فیلسوفان باید مشارکت حداکثری در کنشگری‌های سیاسی داشته باشند

    کد خبر :50564

در نشست جمعی از امضاکنندگان نامهٔ حمایت از حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری که در شهر کتاب برگزار شد؛ مشکلات اهالی فلسفه در کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گرارش ایلنا، یکشنبه، یازدهم تیرماه، جمعی از امضاکنندگان نامهٔ حمایت از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در شهرکتاب بخارست گرد هم آمدند تا دربارهٔ امکان تداوم این فعالیت جمعی و چگونگی آن با هم تبادل نظر کنند.

در این نشست از پویشی سخن به میان آمد که هستهٔ نخستین آن را حسین شیخ‌رضایی، امیرحسین خداپرست، بابک عباسی، مالک حسینی و غزاله حجتی گذاشته بودند.

علی‌اصغر محمدخانی (معاون فرهنگی شهر کتاب) در این نشست دربارهٔ مطالبات اهل فلسفه از دولت آتی ایران گفت: پس از پایان انتخابات قرار شد اهل فلسفه مطالباتشان را از رئیس‌جمهور در عرصه‌های علمی و فرهنگی و سیاسی کشور بیان کنند و دو مسئله را پی بگیرند: نخست، تا سال ۱۴۰۰، که دولت جدید روی کار است، اهل فلسفه چه انتظاراتی از دولت دارند و چه مقدار می‌توانند به تحقق انتظاراتشان امیدوار باشند؟ دوم، توانایی‌های اهل فلسفه چه‌قدر است و به‌طور مشترک چه کاری برای فلسفه و فرهنگ در ایران می‌توانند انجام دهند؟ آن‌چه در این گروه اهمیت دارد رابطهٔ اهل فلسفه با اجتماع و سیاست است و این‌که حضور اهل فلسفه در عرصه‌ی سیاست چه تفاوتی با حضور یک جامعه‌شناس، داستان‌نویس، روان‌شناس یا متخصصان دیگر دارد.

محمدخانی از مواردی سخن گفت که شکل‌گیری آن‌ها در دولت جدید انتظار می‌رود. موضوعاتی مانند: گفت‌وگوهای فکری و فلسفی میان اهل فلسفه شکل بگیرد و این گروه با حوزه‌های مختلف دیگر نیز به تبادل نظر و همکاری‌های مشترک بپردازد. اینکه شرایط ما در ایران امروز، در حالی که منطقه به سمت جنگ می‌رود، شرایط دشواری است و باید دیپلماسی فرهنگی ایجاد کرد. چه کسانی باید این دنیای پرخشونت را تلطیف کنند؟ دیپلماسی فرهنگی در این شرایط می‌تواند به کمک دولت بیاید و برگزاری همایش‌های مشترک با گروه‌های فرهنگی خارج از ایران یکی از این راهکارهاست. سوم آنکه ما می‌توانیم فیلسوفان و محققان برجستهٔ فلسفی را به ایران دعوت کنیم. دیگر آنکه پرسش‌جویی و پاسخ‌گویی باید تقویت شود. ایتکه وضعیت گروه‌های فلسفه در دانشگاه‌ها و نشر کتاب‌های فلسفی در ایران آسیب‌شناسانه ارزیابی شود و در آخر این موضوع که ارتباط فلسفه در دانشگاه و بیرون از دانشگاه تقویت شود.

حسین شیخ‌رضایی نیز در این نشست درباره نحوه‌ شکل‌گیری پویش گفت: ایدهٔ پویش در درون گروه کوچکی شکل گرفت و بعد به صورت گسترده مطرح و از آن استقبال شد. شاید اولین باری بود که گروهی از اهل فلسفه اقدامی مدنی در عرصه‌ی‌ عمومی انجام داده‌اند. من خاطرم نمی‌آید، به خصوص در حوزهٔ سیاسی، تشکلی فلسفی نقشی ایفا کرده باشد. از‌‌ همان ابتدا این مسئله توجه خیلی‌ها را جلب کرده بود که اصناف دیگری به مسائلی اعتراض کرده‌اند اما دربارهٔ اهل فلسفه کمتر اتفاق افتاده است. از قضا نقدی که به این پویشِ جمع‌آوریِ امضا وارد شد این بود که افرادی که این متن را امضا می‌کنند آیا از منظر حوزهٔ تخصصی خود صحبت می‌کنند یا خیر. بحث‌های جالبی مطرح شد که آیا تصمیم شما صرفاً آوردن یک اسمِ شخصی برای تأثیر بر افکار عمومی است یا فیلسوف بودن در این‌جا نقش دارد. خیلی از کسانی که مخالف بودند و دوست نداشتند امضا کنند مسئله‌شان این بود که فیلسوف بودن یا فلسفه خواندن نقشی ندارد و ما به عنوان یک شهروند به این مسئله توجه می‌کنیم و امضای جمعی از اهل فلسفه مدخلیتی ندارد. این پرسش باعث شد شبهه‌ای در معنا و مفهوم کار ایجاد شود.

شیخ‌رضایی گفت: ما تشکل‌هایی فلسفی در کشور داریم اما همه آن‌ها به خاطر نوع سیاست‌گذاری مشروعیت‌شان را از وزارت علوم گرفته‌اند. وزارت علوم در دوره‌های گذشته روی انجمن‌های علمی و در چهار سال گذشته بر شرکت‌های دانش‌بنیان و انجمن‌های علمی تأکید داشت. بسیاری از انجمن‌های علمی هنوز فعالیت دارند و منشأ اثر هستند اما در چارچوب وزارت علوم کار می‌کنند. اما در رشته‌ای مانند فلسفه بخش مهمی از کار هنوز هم بیرون دانشگاه انجام می‌شود. کتاب‌هایی که ترجمه می‌شود، خوانندگان آثار فلسفی و جلساتی که برگزار می‌شود، در موارد بسیاری مربوط به کسانی است که حرفه‌شان رشتهٔ فلسفه نیست. این را به عنوان نقطه‌ضعف نمی‌گویم؛ این نقطهٔ قوت است. تصور ما این است که لازم است خلأ فعلی پر شود و نهاد و انجمنی با محوریت فلسفه تشکیل شود و شمولش بیش از اعضای فلسفه باشد و بتواند حلقهٔ اتصال فلسفه با مسائل ملموس جامعه باشد.

شیخ‌رضایی، اهداف برگزاری این نشست را بررسی این موارد عنوان کرد: ۱. امکان و مطلوبیت تداوم کاری که شروع شده لست، و اینکه آیا همین اهداف خاص اجتماعی ـ سیاسی می‌تواند ادامه بیابد یا باید تغییر موضع داد؟ ۲. طرح مطالبات اهل فلسفه از دولت، عموماً، و از وزارت علوم، خصوصاً. البته این مطالبات حتماً با موانعی روبه‌رو می‌شود و به‌تمام اجرا نمی‌شود اما طرح مسئله و مطالبه قابل صحبت است. ۳. آسیب‌شناسی دائمی وضعیت فلسفه در ایران؛ ۴. گسترش فعالیت‌های بین‌المللی، که با امکانات شهر کتاب این مسئله قابل تحقق است. ۵. بررسی جوانب مختلف شکل‌گیری یک تشکل یا حلقهٔ حرفه‌ای که فعالیت‌هایش به انجمن‌های علمی تحت نظارت وزارت علوم ختم نمی‌شود و می‌تواند گسترده‌تر باشد.

موسی اکرمی (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات) نیز با اشاره به امضای بیش از دویست نفر فعال فلسفه، که بازتاب خوبی در جامعه داشت، گفت: فیلسوفان وظیفه‌شان تعبیر و تغییرِ توأمانِ جهان است. فیلسوفان باید مشارکت حداکثری در نظر‌پردازی و کنشگری سیاسی داشته باشند. متأسفانه کشور ما وضعیت خاصی داشته که احزاب در آن شکل نگرفته‌اند و افراد خاص هم چندان نتوانستند بدون هزینه موضع‌گیری کنند. اتفاقی که افتاد نشان داد که می‌شود به عنوان یک گروه نخبه نقش جمعی ایفا کنیم بی‌آن‌که نگران هزینه‌پردازی گزافی باشیم که فعالیت فردی به دنبال دارد. ما انجمن‌های علمی و حرفه‌ای دانشگاهی داریم که نوع کارشان فرق دارد و بیشتر بر تعبیر جهان متمرکزند. آن‌ها منافع و مشکلات خاص خود را دارند. موضع‌گیری اهل فلسفه در انتخابات فضا را باز کرد و می‌شود امید بست که فلسفه‌ورزان دست به دست هم بدهند و بی‌آن‌که نگران هزینهٔ زیادی باشند، با هم همکاری کنند. اکنون ذهن من به سمت تأسیس یک خانهٔ فلسفه رفته است. ما الان خانهٔ موسیقی و سینما داریم که فعال هستند و از استقلال‌ خودشان دفاع می‌کنند. ما می‌توانیم در مقام شهروندی که کار فکری و دانشگاهی داریم، انتظار داشته باشیم دولت به ما کمک کند که خانهٔ فلسفه داشته باشیم تا بسیاری از اهداف مورد نظر را پوشش دهیم. موضع‌گیری‌های ما می‌تواند در سطح ملی به صورت بیانیهٔ رسمی از طریق‌‌ همان خانهٔ فلسفه مطرح شود، بدون آن‌که دولتی که مجوز تأسیس این مکان را می‌دهد از ما متوقع باشد وارد دسته‌بندی‌های خاص و هواداری سطحی و گذرا شویم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید