ظریف ماند اما واعظی هم می ماند؟
ماجرای استعفای ظریف ختم به خیر شد اما سوال اینجا است که گناه مسبب این ماجرا نادیده گرفته می شود؟
انتشار خبر استعفای محمد جواد ظریف در ضرب اول این پرسش را مطرح کرد که علت چیست و دو پاسخ بیشتر نبود. اول اینکه استفاده از عبارت «ناتوانی» توسط ظریف به معنای ناامیدی از تصویب FATF در مجمع است و کنارگیری او یعنی کار تمام است. گمانه دوم و درست تر اما حاکی از آن بود که باز هم پای یک نفر در پاستور در میان است. انتشار تصاویر سفر بشار اسد به تهران و ملاقات هایش نشان داد که وزیر امور خارجه کشورمان از چنین رویداد مهمی باخبر نشده است! و این دلیلی خوبی برای کنارگیری از تصدی این وزارتخانه و نشان دادن جایگاه آن بود. اخباری که به نقل از منابع آگاه منتشر شد و توییت های کنایه آمیز برخی از مسئولان مرتبط به حسام الدین آشنا که نوشته بود «امان از ناهماهنگی ها» نیز گمانه دوم را تایید می کرد. متن منتشر شده از استعفای ظریف که توسط سخنگوی این وزارتخانه دست کاری شده خوانده شده نیز موید همین نکته بود. فارغ از اینکه نامه مذکور چقدر دقیق بود، به نکته درستی اشاره داشت و آن اینکه ظریف یادآور شده بود فاصله دفتر او با دفتر رئیس جمهور تنها 5 دقیقه است و اگر میهمانی سرزده برسد می توان او را احضار کرد. همین نکته کافی بود تا این نتیجه حاصل شود که فردی یا جریانی در دفتر رئیس جمهور صلاح ندانسته است آقای وزیر را خبر کنند. طرح این گمانه کافی بود تا همه سر ها به سوی واعظی بچرخد.
به گزارش نامه نیوز: محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور که پیش از این نیز بارها به اعمال نفوذ در نظرات روحانی در دولت متهم شده است. از اتهاماتی در مورد مانع تراشی او برای دیدار وزرا با روحانی گرفته تا نقش او در کاهش اختیارات اسحاق جهانگیری و اصلاح طلبان.
ماجرای استعفای ظریف یک بار دیگر واعظی را زیر ذره بین رسانه ها قرار داد و او نیز حساسیت قضیه را به خوبی درک کرد. برای همین در اولین واکنش خود به استعفای ظریف درصدد دفاع از خود برآمد و به طور ضمنی اعلام کرد که قصد ندارد جای ظریف را بگیرد. او نوشته بود: «سخنان امروز رئیس جمهور در تجلیل از وزیر امور خارجهاش، گواهی روشن بر رضایت کامل نماینده ملت ایران از مواضع و عملکرد هوشمندانه و مؤثر دکتر ظریف و پاسخ محکمی به برخی تحلیلهای نادرست و مغرضانه است. از نظر دکتر روحانی، جمهوری اسلامی ایران تنها یک سیاست خارجی و یک وزیر امورخارجه دارد.»
می گویند واعظی انتظار داشت بعد از پیروزی در انتخابات 92 وزیر خارجه شود، اما وزارت ارتباطات و فناوری را پذیرفت و انصافا هم خوب عمل کرد. خاصه اینکه با ممانعت از قطع شدن تلگرام در روز انتخابات مجلس و ریاستجمهوری نقشی موثر در پیروزی حامیان دولت ایفا کرد. همین کارنامه بود که او را در 96 به جایگاهی والاتر رساند و رئیس دفتر رئیس جمهور کرد.
حرف و حدیث های بسیاری درباره اعمال نفوذ او در چینش کابینه دولت دوازدهم مطرح شد. کابینه ای که اصلا با مذاق اصلاح طلبان خوش نیامد و جوان ترین وزیرش یکی از نیروهای واعظی است. بعد هم کاهش نقش محمد نهاوندیان و حمید ابوطالبی و فراموش شدن مرتضی بانک!
گمانه زنی ها درباره دخالت رییس دفتر در چینش کابینه دوازدهم و نقش او در اختلافات درون دولت همراه شد با این اظهار نظر واعظی که گفته بود «دفتر رییسجمهور باید چشم و گوش وی باشد تا پیش از بیشتر شدن اختلاف سلیقهها به آنها رسیدگی و رفع کند».
ریشه اختلاف واعظی و اصلاح طلبان را می توان از آنجا یاف که بارها سعی کرده بود نقش این جریان سیاسی را در حمایت از روحانی و پیروزی اش در انتخابات نادیده بگیرد. شاهد آنکه مدعی شده بود روحانی بدون اصلاحطلبان نیز میتوانست رییسجمهور شود.
این بار اما حسن روحانی حجت را تمام کرد و رد کردن استعفای ظریف نشان داد که خالی کردن زیر پای وزیر خارجه به این راحتی ها نیست. سوال اینجا است که کار به همین جا ختم می شود یا روحانی راه را بر تکرار این اتفاقات می بندد؟ باید منتظر ماند و دید که ناهماهنگی هایی از جنس آنچه خاطر ظریف را مکدر کرد، ادامه می یابد یا خیر؟
ظریف ماند اما سوال اینجا است که آیا واعظی هم می ماند؟ گمانه حذف او چندان واقع بینانه نیست لذا باید بپرسیم که واعظی مثل قبل می ماند یا ناگزیر به واگذاری برخی اختیارات خود می شود؟