فیلمان باردار شده!
«فیل باغ وحش ارم باردار است».
در هیاهوی خبرهای داغ اختلاس، دزدی، جاسوسی، خودکشی و دعواهای سیاسی که این روزها ما را احاطه کرده، این بهترین خبری بود که در هفته های اخیر خواندم. خبر آنقدر برایم شیرین و آرامش بخش بود که برای دوستان و آشنایان هم فرستادم. واکنش ها عموما تعجب و شوخی بود همچنان که در برخی گروههای تلگرام نیز این خبر به تمسخر گرفته شده بود؛ مخصوصا آنکه میزان، خبرگزاری قوه قضاییه آن را مخابره کرده، آنهم با مقداری ذوق زدگی: «خبر اختصاصی».
آنقدر در این سالها از مرگ گفته ایم و از شاخص فلاکت نوشته ایم که زندگی کردن را یادمان رفته. فراموش کرده ایم که فیل هایمان هم باردار می شوند و گوزن های زردمان در پارک ارم وضع حمل می کنند و جیرجیرکها آواز می خوانند و …
سالها قبل که برای بازدید از پرتیراژترین روزنامه جهان به تحریریه یومیوری شیمبون در توکیو رفته بودم، یکی از مدیران این روزنامه به من گفت خوش بحال شما که در ایران کار می کنید، با تعجب پرسیدم چرا؟ پاسخ داد چون در ایران هر روز خبرهای داغ وجود دارد؛ خبرهایی که ابعادشان جهانی است. بعد با حسرت به تلویزیون هایی که در اطراف تحریریه روشن بود اشاره کرد و گفت می دانید امروز مهمترین خبر در ژاپن چیست؟ افتادن خودروی یک راننده مست به داخل رودخانه.
حالا که فیلمان باردار شده بیایید دعا کنیم روزی فرا برسد که ایران هم از سرخط تمامی خبرگزاری های دنیا حذف شود. روزی بیاید که دیگر خوشحال نشویم ترند توئیتر شده ایم.
روزی بیاید که اگرنه همچون ژاپن و سوئد و لوکزامبورگ، حداقل مثل استرالیا یا مالزی و سنگاپور و… از صحنه خبری جهان محو شویم و به زندگی خودمان برسیم. روزی که تولد یک بچه فیل، تیتر اول روزنامه هایمان شود.
من فردا دست دخترم را می گیرم و به پارک ارم می روم تا فیلمان را که حالا باردار شده ببینم اما قبل از آن به آن خبرنگار جوان میزان زنگ می زنم تا بگویم که خبرش ارزش آن عنوان «فخرفروشانه» اختصاصی را داشت؛ خبری که از زندگی سخن می گفت در این هیاهوی پرازدحام مرگ.
