عارف قزوینی شاعری آزاده بود
اسماعیل امینی عارف قزوینی را شاعر آزادهای خواند که هیچگاه بازیچه جریانهای سیاسی در ایران نشد.
به گزارش خبرنگاران پویا، نشست بررسی پیشینه ادبیات آهنگین پیرامون بررسی زندگی و آثار عارف قزوینی با حضور اسماعیل امینی استاد زبان و ادبیات فارسی و مهران مهرنیا موسیقیدان در بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار شد.
در این نشست اسماعیل امینی گفت: عارف قزوینی در دورهای زندگی میکرد که شاعران، مفاهیم ذهنی گذشتگان درباره یک معشوق موهوم، تیپیکال و با ویژگیهای یکسان را تکرار میکردند؛ اما موفقیت عارف در اینجاست که با گذر از آن معشوقِ نیمهعرفانی_نیمهتغزلی به یک انسانِ واقعی که مصداق دارد میرسد. تمامی شاعران در دوره پختگی خود به جای ساخت اسطورههای ذهنی و موهوم، زندگی را با شعر پیوند میدهند. یعنی شاعر به جایی میرسد که میگوید این شعر را در فراغ یک دوستِ عزیز یا در سوگِ کسی گفتهام که این مسئله نشاندهنده مفهوم عینیت در شعر است.
وی افزود: عارف قزوینی شاعری است که حتی در اشعار سیاسی نیز از مفاهیم تغزلی نظیر «زلف یار» و «میکده» استفاده میکند که این نشاندهنده وابستگی او به فضای سنتی شعر ایران است؛ هرچند که در نظر برخی به کاربردنِ چنین الفاظی وصله ناجور باشد.
امینی تصریح کرد: عدهای خلقِ آثار سفارشی توسط هنرمندان را مورد انتقاد قرار میدهند؛ اما این کار به هیچ وجه ناهنجار نیست. بسیاری از شاهکارهای هنری ایران و جهان، آثاری هستند که به سفارش حکام یا ثروتمندان خلق شده است. مسجد شیخ لطفالله اصفهان، شاهنامه فردوسی و تابلوی لبخند مونالیزا همگی آثار سفارشی هستند. گاهی لازم است که اثر هنری سفارشی باشد؛ چون هنرمندی که چند سال از عمرش را صرف تولید اثر میکند نیاز به تامین مالی دارد. شاعر الزاماً نباید زاهد و تارک دنیا باشد که احساس بینیازی از مالِ دنیا کند و یا مبارزِ چریک باشد که صرفاً به خاطر آرمانهایش فعالیت کند؛ بنابراین اخذِ سفارش برای شاعر، کسرِ شأن محسوب نمیشود.
وی ادامه داد: عارف قزوینی در شعری به ستایش کابینه سیدضیاءالدین طباطبایی پرداخته بود که برخی به این خاطر او را متهم به گرفتن پول از سیدضیاء میکردند؛ در صورتی که عارف شاعری آزاده بود و اگر هم گاهی آثار سفارشی سروده بود؛ بنا بر تشخیص و تمایل و علاقه خودش به آن جریان سیاسی بود. او زمانی به طرفداری از جنبشهایِ ترکان در عصر خودش شعر میسرود؛ اما بعدها که آنان را برحق ندید؛ بر علیه آنان شعر سرود و به خاطر آن تاوان سنگینی را متحمل شد. چنین بازگشتی شجاعت بسیاری میخواهد و نشاندهنده آزادگیِ این شاعر است. البته او به خاطر همین رویکرد، هیچگاه در میان سیاسیون، جایگاهی نداشت.
در ادامه مهران مهرنیا گفت: عارف قزوینی در دوره تاریخی بسیار مهمی زندگی کرده است؛ یعنی آستانه مشروطه و مشروطه. در آن دوره سنتِ مستحکمِ موسیقیِ ردیفودستگاهی در مناطق فارسنشینِ ایران رایج بود و عارف نیز شدیداً پایبند به همین سنت بود. آنچنان که در پاسخ به کلنل علینقی وزیری که از پرچمداران تجدد در ایران بود و قصدِ غربیکردن موسیقیِ ایران را داشت؛ نامهای مینویسد و طی آن دفاعِ جانانهای از موسیقی ایرانی میکند.
وی ادامه داد: مسئله «ریتم» در تصنیف موضوع بسیار مهمی است و یکی از دلایل ماندگاری نام عارف در تاریخِ تصنیف ایران، ریتمهای او است. چنان که از آثار عبدالقادر مراغهای و امثال او پیداست؛ موسیقی فارسی دارای ریتمهای بسیار پیچیدهای بوده است؛ یعنی دورهای مفصلی که محدوده آنها از ششضربی تا نوزدهضربی بوده است. اما در زمان عارف و شیدا دورها کوتاهتر شد؛ به نحوی که حتی دورهای چهاردهضربی و شانزدهضربی نیز در آثار آنها دیده نمیشود.
مهرنیا تاکید کرد: در خلق آثار هنریِ سفارشی، مسئله مهم هوشیاریِ سفارشدهنده و سفارشگیرنده است. عارف قزوینی شیفته زنی به نام آفاقخانم بود و برای او تصنیفی با مطلع «افتخار همه آفاقی و منظور منی» را سرود. اکنون دیگر آفاقخانمی وجود ندارد اما هنوز این تصنیف را میخوانند؛ در صورتی که این اثر از نظر ذهنی سفارشی محسوب میشود اما هوشمندیِ عارف موجب ماندگاری اثرش شد.