علت گرایش کشورهای مختلف جهان به عضویت در بریکس چیست؟
پایگاه خبری مدرن دیپلماسی در گزارشی می نویسد:
آمریکا پس از جنگ اوکراین تا حد زیادی فضای اقتصادی جهان را به عرصه ای برای تنش و انتقام جویی تبدیل کرده است. مساله ای که خود یکی از محرکهای جدی سازمان بریکس جهت ایجاد سازوکارهای جایگزینِ اقتصادی در جهان است و البته که این حرکت، با استقبال گسترده ای از سوی دیگر کشورهای در حال توسعه دنیا نیز رو به رو شده است.
بازتاب– ایده ایجاد یک سازمان اقتصادی چندجانبه نظیر بریکس، در اواخر دهه 2000 میلادی مطرح شد. این ایده در شرایطی ارائه شد که بسیاری از نهادهای اقتصادی و مالی جهان که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شده بودند، از توانایی لازم جهت مدیریت مناسبات اقتصادی بینالمللی برخوردار نبودند و نیاز به ایجاد سازوکارهای جایگزین، تا حد زیادی برجسته شده بود. باید توجه داشت که نهادهای اقتصادی و مالیِ غربی جهان نیز به شدت تحت تاثیر ملاحظات خاص و محدود ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی قرار داشته و دارند و حاضر به همکاری با نهادهای اقتصادی غیرغربی نیستند.
در سال 2008 میلادی، بحران اقتصادی فراگیری در جهان با محوریت اقتصادهای غربی رخ داد. خیلی زود در نتیجه این بحران این مساله آشکار شد که آمریکا ظرفیت ها و اراده لازم جهت پیشبرد ایده “جهانی سازی” را از دست داده است. در این شرایط، کشورهای عضو بریکس(یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) به مثابه ایجاد کنندگان ثبات و همچنین چالشگران بالقوه علیه معادلات اقتصادی طراحی شده از سوی دولت آمریکا و دیگر دولت های غربی، وارد میدان شدند و نخستین نشست خود را نیز در سال 2009 برگزار کردند. کشورهای عضو بریکس نماینده چیزی در حدود 27 درصد از وسعت جغرافیایی جهان و 42 درصد از جمعیت دنیا هستند.
نشست جدیدِ سازمان بریکس که در فاصله میان روزهای 22 تا 24 آگوست در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی برگزار شد، دستورکارهای مختلفی از جمله افزایش شمارِ اعضای این سازمان را در برنامه داشته است. در این میان، گرایش قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان سعودی، مصر، آرژانتین و ایران جهت عضویت در سازمان بریکس حاکی از این است که اوضاع چندان هم به نفع غرب نیست.
در ماه های گذشته، شاهد شکل گیری روندهای قابل تاملی در میان کشورهای در حال توسعه جهان جهت عضویت در تشکیلات بریکس بوده ایم. یکی از نکاتی که بریکس برخلاف سازوکارهای غربی مد نظر قرار داده این است که سعی می کند تا جای ممکن نگاه سلسله مراتبی نداشته باشد. در واقع بریکس سعی می کند امکانات و چشماندازهایی را ارائه کند که کشورهای غربی در قالب سازمان ها و سازوکارهای مطلوب خود آن ها را ارائه نمیکنند.
سازمان بریکس از 3 منظر در معادلات جهانی کنشگری دارد. اول، قدرت هنجاری بریکس است. در حالی که اکثریت اقتصادهای جهان از جمله اعضای بریکس مایل به افزایش تعامل خود با پدیده جهانی شدن و جهان غرب هستند، جهان غرب اساسا مایل به چنین مساله ای نیست و سعی خواهد کرد تا سازوکارهای ایجادشده از سوی خود را بدون کمترین تغییری، همچنان حفظ کند.
بریکس عملا به دنبال مدلی از جهانی شدن است که همگان در آن مشارکت داشته باشند. این سازمان یکی از نقدهای جدی خود را به کمک ها و تعاملات مشروط کشورهای غربی با کشورهای در حال توسعه معطوف کرده است.
نکته دوم اینکه شاید یکی از مهمترین دستاوردها و موفقیت های نشست بریکس، تاسیس “بانک توسعه جدید” در سال 2014 باشد. این نهاد مالی از زمان تاسیس خود، تقریبا هزار پروژه مهم و زیرساختی را به ارزش 34 میلیارد دلار تامین مالی کرده است. پروژه هایی که در حوزه هایی نظیر آب، حمل و نقل، انرژی پاک و حوزه دیجیتال هستند و جهان غرب خیلی کم نسبت به تامین مالی آن ها در کشورهای در حال توسعه اقدام می کند. بدون تردید توسعه بریکس و گسترش بانک مذکور، می تواند نقش آن در معادلات بین المللی را گسترش بخشد و به یک اهرم موثر در دستان بریکس تبدیل شود.
بر اساس یافته های یک پژوهش، تا اواسط دهه 2030 میلادی، بانک توسعه جدید شاهد رسیدن ارزش سهام وام خود به عدد 350 میلیارد دلار خواهد بود که این موضوع موجب خواهد شد تا این بانک از بانک جهانی پیشی بگیرد.
نکته دیگری که بریکس در سال های گذشته همواره بر آن تاکید داشته، نیاز به ایجاد یک معماری مالی جهانی پایدار بوده که بتواند از یک نظام تجاری و سرمایه گذاری مستقل حمایت می کند. سازوکاری که وابسته به یک ارز مشخص نیست. جنگ اوکراین و یا واکنش غرب به این جنگ، بار دیگر خطرات و ریسک های جدی پیگیری چهارچوب های قدیمی در فضای اقتصاد جهانی را به ویژه به اعضای بریکس یادآوری کرده است.
در واقع، اعضای بریکس با وقوع جنگ اوکراین فهمیده اند که تا چه حد وابستگی سازوکارهای مالی به جهان غرب می تواند آن ها را به گروگان هایی نامرئی تبدیل کند و به منافع اقتصادیشان آسیب بزند. از این رو اعضای بریکس توسعه سازوکارهای چندجانبه را بر پایه چشم انداز شکل گیری یک نظم چندقطبی در جهان در دستور کار قرار داده اند.
در این میان یک شوک بزرگ به تشکیلات بریکس، اراده دولت آمریکا جهت مسدودکردن غیرقانونی چیزی در حدود 300 میلیارد دلار از دارایی های ارزی خارجی روسیه است که در قالب اوراق قرضه در خزانه داری ایالات متحده آمریکا نگهداری می شوند. وزیر خزانه داری آمریکا اخیرا اعتراف کرده که: “آمریکا بخشی از دارایی های روسیه را توقیف کرده با این حال، چالش های حقوقی زیادی جهت توقیف بخش بزرگتری از این دارایی ها وجود دارد”.
با این همه، آمریکا با این اقدام خود تا حد زیادی به منافع ملی اش خسارت زده زیرا کشورهایی نظیر هند و چین نیز که دارایی های مختلف ارزی و طلا در آمریکا دارند هم احساس خطر کرده اند و به دنبال راه حل های جایگزین هستند تا بتوانند دارایی هایشان را از شر اقدامات انتقام جویانه آمریکا درآینده نجات دهند. از این منظر، مقام های کشورهای عضو بریکس به دنبال ایجاد سازوکاری هستند تا از وجود دارایی های خود در خاک آمریکا جلوگیری کرده و آن را بیش از گذشته تحت کنترل خودشان قرار دهند.
آمریکا پس از جنگ اوکراین تا حد زیادی فضای اقتصادی جهان را به عرصه ای برای تنش و انتقام جویی تبدیل کرده است. مساله ای که خود یکی از محرک های جدی سازمان بریکس جهت ایجاد سازوکارهای جایگزین اقتصادی در جهان است و البته که این حرکت، با استقبال گسترده ای از سوی دیگر کشورهای در حال توسعه دنیا نیز رو به رو شده است.