علی شکوری راد: روحانی قدر رای مردم را ندانست

  • سیاسی
  • شنبه ۹ تیر ۱۳۹۷ ۱۶:۵۱
    کد خبر :314192

شکوری راد: آقای روحانی به این فکرافتاده‌اند و دیروز عنوان کردند که از مشاوران استفاده کنیم، از مردم بخواهیم راه‌حل ارایه دهند. بگویند چه کار باید انجام بدهیم؟ من به آقای روحانی عرض می‌کنم، شما قدر رای مردم را ندانستید و انتخاب‌های خوبی برای کابینه خودتان انجام ندادید.

همایش ملى احزاب روز پنجشنبه با مشارکت خانه احزاب و مرکز پژوهش‌هاى مجلس در تالار ایوان شمس (تالار حرکت) با حضور دبیران کل احزاب، صاحبنظران و کنشگران سیاسى برگزار شد. در این مراسم علی شکوری‌راد به صورت مفصل به مسائل داخلی و خارجی ایران پرداخت و ضمن ارایه توصیف وضعیت موجود و نقش احزاب در بهبود اوضاع، راهکارهای برون‌رفت از شرایط فعلی را بررسی کرد.

از خانه احزاب که این همایش را برگزار کرده و دبیران کل احزابی که در این جلسه حضور دارند تشکر می‌کنم. در ابتدای صحبت خود عرض می‌کنم، حزب کیلویی چند؟ خانه احزاب که این جلسه را تشکیل داده است، باید این را تبیین کند که حزب در این کشور کیلویی چند است؟ در این نظام سیاسی که امروز در ایران برقرار است، احزاب تا چه میزان جایگاه دارند و چه اعتنایی به آنها می‌شود؟ حزب در نظام سیاسی ما دارای سقف است. در حالی که در نظام‌های سیاسی دیگر این سقف تعریف نشده است. وقتی که حزب سقف داشته باشد، کارکردهای خودش را از دست می‌دهد.

در قانون، به دلیل اینکه در قانون اساسی از حزب نام برده شده است، قانونی به نام قانون احزاب داریم، که در آن به حزب به عنوان مجموعه مزاحمی که باید آن را کنترل کرد، در مورد مجوزهای آن سختگیری کرد، کار آن را سخت کرد که اگر می‌خواهد برنامه‌ای بگذارد به سختی بتواند این برنامه را بگذارد. در کلیه فعالیت‌های خود با سختی‌های متعددی مواجه باشد و مرتب با کسب مجوز روبه‌رو و با مانع‌های متعددی مواجه شود. در حقیقت در این نظام سیاسی برای حزب جایگاهی منظور نشده است.

حزب یادگار بهشتی است

با تدبیر شهید بهشتی در قانون اساسی ما از حزب نام برده شده و وجود احزاب در آن به رسمیت شناخته شده است و این یادگاری از شهید بهشتی است. البته اگر خودِ شهید بهشتی بودند، چه بسا بعدها برای احزاب جایگاهی تعریف می‌کردند که امروز با این سوال مواجه نشویم که حزب کیلویی چند؟

در همین دوازده بند برنامه که نوشته شده از بالا که نگاه می‌کنید، غیر از بند یازده و دوازده که شاید موضوعات مهمی هستند، سایر موارد فقط پر شده‌اند و چیزی از آنها در نمی‌آید. به این ترتیب معلوم می‌شود کسی که اینها را نوشته است، او هم به دنبال این بوده که جایگاه حزب کجا است و چه هست؟ هنوز این مشخص نیست و تبیین نشده است.

نمی‌دانستم روحانی عضو حزب اعتدال و توسعه است

نمونه بارزی که بنده می‌خواهم عرض کنم، ما الان رییس‌جمهوری را بر سرکار داریم که در سال ۹۲ انتخاب شده است. بنده یکی از کنشگران و فعالان سیاسی در سال ۹۲ بودم و شاید سهم اندکی داشتم که اصلاح‌طلبان پشت سر آقای روحانی بروند و از ایشان حمایت کنند. اما در اینجا اقرار می‌کنم که زمانی که ما از آقای روحانی حمایت کردیم، بنده اطلاع نداشتم که ایشان عضو حزب اعتدال و توسعه است.

حزب اعتدال و توسعه را نمی‌شناختم که چه کسانی هستند. بعد از برگزاری انتخابات و اینکه آقای روحانی رییس‌جمهور شد، مشاهده کردیم که یک حزب به ایشان وصل است. بعد هم آن حزب خود را پیروز انتخابات تلقی کرد و انتخابات به نفع آن حزب مصادره شد. بنابراین، این حزب نبود که رییس‌جمهور را معرفی کرده و جامعه به او رای داده باشد بلکه فرآیندهای خارج حزبی منجر به رییس‌جمهور شدن ایشان شد. اکنون نمایندگان و دبیران کل احزاب اینجا تشریف آورده‌اند و خانه احزاب این جلسه را شکل داده است.

کشور ما در یک بحران فزاینده قرار دارد. این موضوع را از سخنان روز گذشته آقای رییس‌جمهور هم می‌توانید دریابید. بحران‌هایی که کشور ظرف ماه‌های اخیر با آن مواجه شده است، به خصوص جهش قیمت ارز و طلا که در کشور جاری و کشور را در یک بحران عمیقی فرو برده است. همه شما به این آگاه هستید. شاید از انتخابات ریاست‌جمهوری که در سال ۹۶ برگزار شد، آن زمان هم همه می‌دانستند که یک بحران فزاینده‌ای پیش‌رو است.

چه بسا از زمانی که ترامپ بر سر کار آمد، می‌شد فهمید ترامپ با برنامه‌هایی که اعلام کرده است، دست ازسر ایران برنخواهد داشت و ما مشکلاتی را خواهیم داشت. ولی از حوادث دی ماه گذشته و بحران ارز و طلا که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، مشخص است که این بحران خیلی جدی و فزاینده است. این طور نیست که بگوییم افقی پیش روست و اگر صبر و تحمل کنیم، به این افق خواهیم رسید و از این گردنه عبور خواهیم کرد و این بحران را از سر می‌گذرانیم. هیچ افقی نمی‌بینیم. جمعیت‌های سیاسی که در برهه‌های مختلف گرد هم می‌آمده‌اند، هرگاه که به بحران برخورد می‌کردند، یک سوال بارزی وجود داشت و آن اینکه چه باید کرد؟ همه از یکدیگر می‌پرسیدند؛ چه باید کرد؟ اما امروز که دور هم جمع شده‌ایم، من نشنیده‌ام که کسی بگوید چه باید کرد؟ همه می‌گویند چه می‌شود؟ ما هر روز با مردمی مواجه هستیم که از ما سوال می‌کنند چه می‌شود؟

مثل اینکه ما باید بایستیم و ببینیم چه می‌شود و عاملیتی در کار نیست. اینکه ما احزاب چه باید بکنیم، نمی‌دانیم؟ باید بایستیم و ببینیم که چه می‌شود. عاملیت و مسوولیت در چه جایگاهی قرار دارند؟ اگر ما بخواهیم از شرایط امروزتحلیلی داشته باشیم، باید در جست‌وجوی این پاسخ‌ها باشیم. اینکه چه می‌شود، چه کسی، چه کاری باید انجام بدهد تا چه بشود؟ از دست ما که کاری بر نمی‌آید.

فقط باید دعا کنیم

بنده به عنوان دبیرکل یک حزب فکر می‌کنم در حل این بحران، ما خیلی محلی از اعراب نداریم. فقط باید دعا کنیم که از بحران عبور کنیم و فشار کمتری به مردم بیاید و آن را از سر بگذرانیم. در کشور ما، ما حزب هستیم و درحقیقت مجموعه کسانی هستیم که حقیقت را درک کرده‌اند و در قبال سرنوشت کشورشان، مردم شان احساس مسوولیت کرده‌اند. کار و زندگی دارند ولی آن را کافی ندانستند. فکر کردند که بیش از اینکه ناظر باشند، دور یکدیگر جمع شوند، بلکه کاری از دست آنها برآید و انجام دهند. این جمعی است که احساس مسوولیت کرده است. در خیابان خیلی از افراد هستند و رفت و آمد می‌کنند، به محل کار خود می‌روند و برمی‌گردند. آنها خیلی احساس مسوولیت نکرده‌اند.

به همین دلیل هم دور هم جمع نشده‌اند که حزب تشکیل دهند. فقط ممکن است دور هم جمع شوند و اعتراض کنند. در اعتراض‌هایی که شکل می‌گیرد، کسانی که اعتراض می‌کنند، برای این اعتراضات احساس مسوولیت می‌کنند ولی سازمان یافته نیست. اعتراضاتی که سازمان یافته نباشد و توسط احزاب شکل نگرفته باشند، می‌توانند اعتراضات خطرناکی باشند. معلوم نیست وقتی که شروع شد به کجا می‌انجامد.

مسوولیت با کیست؟

برای تدبیر عبور از این بحران سوال من این است که مسوولیت با کیست؟ آیا دولت مسوول است؟ رییس‌جمهور می‌گوید درست است که مردم او را انتخاب کرده‌اند و او رییس دولت و رییس‌جمهور است، ولی نهادهای عمومی خارج از دولت و قدرتی که خارج از دولت وجود دارد، چه بسا دولت موازی، اینها اجازه تحرک به او را نمی‌دهند. بنابر این دولت و رییس‌جمهور هم از خودش سلب مسوولیت می‌کند. در این کشور معلوم نیست که ما باید از چه کسی مسوولیت بخواهیم. چون کسی که احساس مسوولیت بکند و مسوولیت بر گردن او باشد، عاملیت هم خواهد داشت.

در دنیا یک نظام سیاسی بین‌الملل وجود دارد. در این نظام سیاسی بین‌الملل سازمان‌ها و کشورهای مختلفی وجود دارند. اما مشاهده می‌کنیم که در آنجا هم، همه این نظام سیاسی که باید احساس مسوولیت کنند، آنها هم اقتدار لازم را ندارند. در عرصه بین‌الملل ترامپ عاملیت را به دست گرفته است.

او است که برای سازمان ملل تعیین تکلیف می‌کند، برای (۱-۶) تعیین تکلیف می‌کند. اینکه آنها چه کار کنند؟ درست است که اروپا و شش منهای یک احساس مسوولیت می‌کنند. ولی عاملیت ندارند. حتی نمی‌توانند شرکت‌های خودشان را وادار کنند که به پای تعهدات خودشان با ایران بایستند. بنابراین یک عاملیت در خارج از کشور وجود دارد که در اختیار ترامپ است.

رییس‌جمهور چهارشنبه‌شب عنوان کردند دو راه داریم، یا ما باید تسلیم شویم، یا اینکه با هم دعوا کنیم و از یکدیگر بپاشیم یا با هم یکی شویم و ایستادگی کنیم. معلوم است هر عقل سلیمی دو راه اول را پیشنهاد نمی‌کند که اینگونه باشد. ولی اگر بنا باشد که با هم یکی باشیم و بایستیم، چگونه می‌توان این فرآیند را آغاز کرد و به انجام رساند و این دوران بحران را از سر گذراند. این راه‌حل لوازمی دارد.

به نظر رهبری توان این کار را دارد. ما نباید تعارف کنیم، بنده نمی‌خواهم در اینجا مناقشه کنم، می‌خواهم بگویم در این بحران فزاینده‌ای که وجود دارد، در جست‌وجوی راه‌حلی که هستیم، باید انتظارات و افق مان را روشن کنیم. وضعیتی که امروز وجود دارد ما را به شرایطی می‌رساند که؛ چنان خشکسالی شد اندر دمشق – که یاران فراموش کردند عشق.

اگر این بحران فزاینده ما را به شرایط نفت در برابر غذا برساند، در آن شرایط معلوم است قانون اساسی دیگر کیلویی چند؟ کرامت شهروندان کیلویی چند؟ وقتی که مردم گرفتار نان و امنیت شان بشوند، دیگر به قانون اساسی و کرامت‌شان، حقوق شهروندی شان، انتخابات، حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان فکر نمی‌کنند. به همه اینها می‌گویند کیلویی چند؟ آزادی‌های سیاسی و اجتماعی را می‌گویند کیلویی چند؟ مردم نان شان و امنیت شان را می‌خواهند؟

خواست افراطیون

در چنین شرایطی است که خواست افراطیون داخلی برآورده می‌شود. آنها از ابتدا دنبال همین هستند. اینکه بگویند آزادی کیلویی چند؟ انتخابات کیلویی چند؟ به همین دلیل است که پیشنهاد می‌دهند چکمه پوش مقتدری بیاید که فقط نظم، امنیت و نان مردم را تامین کند و سایر مسائلی که برای آن انقلاب کرده‌ایم و برای آنها شهدای ما جان‌شان را فدا کردند، برای آنها مبارزه کردیم و از زندگی خودمان مایه گذاشتیم، آنها به کنار گذاشته شود و یک اقتدار متمرکزی وجود داشته باشد که فقط نان و امنیت مردم را تامین کند.

امروز هم شعار آن را خیلی صریح مطرح می‌کنند. آن وقت آنها می‌گویند که این قدرت را خواهیم داشت، آن چکمه پوشی که نان و امنیت مردم را تامین کند و سایر مطالبات و خواست‌های تاریخی این ملت را به کنار بگذارد، آن موقع، وقت آن رسیده که عاملیت داخلی با عاملیت خارجی، ترامپ، بنشینند بر سر یک میز و مذاکره و برای کشور تعیین تکلیف کنند.

در آن موقع، استقلال کیلویی چند است؟ آن زمان، سرافرازی و سربلندی ملت و اسلام کیلویی چند است؟ ما داریم به این سمت می‌رویم، باید برای آن چاره‌اندیشی کنیم. باید از رهبری انتظار داشته باشیم که برای این فرآیند چاره‌ای بیندیشند.

روحانی قدر رای مردم را ندانست

آقای روحانی به این فکرافتاده‌اند و دیروز عنوان کردند که از مشاوران استفاده کنیم، از مردم بخواهیم راه‌حل ارایه دهند. بگویند چه کار باید انجام بدهیم؟ من به آقای روحانی عرض می‌کنم، شما قدر رای مردم را ندانستید و انتخاب‌های خوبی برای کابینه خودتان انجام ندادید.

اکنون هم بعید می‌دانم از شخص آقای روحانی کاری برآید. این بحران فزاینده‌ای که ما در دل آن فرو می‌رویم، راه‌حل آن دست آقای روحانی نیست. به نظر من، ما باید از آقای روحانی بخواهیم که با مقام معظم رهبری گفت‌وگوکنند و از ایشان بخواهند در برابر این بحران فزاینده پیش رو راه‌حلی گذاشته شود تا کشور از این بحران نجات یابد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید