فشار عوارض خروج بر قشر متوسط

    کد خبر :172870

در لایحه بودجه۹۷ عوارض خروج از کشور با افزایش سه‌‌برابری مواجه شده است؛ عوارض خروج از کشور برای هر نفر۲۲۰‌هزار تومان تعیین شده که نسبت به ۷۵‌هزار تومان سال قبل تا ۱۱۵‌هزار تومان رشد دارد.

علاوه بر این نرخ ارز در بودجه 97، 3500تومان پیش‌بینی شده است. تعیین این اعداد و ارقام انتقاداتی را به‌همراه داشته است.

به گزارش  بازتاب به نقل از آرمان، رضی حاجی‌آقامیری، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی می‌گوید: «رقم تعیین‌شده برای عوارض خروج از کشور به میزانی نیست که بتواند تجارت را تحت تاثیر خود قرار دهد؛ البته قابل انکار نیست که این موضوع بر قشر متوسط جامعه تاثیر می‌گذارد و ممکن است آنها به همین دلیل از رفتن به سفر خودداری کنند.»

ظاهرا برخی از اعضای اتاق‌بازرگانی نسبت به افزایش عوارض خروج از کشور در لایحه بودجه 97، انتقاد دارند. نظر شما در این‌باره چیست؟ این موضوع تا چه اندازه بر فعالان اقتصادی تاثیرگذار است؟

افزایش عوارض خروج از کشور در لایحه بودجه 97، بالارفتن هزینه فعالان اقتصادی را به‌دنبال دارد. یک فعال اقتصادی باید هزینه- فایده کند و ببیند با هزینه‌ای که اضافه شده است، آیا رفتن به خارج از کشور تاثیر سوئی بر تجارتش دارد یا این‌گونه نیست و می‌تواند از پس پرداخت این مبلغ بربیاید. من فکر می‌کنم افزایش عوارض خروج، درآمد قابل توجهی را می‌تواند برای دولت به‌همراه داشته باشد، ولی درمورد کسانی که به خارج از کشور سفر می‌کنند، ما در ابتدا باید اینها را به چند گروه اصلی تقسیم‌بندی کنیم. نخست گروهی هستند که فعال اقتصادی‌اند و برای امر تجارت به خارج از کشور سفر می‌کنند که اینها را هم باید به دو گروه تقسیم کرد: گروهی که قصد انجام واردات را دارند و گروهی که می‌خواهند صادرات انجام دهند. حال افزایش عوارض خروج از کشور برای کسی که کار صادرات انجام می‌دهد،‌ می‌تواند هزینه‌ای تلقی شود که روی قیمت تمام‌شده می‌آید. منتها به‌نظر من، رقم تعیین‌شده‌ به‌میزانی نیست که بتواند تجارت را تحت تاثیر خود قرار دهد، این رقم چندان زیاد نیست. البته قابل انکار نیست که این موضوع بر قشر متوسط جامعه تاثیر می‌گذارد و ممکن است آنها به همین دلیل از رفتن به سفر خودداری کنند. این قضیه هم در جای خودش باید بررسی شود که اگر این عده به سفر نروند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یا اگر بخواهند مسافرت کنند، تا چه میزان بر وضعیت آنها تاثیرگذار است؟ ولی درمورد فعالان اقتصادی، فکر نمی‌کنم چندان رقم قابل‌ملاحظه‌ای باشد که بتواند برنامه‌های آنها را به‌شکلی تحت تاثیر قرار دهد. من افزایش عوارض خروج از کشور را بر فعالیت تجار چندان موثر نمی‌دانم.

موضوع دیگری که باعث گلایه فعالان بخش خصوصی شده، تعیین ارز 3500تومانی در لایحه بودجه97 است. در این رابطه چه نظری دارید؟

ما همیشه نظر خود را در این‌باره بیان کرده‌ایم؛ ارز نباید دونرخی باشد و باید به سمت تک‌نرخی‌شدن برویم که هنوز این اقدام صورت نگرفته و دولت به این مهم نرسیده است. فکر می‌کنم موانعی برای تک‌نرخی‌شدن ارز برای دولت وجود دارد که این موانع از نظر ما قانع‌کننده نبوده و نیست. اینکه چه موانعی وجود دارد که دولت زورش نمی‌رسد آنها را برطرف کند و از سر راه بردارد، بحث دیگری است. افزون بر اینکه خود دولت هم به این موضوع آگاه است که تک‌نرخی‌شدن ارز به‌نفع مردم، فعالان اقتصادی،‌ اقتصاد و کل کشور است. یکی از دلایل این امر را که نمی‌توانیم چندان در مقوله سرمایه‌گذاری خارجی موفق عمل کنیم، باید در دونرخی‌بودن ارز و غیرواقعی‌بودن آن جست‌وجو کرد. تا زمانی که اینها محقق نشوند،‌ ما نمی‌توانیم به اهداف تعیین‌شده خود در برنامه‌های توسعه برسیم. به هر حال آن عده که مانعی بر سر راه تک‌نرخی شدن ارز هستند، کسانی هستند که این هدف با منافعشان در تضاد است، از ارز ارزان بهره می‌برند و لابد این‌قدر تسلط دارند که اجازه نمی‌دهند تک‌نرخی‌شدن ارز در اقتصاد ما اتفاق بیفتد.

در لایحه بودجه سال آتی، سهم مالیات افزایش داشته است؛ درواقع دولت برای سال آینده حدود ۱۲۸‌هزار‌میلیارد تومان درآمد مالیاتی پیش‌بینی کرده که این رقم نسبت به ۱۱۲‌هزار‌میلیارد لایحه سال جاری تا ۱۶‌هزار‌میلیارد تومان رشد دارد. آیا این امر را می‌توان گامی در راستای کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی دانست؟

ما فقط زمانی می‌توانیم امیدوار باشیم که نفت نقش اصلی خود را در تامین بودجه از دست بدهد که از یک طرف، مالیات‌ستانی جای درآمدهای نفتی را بگیرد و از طرفی دیگر، صادرات غیرنفتی افزایش پیدا کند. برای دولت زمانی امکانپذیر است که مالیات را جایگزین درآمدهای نفتی کند که بتواند از کسانی که الان مالیات نمی‌دهند یا از مالیات دادن معافند، مالیات بگیرد، نه از مردم ضعیف و بخش خصوصی ضعیف. به‌نظر من، الان مشکل دولت این است که بخش عمده‌ای از کسانی که تجارت کلان انجام می‌دهند و باید مالیات بپردازند، یا از پرداخت مالیات معاف شده‌اند یا اینکه آنها خودشان از این امر سر باز می‌زنند، وگرنه اگر هر سال مالیات افزایش یابد و این پول از قشر ضعیف ستانده شود، درنهایت این قشر هم وقتی می‌بینند به گرفتاری‌های لاینحل دچار می‌شوند، از عرصه فعالیت کنار می‌کشند و این به‌نفع اقتصاد کشور نیست.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید