عملیات انتقامجویانه ایران در اسرائیل؛ چرا تغییری در محاسبات راهبردی اسرائیل ایجاد نمی شود؟
پس از ترور صیاد خدایی، برخی منابع با اشاره به جنگ اطلاعاتی و امنیتی ایران و اسرائیل، به اقدامات متقابل ایران اشاره کردهاند. ظاهرا ایران در برابر هر عملیات موساد، عملیات انتقامجویانهای انجام داده است. این پرسش مطرح است که چرا این اقدامات، مانعی برای عملیات اسرائیل ایجاد نکرده است؟
بازتاب– ایران و اسرائیل در سالهای گذشته درگیر منازعهای بودهاند که حملات دو طرف علیه کشتیها، حملات سایبری به زیرساختها، اقدام خرابکارانه در تأسیسات راهبردی و هدف قرار دادن کارشناسان و فرماندهان نظامی طرف مقابل را در بر گرفته است.
هر چند برخی از تحلیلگران خاورمیانه این منازعه را «جنگ در سایه» نامیدهاند، به نظر میرسد شاهد مجموعهای اقدامات هستیم که میتواند این جنگ را علنی کند؛ اگرچه دو طرف به شدت مراقب هستند که این اقدامات منجر به رویارویی همهجانبه نشود.
پس از اقدامات خرابکارنه اسرائیل در نطنز و برخی دیگر از مراکز حائز اهمیت راهبردی ایران، ترور «محسن فخریزاده» در آبسرد، حمله علیه تأسیسات کرج و اقدامات دیگر، ترور «حسن صیاد خدایی» در تهران، سبب موجی از انتقادات نسبت به عملکرد نهادهای امنیتی ایران شد.
گروهی از تحلیلگران عدم اقدام متقابل یا اقدام در سطح و اندازهای ناکافی را موجب جسور شدن اسرائیل به عملیات در تهران دانستهاند؛ از این نظر عدم پاسخ مناسب از سوی ایران به حملات هوایی مکرر اسرائیل به مواضع ایران در سوریه، شروع زنجیرهای بوده است که به دماوند و تهران هم رسیده است.
شبکه الجزیره در مصاحبهای با عنوان «چرا ایران به ترور فرماندههانش توسط اسرائیل پاسخی نمیدهد؟» به بررسی واکنش ایران نسبت به اسرائیل پرداخته است.
نویسنده اشاره کرده است که ترور سرهنگ «حسن صیاد خدایی» و اقدامات مشابه اسرائیل علیه دانشمندان و افراد فعال در برنامه هستهای ایران این پرسش را مطرح کرده است که چرا ایران در پاسخ به این ترورها به برخی اقدامات علیه کشتیهای اسرائیلی یا حملات سایبری به سایتها و شبکههای آن اکتفا کرده است؟
با این وجود به نظر میرسد که پاسخهای ایران به ترورها محدود به اقداماتی در دریا یا حملات سایبری نبوده است. نویسنده از قول «یک منبع غیررسمی نزدیک به نیروی قدس» اعلام کرده است که سپاه پاسداران و دستگاههای امنیتی ایران «بیش از یک بار» فرماندهان اسرائیلی را در داخل و خارج از سرزمینهای تحت کنترل تلآویو هدف قرار دادهاند.
این منبع با تأکید بر اینکه ترور حسن صیاد خدایی منازعه را از سایه خارج میکند و بر سطح علنی میکشاند، تأکید کرده است که از این پس پاسخ ایران آشکار خواهد بود.
منبع الجزیره اعلام کرده است که نهادهای امنیتی ایران تا کنون 20 نفر از مقامهای نظامی و امنیتی اسرائیل را هدف قرار داده است؛ او موارد زیر را از جمله اقدامات انتقامجویانه ایران بر شمرده است:
کشتن «فهیم هیناوی»، افسر موساد با شلیک 25 گلوله به خودروی وی، در دسامبر 2020 در تلآویو، هفت روز پس از ترور «محسن فخریزاده» در آبسرد
هدف قرار دادن ژنرال «شارون اسمان»، فرمانده تیپ «ناحال» در ژانویه 2021 در یک پایگاه نظامی در نتانیا (اسرائیل)
کشته شدن «گابریل تاکر»، افسر ارشد موساد و 12 نفر دیگر در حمله موشکی به پایگاه موساد در اربیل در مارس گذشته
این «منبع نزدیک به نیروی قدس» اعلام کرده است که اقدامات دیگری علیه اسرائیل در کشورهای دیگر نیز از انجام شده است که «ایران آنها را قبول نکرده و نخواهد کرد؛ اما رهبران رژیم به خوبی میدانند که [ایران] پشت آنها است».
یادداشت الجزیره نشان میدهد که تحلیلهای مبتنی بر معادله عدم پاسخگویی- جسورتر شدن اسرائیل، چندان دقیق نیست؛ چرا که به نظر میرسد ایران در برابر هر عملیات اسرائیل، اقدام متقابلی را انجام داده است؛ با این حال این عملیات انتقامجویانه تأثیری بر اراده اسرائیل نداشته است و به بیان دیگر توانمندیهای انتقامجویانه ایران به یک فاکتور موثر بر محاسبات راهبردی و تصمیات عملیاتی اسرائیل تبدیل نشده است.
واقعیت آن است که این توانمندیهای ایران در کشف و جلوگیری از اقدامات اطلاعاتی-امنیتی اسرائیل است که میتواند رهبران اسرائیل را نسبت به اقدامات بیشتر دچار تردید کند، نه توانایی ضربه متقابل و انتقامجویانه. به عبارت دیگر آنچه اهمیتی بیشتری نسبت به توانمندی ضربهزدن دارد، توان ضربه نخوردن است.
باید دید تصمیمگیرندگان ایرانی چه راهکارهایی را برای بازیابی تواناییهای نهادهای امنیتی کشور در کشف و جلوگیری از اقدامات آتی اسرائیل در پیش میگیرند.