قالیباف چگونه درآمد شهرداری را افزایش داد
یک ضربالمثل آمریکایی میگوید، در هنگام تبلیغات باید شعر گفت و پس از تبلیغات باید نثر گفت. بنابراین بخشی از آنچه کاندیداها مطرح میکنند، خیالات و اوهام است. بنابراین سردادن شعارهای خیالی در این روزها اتفاق عجیبی نیست. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، هم از این قاعده مستثنا نیست. او که با شعارهای اقتصادی رسما کاندیداتوری خود را اعلام کرد، وعدههای عجیبی میدهد.
قالیباف میگوید: «اگر نمیتوانستم درآمد کشور را ۲.۵ برابر کنم اصلا کاندیدا نمیشدم». حال آنکه آنچه او بیان میکند از دید کارشناسان هرچند امکان تحقق دارد، اما هزینه و بار سنگینی برای کشور بههمراه خواهد داشت. او میگوید: «سال ٨٤ بودجه و درآمد شهرداری تهران کمتر از دو هزار میلیارد تومان بود. امروز بعد از گذشت ١٢ سال، درآمد شهرداری تهران بیش از ٢٠ هزار میلیارد تومان است؛ یعنی بیش از ١٠ برابر سال ٨٤ . درآمد شهرداری تهران در حالی افزایش پیدا کرده است که ما نه چاه نفت داشتهایم و نه هیچ نوع کمک دولتی». حال آنکه سخن او ناظر بر آن است که در این سالها شهردار تهران مکررا به شهرفروشی و تراکمفروشی مشغول بود و مسلم است که بدون درنظرگرفتن عوارض و آسیبهای این اقدامات، کسب چنین درآمدی دور از ذهن نیست.
کارشناسان هشدار میدهند در صورت انتخاب او بهعنوان رئیسجمهور، با این رویکرد بعید نیست اگر خامفروشی گسترش یابد که این امر هزینه بالایی برای کشور به دنبال خواهد داشت. دیگر وعده او، پرداخت ٢٠٠هزار تومان یارانه نقدی است. وعدهای که با توجه به منابع موجود کشور، بههیچعنوان در کوتاهمدت امکان تحقق ندارد. البته این تمام اظهارنظرهای او نیست. بههرحال تخریب دولت هم برای بزرگجلوهدادن آنچه او وعده میدهد، در دستور کارش قرار گرفته. او در گفتوگویی تفصیلی با تسنیم، یکی از رسانههای منتقد دولت، گفته: «اگر قرار است وضع اقتصادی و معیشتی مردم بهبود پیدا کند، صددرصد باید این دولت تغییر کند… این دولت در چهار سال گذشته نشان داده است که نه علاقهای به کارکردن دارد و نه توان و ارادهای برای کارکردن…». قالیباف برنامههای خود را منطبق با شرایط امروز اقتصاد میداند. به همین دلیل میگوید: «وقتی از انقلاب اقتصادی صحبت میکنیم، یعنی مشکلات امروز اقتصادی را در حدی میبینیم که با مدیریتهای بسته و خسته کنونی قابل حل نیست» و همینجاست که سخنانی را به میان میآورد که نمایانگر تزریق پول به اقتصادی است که خود درگیر هیولای نقدینگی است و هرآن این نقدینگی میتواند اقتصاد کشور را ببلعد.
او میگوید: «در همهجای دنیا، وقتی کشوری گرفتار رکود اقتصادی باشد، آنهم رکود خطرناکی مثل وضعیت امروز ما، یکی از مهمترین کارهای دولتها این است که قدرت خرید مردم را افزایش دهند. بهجای آنکه رئیسجمهور از پشت میز اتاقش تصمیم بگیرد که یارانهها را به کدام واحد تولیدی بدهد، آن پول را به خود مردم میدهد تا از طریق افزایش تقاضا، تحریک اقتصادی ایجاد شود». اینجاست که دوباره به نقد دولت یازدهم رجوع میکند. وقتی خبرنگار از او میپرسد: «برخی معتقدند هر نوع تلاشی برای خروج از رکود، باعث گرانی خواهد شد.
چگونه میخواهید هم کشور را از رکود خارج کنید و هم جلو تورم را بگیرید؟» میگوید: «این جمله شما هم از آن حرفهایی است که پشتوانه علمی ندارد. دولتهای ما چون نمیتوانند دوتا کار را با هم انجام دهند و همیشه یک جای کارشان میلنگد، چنین نظریههایی را اختراع میکنند تا ضعفهای مدیریتیشان را توجیه کنند».