فوتبال به سیاست باخت یا به بی کفایتی؟
میزبانی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا گرفته شد؛ این شایعهای بود که در عرض ۴ ساعت تبدیل به واقعیت شد. یعنی درست از زمانی که ولید فرج، مجری شبکه تلویزیون عربستانی آن را مطرح کرد تا زمانی که به صورت رسمی اعلام شد چیزی نزدیک به همان سه یا ۴ ساعت طول کشید.
فدراسیون فوتبال و سرپرست باشگاه استقلال که ابتدا تصور میکردند این حرف در حد همان شایعه میماند واکنش نشان دادند: اولی گفت که وزیر ورزش ضمانت امنیتی لازم را به AFC داده و دومی هم گفت: به این شایعات توجه نکنید.
طولی نکشید که، اما فدراسیون فوتبال با بیانیهای چند بندی خبری که ابتدا میگفتند شایعه است را تایید کرد: به همین سادگی فوتبال ایران از میزبانی در بازیهای لیگ قهرمانان آسیا محروم شده است. نکته بدتر اینکه طرف ایرانی مجبور است به خانه رقیب برود، ولی خودش نمیتواند در خانه از رقیب میزبانی کند.
در این میان علامت سوالها بسیار است؛ اینکه چطور یک مجری شبکه تلویزیونی در عربستان زودتر از «مسئولان» ایرانی به چنین نکتهای پی برده، از عجیبترین اتفاقات است؛ آیا فدراسیون فوتبال ایران پیش از آن مجری، اطلاعی از این طرح نداشته است؟ اگر پاسخ مثبت است که برای این مصیبت رخ داده توجیهی وجود ندارد. پذیرش این موضوع به منزله آن است که AFC حتی فدراسیون فوتبال ایران را «حساب» هم نکرده است.
اگر فدراسیون فوتبال از چنین موضوعی خبر داشته پس صدور بیانیه نخست مبنی براینکه ایران ضمانت امنیتی لازم را داده و جای نگرانی نیست، چه توجیهی دارد؟
این اولین بار نیست که میزبانی فوتبال باشگاهی در ایران بدجور زیر سوال میرود؛ پیشتر در ماجرای تقابل با تیمهای عربستانی هم همین اتفاق افتاد؛ همان زمان که عدهای از دیوار سفارت عربستان در تهران بالا رفتند و بعد، AFC از غفلت مسئولان ایرانی استفاده کرد و خبر داد بازی با نمایندههای عربستانی در زمین بی طرف برگزار میشود.
به گزارش فرارو،آن زمان هم ایرانیها دست روی دست گذاشتند تا این رای اعلام شود و بعد بخواهند واکنشی نشان دهند؛ واکنشی که نه تنها راه به جایی نبرد بلکه بعد از چندین سال هنوز تقابل نمایندههای دو کشور در زمین بی طرف برگزار میشود. این بار، اما مساله حیثیتی ترهم شده؛ یعنی ایران «نباید» میزبان باشد، ولی خودش «باید» به خانه رقیب برود و بازی کند.
حالا سوال اصلی این است که آیا فوتبال ایران اسیر سیاست شده یا بی کفایتی مسئولانش؟ پاسخ به این سوال به هر سمت که کشش داشته باشد، سوی دیگر را درونش دارد.
در واقع تصمیم به تحریم ایرانیها از میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا حاصل اتفاقات سیاسی در منطقه است؛ بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی در حوالی تهران بسیاری از پروازهای خارجی لغو شده و به نظر میرسد همین مورد بهانهای دست بقیه داده تا بخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند. پیشتر در ماجری سفارت عربستان هم اتفاقی سیاسی رخ داد؛ با بالارفتن از دیوار سفارت این کشور، تصمیم برآن گرفته شد که نمایندگان عربستانی به بهانه نبود امنیت در ایران، تقاضای بازی در زمین بی طرف را داشته باشند.
حالا که نفش سیاست در این تصمیمها مشخص شده بهتر است به زاویه دیگر هم پرداخت: اهمال مسئولان ایرانی. واقعیت این است که فوتبال ایران در مقایسه با کشورهای حاشیه خلیج فارس هیچ نفوذی بر AFC ندارد. ایرانیها چندین سال علی کفاشیان را به عنوان نائب رییس اول AFC در این مقر داشتند، ولی درست مثل هر باری که کارلوس کی روش از بی تفاوتهای عنصر ایرانی عضو AFC ناله میکرد، میشود گلایه کرد که بود و نبودش سودی نداشت.
کفاشیان که از فدراسیون فوتبال فاصله گرفت جایش را به مهدی تاج در AFC داد، ولی این جابجایی صوری هم هرگز تاثیری برای فوتبال ایران نداشت. ضمن اینکه حالا دیگر خبری از تاج هم در میدان فوتبال نیست و او به «ظاهر» به دلیل بیماری قلبی، قید فدراسیون را زده و جایش را به حیدربهاروند داده است.
درست در روزهایی که مسئولان ایرانی به حد کافی در اعمال نفوذ ضعیف نشان داده اند دو تصمیم حیاتی که هدف آن کم رمق کردن توان باشگاههای ایرانی در آسیا است گرفته شد: اولی که ماجرای عدم حضور تیمهای عربستانی در ایران بود و این دومی هم که دیگر شاهکاری است.
قسمت تلخ هر دو داستان هم اینکه ابتدا تصمیمات گرفته شده وبعد به مسئولان ایرانی مخابره شده است! آیا ارزش مجری عربستانی برای AFC بیش از مسئولان فوتبال ایران است؟