ظلم جغرافیا؛ چرا جهان نگران یمن نیست؟

    کد خبر :165515

تحلیل‌گران معتقدند، غرب باید هر چه سریع‌تر به دنبال راه‌حلی برای پایان دادن به جنگ یمن باشد. چرا که از یک سو این جنگ در شرایط ریاضت اقتصادی و اصلاحات اقتصادی در داخل عربستان، به ضرر سعودی‌هاست و از سوی دیگر منافع امنیتی کل جهان در خطر است. جهان توانایی تحمل یک دولت شکسته‌خورده دیگر- یک افغانستان یا سومالی دیگر- را ندارد تا به محل پرورش تروریسم جهانی تبدیل شود.

الهام میرمحمدی: یمن که زمانی به عربستان خوشبخت شهره بود، حالا چندین دهه است دچار جنگ‌های داخلی، قبیله‌گرایی، خشونت‌های جهادی و فقر وحشتناک شده است. در یک سوی این جنگ ائتلاف تحت رهبری سعودی‌ها قرار دارند و در سوی دیگر حوثی‌ها (شبه‎نظامیان شیعه) که از حمایت ایران برخوردار هستند.

به گزارش بازتاب به نقل از اکونومیست، بر اساس تخمین سازمان ملل متحد، حدود سه‌‌چهارم جمعیت ۲۸ میلیونی یمن به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. تخریب منابع آب، از بین رفتن فاضلاب‌ها و سرریز زباله‌ها، موجب شیوع وبا در میان مردم یمن شده است.

در حال حاضر این کشور در آستانه قحطی قرار دارد. مردم با کمبود آب، غذا و دارو مواجهند و اقتصاد آن ویران شده است.

اما مهم‌ترین مسئله در حال حاضر این است که بخش عمده‌ای از جهان در مواجهه با حادثه یمن چندان نگران به نظر نمی‌رسد.

پس از تماشای جنگ و خونریزی‌هایی که در سوریه و نقاط دیگر خاورمیانه پیش آمده، کشورها در استفاده از توانایی‌هایشان برای ایجاد تغییر در یمن مایوسند.

با نگاهی بدبینانه در می‌یابیم که یمن در مقایسه با سوریه بسیار دورتر از اروپا است و مردم جنگ‌زده یمن به راحتی نمی‌توانند به کشورهای اروپایی پناهنده شوند.

و جهان خطری که یمن را تهدید می‌کند، نادیده گرفته است. حتی اگر برای یک لحظه این موضوع که غیرنظامیان یمن به محافظت و کمک نیاز دارند، کنار گذاشته شود، متوجه می‌شویم این عدم مداخله جهان برای پایان دادن به جنگ یمن در نهایت منافع امنیتی کشورهای جهان را به خطر خواهد انداخت.

در آینده‌ای نه چندان دور با این رویکرد، دنیا می‌تواند دولت شکست‌خورده‌ای دیگر -افغانستان یا سومالی جدید- و به دنبال آن تروریسم را در خود پرورش دهد.

حوثی‌ها برای اینکه حکومت یمن را در دست بگیرند، ضعیفند اما برای شکست عربستان، رقیبی قدرتمند محسوب می‌شوند.

یمن همچنین تنگه باب‌المندب را تحت کنترل خود دارد؛ یک گذرگاه برای کشتی‌هایی که از کانال سوئز استفاده می‌کنند.

غرب چه از این موضوع خوشش بیاید و چه نیاید، ائتلاف تحت رهبری سعودی در حال جنگ با سلاح‌ها و جنگ‌افزارهای غربی است و این ماهواره‌های غربی است که بمب‌های آنها را هدایت می‌کند.
دولت بی‌ثبات صالح

همچون دیگر نقاط دنیای عرب، رنجی که یمن اکنون به آن دچار است ریشه در بهار عربی سال ۲۰۱۱ دارد.

اعتراض‌‌ها و شورش‌های گسترده مردمی، فشار دیگر کشورهای نفتی همسایه و ترور ناموفق رئیس‌جمهور وقت -علی عبدالله صالح- در نهایت وی را مجبور به عقب‌نشینی به نفع معاونش عبد ربه منصور هادی در سال ۲۰۱۲ کرد.

بخشی از پیش‌نویس قانون اساسی جدید یمن که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد، به تقسیم اداری کشور فدرال پرداخته است که طبق آن جمهوری فدرال یمن از ۶ اقلیم تشکیل می‌شود که ۴ اقلیم آن در شمال و ۲ اقلیم در جنوب است.

اما حوثی‌ها با این پیش‌نویس مخالفت کردند.

حوثی‌ها که شیعه زیدی هستند و ۴۰ درصد از مردم یمن را تشکیل می‌دهند، معتقد بودند که قانون اساسی جدید، منطقه‌ای با منابع کم و بدون دسترسی به دریا را به آنها تحمیل کرده است.

بمب‌های سعودی مدارس، بازارها، مساجد و بیمارستان‌ها را هدف قرار داده‌ است و سعودی‌ها از غذا به عنوان ابزار جنگ استفاده می‌کنند.

در سال ۲۰۱۴، حوثی‌ها با پیشروی از مناطق تحت نفوذ خود در شمال کشور بالاخره در ماه سپتامبر موفق به تصرف پایتخت این کشور شدند. آنها در ژانویه ۲۰۱۵، کاخ ریاست‌جمهوری در صنعا را تصرف کرده و عبد ربه منصور هادی و نخست وزیر را در بازداشت خانگی قرار دادند.

صالح از این فرصت استفاده کرد و بعد از پس گرفتن استعفایش با حوثی‌ها ائتلاف کرد.

عربستان سعودی نیز با تشکیل ائتلافی از کشورهای عربی و شبه‌نظامیان محلی که از سلفی‌ها، جدایی‌طلبان جنوب یمن و اسلام‌‌گرایان افراطی تشکیل می‌شد موفق شد حوثی‌ها را مجبور به عقب‌نشینی کند.

طی یک سال گذشته مرزهای نبرد میان هر دو گروه مدام تغییر کرده‌ است.

حوثی‌ها برای اینکه حکومت یمن را در دست بگیرند، ضعیفند اما برای شکست عربستان، رقیبی قدرتمند محسوب می‌شوند.

با توجه به نفوذ گسترده‌ ایران در یمن، سعودی‌ها حالا حوثی‌ها را همچون شبه‌نظامیان لبنانی حزب‌الله، نماینده ایرانی‌ها در مرزهایشان می‌دانند.

به دلیل اهمیت عربستان سعودی، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت در جهان و میزبان دو مکان مقدس در اسلام، غرب باید هر چه سریع‌تر به دنبال راه‌حلی برای پایان دادن به این جنگی باشد که پیروزی نخواهد داشت.

به نظر می‌رسد پایان دادن به چنین جنگی بسیار دشوار باشد. چرا که حتی با داشتن پیشرفته‌ترین سلاح‌ها، شکست دادن شبه‌نظامیانی که از میان مردم عادی بیرون آمده‌اند و دچار تبعیض‎های قومی شده‌اند، غیرممکن است.

از یک سو، طرفِ قدرتمند جنگ به دلیل ایجاد رنج و سختی برای مردم عادی سرزنش می‌شود. از سوی دیگر، برای طرفِ ضعیف، بقا به معنای پیروزی است.

بنابراین، اگرچه حوثی‌ها عمدتا مسئول آغاز جنگ هستند، اما سعودی‌ها به ارتکاب جنایات جنگی متهمند. و بسیاری از اتهاماتی که متوجه آنهاست قابل توجیه است.

آنها در مبارزات هوایی خود متهم به بی‌دقتی هستند. فعالان حقوق بشر می‌گویند، بمب‌های سعودی مدارس، بازارها، مساجد و بیمارستان‌ها را هدف قرار داده‌اند و سعودی‌ها از غذا به عنوان ابزار جنگ استفاده می‌کنند.

هر چه این جنگ طولانی‌تر شود، متحدان غربی عربستان بیشتر شریک اقدامات آن خواهند شد. دونالد ترامپ به عربستان اختیار تام داده که به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن عمل کند.

شاید او گمان‌ می‌کند که با این روش با ایران مقابله می‌کند، یا شاید می‌خواهد از اصلاحات محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان حمایت کند، یا شاید امیدوار است که میزان قابل توجهی تسلیحات نظامی به عربستان سعودی بفروشد.

هدف او هر چه که باشد، در حال حاضر او منافع آمریکا را به خطر انداخته است.

به دلیل اهمیت عربستان سعودی، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت در جهان و میزبان دو مکان مقدس در اسلام، غرب باید به فکر اعمال محدودیت برای این شاهزاده بی‌پروا باشد تا به جنگی که پیروزی نخواهد داشت، پایان دهد.

اما چطور؟ مذاکرات صلح به رهبری سازمان ملل متحد با درخواست تسلیم شدن حوثی‌ها آغاز شده است. اما این امر غیرواقع‌بینانه است. بهتر است جنگ متوقف شود و میانجی‌گر دیگری چون عمان یا کویت انتخاب شود.

بهتر است توافقی صورت بگیرد که شامل خروج مرحله‌ای حوثی‌ها از صنعا و مرز عربستان و پایان محاصره سعودی باشد.

یمن نیازمند یک دولت فراگیر، انتخابات و یک ساختار جدید برای دولت است. عربستان سعودی هم نیازمند تضمین‌هایی است که اطمینان یابد نیروهای ایران وارد یمن نمی‌شوند و در نهایت هزینه لازم برای بازسازی یمن را بپردازد.

هیچ‌یک از این اقدامات آسان نیست. اما پیشنهاد صلحی معقولانه بیش از بمباران می‌تواند نیرو‌های حوثی را کنترل کند.
جنگ را متوقف کنید

در حال حاضر، جنگ یمن به جای آنکه گسترش نفوذ ایران را کاهش دهد، اتکای حوثی‌ها به ایران را که ابزارهای ساده و ارزانی برای عذاب عربستان دارد، افزایش داده است.

از آنجا که عربستان سعودی بیشتر بر یمن تمرکز کرده است، ایران دست بازتری برای تعیین شرایط در سوریه دارد. این جنگ در شرایط ریاضت اقتصادی و اصلاحات اقتصادی در داخل، بیشتر به ضرر عربستان است. به همین دلیل آنها باید از تجربه اسرائیل در جنگ با حزب‌الله درس بگیرند.

اگر به هر دلیلی جنگی در می‌گیرد، باید کوتاه باشد و اهداف محدود داشته باشد. بازدارندگی بهتر از گرفتاری ناتوان‌کننده است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید