وزیر مربوطه روی آنتن زنده تلویزیون، با استناد به مدرک دکترای نامبرده سر و ته ماجرا را هم آورد و البته آب هم از آب تکان نخورد. کمی قبل‌تر در دوره رای اعتماد، از یکی از وزارتخانه‌های دیگر هر روز یک سند متفاوت از باج‌دهی وزیر برای جلب رای اعتماد بیرون می‌آمد و به طور گسترده در شبکه‌های مجازی می‌چرخید، آقای وزیر ولی نهایتاً با تعداد رای بیشتر از دوره قبل، در سمت خود ابقا شد. قبل‌تر از آن، ادعاهای درشت یک آقازاده و افاضات او درباره «ژنِ خوب» در فضای مجازی مضحکه خاص و عام شد. نتیجه‌اش؟ تقریبا هیچ! نه خود ایشان و نه ابوی گرامی‌شان، حتی یک عذرخواهی خشک‌وخالی نکردند که هیچ، تازه دست پیش را هم گرفتند.

مثالها یکی دو تا که نیست، کمی دورتر برویم، ماهها پیش فسادی بزرگ در یک دستگاه، رسانه‌ای شد و اسناد مربوط به آن فضای مجازی را درنوردید، اما احتمالاً شما هم یادتان نرفته که زودتر از متخلفان با فرد افشاکننده برخورد شد! یا مثلا در فاجعه پلاسکو مردم در فضای مجازی همه درگذشتگان شهرداری و وزارت کار و بنیاد مستضعفان را جلوی چشم‌شان آوردند، در نتیجه، دولت قرار شد به کسبه وام سیصد میلیونی بدهد، بنیاد قرار شد پلاسکو را دوساله بسازد و شهرداری قولهای متفاوت دیگری داد. تاریخ مصرف همه این قولها ولی به اندازه حافظه نه‌چندان طولانی شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها بود. رسانه‌ها پیشکش، در شبکه‌های اجتماعی، چه کسی امروز سراغی از کسبه پلاسکو و قولهای عمل‌نشده به آنها یا مثلاً قول‌های عمل‌نشده به معدن‌کاران یورت گلستان را می‌گیرد؟ هیچ کس، حتی‌آنهایی که در آن روزها، آتشِ پلاسکو و دوده معدن یورت از تصاویر پروفایل‌شان بالا می‌رفت!

سیاهه ترندهای بی‌نتیجه‌ی فضای مجازی بیش از اینها ادامه دادنی‌ست. البته غرض تخفیف قدرت رسانه‌های اجتماعی نیست که ممکن است فرد دیگری بتواند سیاهه‌ای از ترندهایِ منتج به نتیجه، ارائه کند؛ حرف این است که در تحلیل این تاثیرگذاری دچار افراط نشویم، تک‌بعدی تحلیل نکنیم و تاثیر عوامل دیگر را هم در نظر بگیریم.

محسن قرائتی جزء رسانه‌ای‌ترین روحانیون ایران است و در میان هم‌لباسان خود، بیشتر از خیلی‌های دیگر، مختصات رسانه را می‌شناسد. از این رو حتماً برخورد انتقادآمیزِ افکار عمومی، در عذرخواهی او از آقای دوربینی موثر بوده‌ اما منحصر کردن دلیل این عذرخواهی در این یک عامل، جفا در حق اوست. چه بسیار آدم‌های معروفی که تحت شدیدترین فشارهای رسانه‌ای و مجازی هم از اشتباهات خود عذرخواهی نکرده‌اند. نمونه‌اش خطیبی که یک روز روی منبر ادعا کرد وزارت خارجه می‌خواهد سردار قاسم سلیمانی را تحویل آمریکا بدهد و بعداً به رغم شماتت عام و خاص، نه تنها عقب‌نشینی و عذرخواهی نکرد، که ادعای خود را طور دیگری تکرار کرد. نمونه‌های دیگرش را هم بالاتر گفتم.
در طول چهل سال تدریس تلویزیونی حجت‌الاسلام قرائتی، کمتر کسی است که مخاطب او نبوده باشد و از دست شوخی‌ها و صراحت گفتاری عجیبش نخندیده باشد. صراحتی که با عذرخواهی اخیرِ او معلوم شد، توام با شجاعتی تحسین‌برانگیز هم هست. با این ویژگی‌ها، عذرخواهی آقای قرائتی چندان غیرمنتظره نبود، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها اگر واقعا اینقدر قدرت دارند، خوب است، حداقل برای یک بار هم که شده، باعث عذرخواهی بعضی دیگران شوند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید