ظریف یکی از زیرکترین دیپلماتهای دنیاست
دیوید گاردنر در فایننشال تایمز نوشت: هفته گذشته وزارت خزانه داری دولت ترامپ جواد ظریف، وزیر خارجه ایران را در فهرست تحریمهای آمریکا قرار داد. ظریف دیپلمات ارشد ایران طی چند سال گذشته بوده و نقش مهمی در مذاکره توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بین ایران و شش قدرت جهانی داشته است. ترامپ سال گذشته کشورش را از توافق برجام خارج کرد.
در ادامه این مطلب آمده است: دولت آمریکا در ماه آوریل نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به فهرست سازمانهای تروریستی اضافه کرده بود. این در حالی است که در گذشته هرگز یک نهاد دولتی توسط قدرتهای غربی به عنوان تروریست اعلام نشده بود. وزارت خزانه داری سپس در ماه ژوئن آیت الله خامنه ای، رهبر ایران و دفتر او را تحریم کرد.
دولت ترامپ در ماههای اخیر تلاش کرد که اقتصاد ایران را در آستانه فروپاشی قرار دهد. تحریمهای آمریکا، صادرات نفت و گاز ایران را به مقدار قابل توجهی کاهش داده اند. آمریکا همچنین به کشورها و شرکتهای خارجی هشدار داده است که در صورت معامله با ایران مجازات میشوند.
اما تحریم ظریف در چارچوب کمپین فشار حداکثری ترامپ بیشتر شبیه به یک ژست سیاسی به نظر میرسد و در عمل اهمیت چندانی ندارد. ظاهرا ظریف دو هفته پیش برای دیدار با ترامپ به کاخ سفید دعوت شده بود. اما او پیشنهاد آمریکاییها را رد میکند. ظریف بعد از قرار گرفتن در فهرست تحریمهای آمریکا از ترامپ تشکر کرد و نوشت: «از اینکه تهدیدی برای برنامههای شما در منطقه محسوب میشوم خوشحالم».
ظریف به عنوان یکی از زیرکترین دیپلماتهای دنیا در نظر گرفته میشود. مذاکره توافق هستهای بین تهران و دولت اوباما بدون حضور ظریف امکان پذیر نبود، زیرا دو طرف به یکدیگر اعتماد نداشتند. اما مقامات آمریکایی به درستی اشاره میکنند که ظریف در حال حاضر موثرترین ابزار ایران برای انتشار سیاست های خود در دنیا است.
ظاهرا این موضوع بیشتر از همه چیز باعث عصبانیت ترامپ و مشاوران تندروی او از جمله جان بولتون، مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا شده است. ظریف با زبان فصیح خود از مواضع جمهوری اسلامی در دنیا دفاع میکند. وی به عنوان بازوی دیپلماتیک کشور در کنار شخصیتهای نظامی برجسته ایران همچون قاسم سلیمانی به عنوان مهمترین تهدید برای واشنگتن و متحدان منطقهای اش در نظر گرفته میشود.
سیاست غیرمنسجم ترامپ در ماههای گذشته باعث سردرگمی همه تحلیلگران و کشورهای منطقه شده است. ترامپ بعضی اوقات اعلام میکند که حاضر است بدون هیچ پیش شرطی با رهبران ایران مذاکره کند. اما در مواقع دیگر تهران را به نابودی کامل تهدید کرده است. ظاهرا اقدام اخیر علیه ظریف نیز ادامه همین استراتژی ناکارآمد است. آمریکا تلاش میکند که هر دو گزینه دیپلماسی و جنگ را برای حفظ فشار بر تهران استفاده کند.
در شرایط کنونی به نظر نمیرسد که هیچ کدام از این دو گزینه واقع گرایانه باشند. آمریکا و متحدان منطقهای اش از جمله اسرائیل و عربستان تمایلی برای مشارکت در یک جنگ تمام عیار ندارند. تا زمانی که تحریمها و فشارهای واشنگتن ادامه داشته باشند، ایران گفتگو با دولت ترامپ را رد خواهد کرد.
در ماههای اخیر شاهد تشدید تنشها در خلیج فارس بوده ایم. چندین نفت کش تجاری مورد حمله قرار گرفته اند. نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی دو هفته گذشته دو نفت کش تجاری را توقیف کرده اند. علاوه بر این، اسرائیل چندین بار به نیروهای تحت حمایت ایران در سوریه و عراق حمله کرده است. به همین خاطر احتمال آنکه محاسبات اشتباه دو طرف به یک درگیری گسترده منجر شود، افزایش یافته است.
سیاست غیرمنسجم آمریکا و همچنین سرسختی ایرانیها در مقابل فشارهای خارجی باعث تغییر رویکرد برخی متحدان منطقهای آمریکا از جمله امارات عربی متحده شده است. امارات در حال عقب نشینی از جنگ با حوثی های تحت حمایت ایران در یمن است. اماراتیها ابتدا از کمپین فشار ترامپ علیه تهران حمایت میکردند. اما در حال حاضر نگرانند که عواقب یک جنگ تمام عیار در منطقه ابتدا دامن آنها را بگیرد.
تشدید تنشها بین ائتلاف سنی تحت هدایت عربستان و بلوک شیعه متحد با ایران میتواند اقتصاد امارات را به خطر بیندازد. آنها نگرانند که در صورت بروز جنگ همه دستاوردهای تجاری و اقتصادی خود در سالهای گذشته را از دست بدهند. هفته گذشته تیمی از دیپلماتهای اماراتی برای اولین بار در هفت سال گذشته به تهران سفر کردند.
جالب توجه اینجا است که مواضع امارات در قبال ایران در ماههای گذشته به سیاست خارجی قطر نزدیک شده است. این در حالی است که امارات و عربستان سعودی در سالهای گذشته قطر را به خاطر روابط خوب خود با تهران تحت محاصره اقتصادی قرار داده بودند.
دولت ترامپ با تحریم ظریف مانع بزرگی برای از سرگیری دیپلماسی بین دو کشور ایجاد کرد. اندیشکده گروه بین المللی بحران در هفته گذشته گزارشی در مورد خلیج فارس منتشر کرد. کارشناسان این گروه شرایط کنونی منطقه را با وضعیت اروپا در سال ۱۹۱۴ پیش از شروع جنگ جهانی اول مقایسه میکنند. حتی یک حادثه اتفاقی در خاورمیانه میتواند عواقب مخربی در سرتاسر دنیا به دنبال داشته باشد.