عباسعلي كدخدايي:ما اصلا خط كش اصلاحطلبي و اصولگرايي نداريم
شوراي نگهبان با توجه به اظهارنظرهاي نمايندگان محترم يا هر كسي كه از جايگاه شهروندي اعلام نظر ميكند، رد صلاحيتي انجام نميدهد.
کدخدایی ، سخنگوي شوراي نگهبان و عضو حقوقدان می گوید :بعد از هر انتخابات هم افرادي كه اعتراض دارند و فرصت نشده بررسي شود يا مدعي هستند كه مدارك جديدي دارند مراجعه ميكنند و با كارشناسان يا اعضاي شوراي نگهبان ديدار دارند.
متن مصاحبه روزنامه اعتماد با او در ادامه می آید:
اصلاحطلبان معتقدند كه همواره بيش از ساير جريانها با رد صلاحيت مواجه ميشوند. همچنين برخي معتقدند كه اظهارات آنها در تريبونهاي مختلف يكي از مهمترين دلايل اين رد صلاحيتها است. شما چندي پيش تاكيد داشتيد كه اظهارنظر باعث ردصلاحيت كسي نميشود. با اين حال دليل حجم گسترده ردصلاحيت براي اصلاحطلبان چيست؟
شوراي نگهبان با توجه به اظهارنظرهاي نمايندگان محترم يا هر كسي كه از جايگاه شهروندي اعلام نظر ميكند، رد صلاحيتي انجام نميدهد. آنچه قانون مقرر كرده است در واقع رفتار و عملكردهاي خلاف قوانين و اصول و قواعد شناخته شده نظام جمهوري اسلامي ايران است. طبيعتا هيچ كس انتظار ندارد اگر فردي عليه منافع ملي اقدامي بكند يا رفتاري داشته باشد، بتواند در نهادهاي عالي كشور حضور داشته باشد. بنابراين صرفا اظهارنظر يا انتقادهاي سازنده و نظراتي كه نمايندگان يا فعالان سياسي اعلام ميكنند، ملاك ارزيابي شوراي نگهبان نبوده و نيست.
شما قبول نداريد كه ردصلاحيت در جريان اصلاحطلب به خصوص از مجلس چهارم به بعد بيش از جريان اصولگرا است؟
قبول ندارم چون ما هيچوقت خطكش اصلاحطلبي و اصولگرايي نداريم و با اين خطكش اظهارنظر نميكنيم.
به هر حال چهرههاي اصلاحطلبي كه مديران لايقي بودند در اين مدت با رد صلاحيت رو به رو شدهاند. به نظر شما اين نوع رد صلاحيت خطري براي نظام مديريتي كشور نيست؟
البته اين مورد در اصولگرايان هم بوده است. اگر خطكش اصولگرايي و اصلاحطلبي را مد نظر قرار دهيم خيلي از اصولگرايان هم تاييد صلاحيت نشدهاند اما اين به خاطر نفس اصولگرايي نبوده است.
ولي به هر حال يك جريان سياسي مدعي است كه در ٤٠ سال گذشته بيشترين رد صلاحيت را تجربه كرده است.
شوراي نگهبان وظيفهاي قانوني دارد و اين وظيفه قانوني هم اين است كه در چارچوب قانون انتخابات كساني كه صلاحيت دارند را تاييد كند و كساني كه صلاحيت ندارند را تاييد نكند. خود شما اگر كسي شايستگي نداشته باشد و تاييد شود حتما از شوراي نگهبان سوال ميكنيد كه چرا اين اتفاق رخ داده و اجازه يافته وارد گردونه انتخابات شود. ممكن است خيلي از افراد صلاحيتهاي اوليه را هم نداشتهباشند و ثبتنام كنند. براي اين بايد فكر ديگري كرد و ربطي به شوراي نگهبان ندارد.
صلاحيت اوليه مثل چه مواردي؟
از مدرك تحصيلي گرفته تا بقيه موارد. در واقع ميخواهم اين را بگويم كه بايد مكانيزمي داشتهباشيم تا شايستگي و صلاحيت افراد را قبل از نظرات شوراي نگهبان در يك گردونه و چرخش اجتماعي تعيين كند. اينكه بيش از هزار و صد نفر ثبتنام ميكنند و نتيجهاش اين ميشود كه شما ميگوييد شوراي نگهبان خيلي از افراد را ردصلاحيت كرد و مثلا ٨ نفر يا ١٠ نفر را تاييد كرده است اما كسي نميپرسد كه آيا آن هزار و چند نفر صلاحيت اوليه را داشتهاند يا نه. بايد چرخه يا گردونهاي را داشتهباشيم كه مثلا در انتخابات رياستجمهوري كساني ورود كنند كه حداقلي از معيارها را داشتهباشند. آن زمان آمار رد صلاحيتها كاهش مييابد.
فكر نميكنيد رد صلاحيت گسترده يك جريان سياسي آنها را به راديكال شدن سوق ميدهد. براي نمونه بعد از رد صلاحيت گسترده در مجلس ششم بود كه نمايندگان اصلاحطلب دست به اعتراضي زدند كه شايد الان چنين كنشي را دوباره تكرار نكنند؟
اگر آن مقطع تاريخي بهخصوص را مثال ميزنيد اول بايد عملكرد مجلس ششم را ارزيابي كنيد كه تا چه اندازه در چارچوب نظام و بر اساس اصول و قواعد حاكم بر نظام بود بعد عملكرد شوراي نگهبان را مورد نقد قرار دهيد.
اساسا قبول داريد كه رد صلاحيتهاي گسترده در يك جريان سياسي خواسته يا ناخواسته آن جريان را به سمت راديكال شدن در روش سوق خواهد داد؟
اگر شوراي نگهبان وظيفه قانوني خود را انجام دهد و طبق قوانين و مقررات عمل كند نبايد منجر به اتفاق جديدي در حوزه سياسي شود. بايد ديد چه نواقصي در تشكلهاي سياسي و گروههاي سياسي داريم كه اين اتفاق ميافتد.
علي مطهري مدعي شده بود ميزان نفوذ آقاي جنتي آنقدر زياد است كه روي راي و نظر ديگر اعضا تاثير ميگذارد. چه كنشي از سوي ايشان در شوراي نگهبان اتفاق افتاده كه اين تصور براي اغلب فعالان سياسي وجود دارد؟
اين يك ادعاي بياساس و بيپايهاي است كه آيتالله جنتي نفوذ بيشتري دارند. اين يك توهين به ساير اعضا است. معتقدم كار شورا بر اساس يك رايگيري كاملا دموكراتيك است و رييس شورا روي ساير اعضا نفوذي ندارد. جلسات شوراي نگهبان همه ثبت و ضبط ميشود و صوت و تصوير آن وجود دارد. چيزي نيست كه من بخواهم بگويم درست يا غلط است.
چرا اين جلسات پخش نميشود؟
چون در بحثهاي انتخاباتي ممنوعيتهاي شرعي و قانوني هم وجود دارد شايد امكانپذير نباشد.
بعد از هر انتخابات ممكن است مراجعاتي به شوراي نگهبان انجام شود تا بار ديگر رد صلاحيت بررسي شود. در اين پروسه تا به حال به موردي برخوردهايد كه فكر كنيد ردصلاحيت حق آن كانديدا نبوده است؟
ما هميشه اعلام كردهايم و هنوز هم اين كار در حال انجام است. بعد از هر انتخابات هم افرادي كه اعتراض دارند و فرصت نشده بررسي شود يا مدعي هستند كه مدارك جديدي دارند مراجعه ميكنند و با كارشناسان يا اعضاي شوراي نگهبان ديدار دارند. در اين مدت هم افرادي مراجعه ميكنند و همه نكات را به آنها اعلام ميكنيم. آنها هم اگر مستندي دارند ارايه ميكنند و همه اينها در انتخابات بعدي مدنظر قرار خواهد گرفت.
تا به حال در حين اين فرآيند به موردي برخوردهايد كه متوجه شويد نبايد اين رد صلاحيت انجام ميشده است؟
الان نميتوانم اظهارنظر كنم چون منوط است به نظر شوراي نگهبان. اجازه بدهيد در اين مورد چيزي نگويم