طیبه سیاوشی: زنان یک میلیون رأی هم بیاورند باز هم نیاز به اجازه همسر دارند!
فعالیت زنان در مجلس دهم امیدوارکننده است. با وجود محدودیتهای همیشگی پیشروی زنان نماینده برای طرح برخی مسائل حقوقی و قانونی، آنها از ابتدای کار، روی چند موضوع تمرکز کردهاند و مسائلی را دنبال میکنند. از تلاش برای جلوگیری از ازدواج دختربچهها گرفته تا اقداماتی برای تغییر وضعیت کنونی قانون گذرنامه و خروج زنان از کشور.
روزنامه شرق نوشت: اما ماجرا زمانی عجیب میشود که بفهمی حتی خانم نمایندهای که بیش از یک میلیون رأی از مردم تهران گرفته هم برای خروج از کشور نیازمند مجوز همسر است.
چه با پاسپورت سیاسی و چه با پاسپورت یک شهروند عادی. طیبه سیاوشی برای سفر غیرکاری به اداره گذرنامه میرود که متوجه میشود باید همسرش نیز برای ارائه مجوزهای لازم همراهش باشد. همسر سیاوشی وسط کارهای اداری روزانه بوده و چندان از اینکه باید برای دادن چنین مجوزی راهی اداره گذرنامه شود، خوشحال نیست.
کارمند اداره گذرنامه نیز خطاب به طیبه سیاوشی که از قضا نایبرئیس فراکسیون زنان مجلس است گفته شما اگر میتوانید کاری کنید اول برای خودتان کاری کنید؛ یعنی گره از مشکل گذرنامه زنان بگشایید. از طیبه سیاوشی درباره انتخابات هیئترئیسه مجلس پرسیدهایم و بحث تا ضرورت انتصاب وزیر زن و مسائل خروج زنان از کشور پیش رفته است.
گفتههای او نشان از آن دارد که زنان، چه در مقام نماینده مجلس و چه در مقام سفیر نیز- حتی با دردستداشتن پاسپورت سیاسی- از روندهای تبعیضآمیز گذرنامه برای زنان مستثنا نیستند و برای خروج از کشور نیاز دارند مجوز خروج را از همسرشان دریافت کنند.
رأیآوردن یک زن در هیئترئیسه مجلس از آن اتفاقهایی بود که در این دور از انتخابات هیئترئیسه نیز میسر نشد، تحلیلتان از رأینیاوردن خانم اولادقباد چیست؟
بله، انتخابات هیئترئیسه مجلس برگزار شد. از طرف فراکسیون زنان، خانم فریده اولادقباد به عنوان تنها انتخاب ما برای دبیر هیئترئیسه به هر سه فراکسیون معرفی شدند. ما فکر میکردیم، باتوجه به لیست مشترکی که وجود داشت، باید رأی بدهیم و بر آن اساس هم رأی دادیم. ناظران و دبیران را بهطور مشترک انتخاب کرده بودیم که در هر دو مورد ناظران و دبیران، به لیست مشترک عمل نشد. زمانی که اسامی لیست مشترک اعلام شد، عدهای گفتند آقای امیرآبادی هم میخواهند کاندیدای دبیری بشوند، از طرف ما هم آقای یوسفآبادی مطرح شد. آقای یوسفآبادی هم قبلا اصلا کاندیدا نبودند، اما شد مثل آقای امیرآبادی. مسئله این است که اگر هر سه فراکسیون به لیست مشترک رأی داده بودند قطعا خانم اولادقباد رأی میآوردند. رأیآوردن او اصلا ربطی به کاندیداشدن آقای یوسفآبادی نداشت، او سرلیست بود و تنها خانم لیست. منتهی با توجه به ارزیابیهایی که کرده بودیم، این احتمال را میدادیم که مجلس به یک زن رأی ندهد، ایشان عضو فراکسیون ایثارگران بودند و این احتمال رأیآوردن او را زیاد میکرد. اما متأسفانه متوجه شدیم که روی این مجلس هم نمیتوان حساب کرد که نشستن یک زن به عنوان هیئترئیسه در بالای مجلس را بپذیرد. یکسری دلایل ریز و جزئی در این خصوص [رأینیاوردن فریده اولادقباد] مطرح شد که اصلا سندیتی ندارد. بههرحال ایشان نفر هشتم شدند و رأی نیاوردند.
بحث وزارت زنان درحالحاضر داغ است، در این خصوص چه اطلاعاتی دارید و فراکسیون زنان چه کاری در این راستا انجام داده است؟
زمانی که سه وزیر پشنهادی روحانی سال قبل معرفی شدند، ما در فراکسیون زنان با آنها جلسه گذاشتیم و مطالبات خودمان را با آنها مطرح کردیم. بهویژه آنکه حتما این آقایان باید معاونت یا مدیرکل زن داشته باشند. با توجه به تأکید آقای روحانی و با توجه به اینکه پذیرفتهاند که پیشنهادهایی درباره زنانی که میتوانند وزارت یا پستهای دیگر را در دست بگیرند به ایشان معرفی شود، قرار است فراکسیون زنان در تعامل با معاونت زنان ریاستجمهوری لیستی را برای تمام وزارتخانهها معرفی کنیم. وزارت بهداشت، آموزش عالی، آموزشوپرورش و امور خارجه وزارتخانههایی هستند که زنان توانمند و کارشناس بهاندازه کافی دارند که میتوانند پستهایی حتی پست وزارت را بپذیرند.
میتوانید به بعضی از نامهای مطرحشده که بر سر آنها توافق کردهاند، اشاره کنید؟
نه، اسامی را نمیگوییم چون هنوز درباره این صحبت نکردهایم که اسامی را بگوییم یا نه.
اغلب وزارتخانهها برای بهوزارترسیدن زنان ممکن هستند؟
حتی در وزارت کشاورزی خانمهای فوقالعاده توانمندی وجود دارد. در وزارت نفت هم میبینم که خانمهای توانمند وجود دارند که دارند کار میکنند. با وجود تأکید قانون اساسی بر برابری حق زنان و مردان، همیشه تلاشهای حداکثری زنان بوده که اجازه داده جلوتر بروند و ساختار اجازه نداده زنان از حدی جلوتر بروند. تلاش ما در دولت دوازدهم این است که ساختار هم این فرصت را به زنان بدهد. در وزارتخانههایی که حتی مردانه محسوب میشوند، زنان مشغول به کار هستند، البته «مردانه» در کشور ما؛ چون در کشورهای دیگر میبینیم که زنان در این وزارتخانه بهصورت موفق حضور دارند. ما میگوییم بر محور شایستهسالاری محاسبه شود و ببینید این خانم لیاقت گرفتن و پذیرفتن این جایگاه را دارد یا نه.
در بین صحبتهایتان از وزارت خارجه نام بردید؛ اتفاقا وزارت خارجه از جاهایی است که زنانها را خیلی بازی نمیدهد. کمی در این خصوص توضیح میدهید؟
ببینید [در وزارت امور خارجه] تأکید را روی وزیر زن نمیگذارم؛ ولی تأکید را روی این میگذارم که زنان در وزارت امور خارجه در نشاندادن چهره نظام جمهوری اسلامی به نظام بینالملل بسیار بسیار مؤثرند. بعد از چهار دهه تمام این صحبتهایی که میکنیم را در خانم افخم بهعنوان تنها سفیر زن جمهوری اسلامی منحصر کردهایم. درحالیکه در پست معاونت و مدیرکلی خانمهایی هستند که از کارشناسی شروع کردهاند و الان این توان را دارند که در مصدر این پستها قرار گیرند. با توجه به لیاقت و تخصص و با گذشت ۲۰، ۲۵ سال شناخت خوبی از ابعاد کار دارند و خوب است این فرصت را به زنان بدهیم تا توانمندیهایی را که در این نظام کسب کردهاند، نشان دهند و از تخصص اینها استفاده شود.
در بحث گذرنامه به کجا رسیدید؟
ما یک جلسه تخصصی با معاونت زنان و وزارت ورزش و یک جلسه با معاونت زنان ریاستجمهوری، بعضی از وکیلانی که از کانون وکلا آمده بوند و [افراد دیگری] از مرکز پژوهشها، از اداره صدور گذرنامه، از دیوان عالی کشور و نمایندگان مرد و زن مجلس شورای اسلامی داشتیم. پیشنهادهای مختلفی بود، اعم از اینکه پاسپورت مدرک هویتی است مثل شناسنامه و همه خانمها باید آن را داشته باشند. با توجه به قاعده فقهیای که زن برای خروج از منزل نیاز به اذن همسر دارد، واقعا نمیشد این مسئله را پیش برد؛ پس ما مسئله را باید جایی میبستیم که بتواند در صحن مجلس رأی بیاورد و در مخالفت با آن قاعده فقهی هم نباشد. در اصلاحیهای که از طرف معاونت زنان، وزارت ورزش و آقایان نماینده پیشنهاد شد، تأکید بر این بود که موارد اضطراری که در قانون گذرنامه هست (بند سه ماده ۱۸) را مشخص کنیم. ما به تعدادی از این اضطرارها مثل فوت بستگان، شرکت در المپیادها، همایشها و صحنههای ورزشی اشاره کردیم و اینکه اذن خروج با اجازه دادستان است، همانطور که در قانون از سال ۱۳۵۱ تا الان در حال اجراست. منتها ما علاوه بر دادستان این اجازه را به بالاترین مقام اجرائی ذیربط هم دادیم. یعنی دو جا میتوانند اجازه خروج را برای خانمها صادر کنند. البته اینها تنها اصلاحاتی هستند که در کمیسیون انجام شده و هنوز قطعی نشدهاند. اگر دادستان در ۷۲ ساعت اجازه خروج را به خانمی ندهد یا با آن مخالفت کند، این خانم میتواند درخواستی به دادگاه بدهد و در صورت موافقت آن دادگاه، زن اجازه خروج خواهد داشت؛ منتها این بحث در سطح زنانی است که نخبه ورزشی و علمی محسوب میشوند، اما امیدواریم که این کار قدمی باشد تا مقداری از مشکلات را برطرف کند.
خانم سیاوشی شما بهعنوان نایبرئیس کمیسیون زنان وقتی خبر ممنوعالخروجی دو ورزشکار زن را شنیدید، چه حسی داشتید؟
راستش خیلی دردناک بود که شما [زنان] را از یک حق محروم کنند. اینکه به محض اینکه یک خانواده به مشکل برمیخورد، مرد برای ضربهزدن به زن از حق قانونیاش سوءاستفاده کند، واقعا دردناک است. فکر میکنم دولت با توجه به هزینههایی که برای این خانمها صرف کرده است، حق این را دارد که اجازه خروج را برای خانمها کسب کند. اما درخصوص این دو مورد، مورد دوم را خوشبختانه توانستند ورود کنند و اجازه خروج را بگیرند.
ما از زنان در وزارت خارجه صحبت کردیم. از خانمهایی صحبت کردیم که دائما باید در سفر باشند. از تجربه خودتان در سفرهای خارجی بگویید؟ [چقدر این موضوع برای شما مانع به وجود آورد].
زمانی که من با پاسپورت سیاسی یا خدمت بخواهم از کشور خارج شوم، مشکلی ندارم، البته برای همین پاسپورت هم مجوز همسر لازم است. وقتی بخواهم با پاسپورت خودم از کشور خارج شوم قطعا همسرم باید بیاید و این اجازه را به من بدهد. زمانی که شما در شرایط زندگی سالم خانوادگی به سر میبرید، برای همسرم هم عذابآور است که مجبور است زمانی را بگذارد و بیاید این اجازه را بدهد.
یعنی شما که نماینده هستید، بار اول که پاسپورت سیاسی گرفتید، همسرتان برای ارائه مجوز همراهتان بودند؟
فرایند صدور پاسپورت سیاسی طوری است که ما باید نخست به اداره روادید وزارت امور خارجه برویم و برای بار اول حضور همسر و ارائه مجوز الزامی است.
شما بهخاطر نمایندگی مجلس پاسپورت سیاسی دارید؟
بله.
آیا کارکنان زن وزارت امور خارجه نیز پاسپورت خدمت یا همان پاسپورت سیاسی را دارند؟ و آیا زنان برای گرفتن پاسپورت سیاسی نیاز به اجازه همسر خود دارند؟
خانمهایی که پاسپورت سیاسی یا خدمت دارند و مسئولیت مهمی در کشور دارند، میتوانند از کشور خارج شوند. پاسپورت سیاسی به شکلی تسهیلکننده سفرها و آمدوشد خانمهاست.
یعنی خانم افخم پاسپورت سیاسی دارند؟
قطعا پاسپورت سیاسی دارند.
پس اگر شما بخواهید با پاسپورت سیاسی از کشور خارج شوید، مشکلی ندارید؟
همه زنان متأهل که گذرنامه سیاسی یا خدمت دارند، مانند دارندگان گذرنامه عادی، برای خروج از کشور نیاز به اجازه همسر دارند، با این تفاوت که اجازه همسر در اداره گذرنامه و روادید وزارت امور خارجه که متولی صدور گذرنامههای خدمت و سیاسی است، کفایت کرده و نیازی به اجازه محضری ندارند.
شما قبلا از کارمندان وزارت امور خارجه بودید، کمی از تجربههای خودتان و زنان دیگری که در وزارت کار میکردند میگویید. چه مشاهدات و شنیدههایی از محدودیت زنان در وزارت داشتهاید؟
من کارشناس اداره اروپا و آمریکا بودم؛ در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه. هفت سال آنجا کار کردم. بعد از این هفت سال با یک وقفه در دانشکده بینالملل وزارت امور خارجه پذیرفته شدم. بعد از فارغالتحصیلی مدتی را با طرح ملی کار همکاری کردم؛ طرحی که برای ورود زنان به ادارات بینالمللی تلاش میکرد. خانمهایی که در وزارت امور خارجه کارشناس بودند، بعد از اینکه اجازه داده شد، برخی وارد دانشگاه وزارت امور خارجه شدند و فارغالتحصیل دانشکده بینالملل هستند. مابقی هم فارغالتحصیل بهترین دانشگاههای کشور هستند. ولی من شاهد بودم که این خانمها سالها (۱۰، ۱۵ سال) در موقعیت کارشناسی خود باقی مانده و هیچ ارتقایی پیدا نکرده بودند. قطعا در وزارتخانههای دیگر نیز زنان وضعیت مشابهی دارند. این دون شأن این دولت است که زنان در چنین وضعیتی باقی بمانند. بیش از ۶۰ درصد خانمهای ما تحصیلات آکادمیک دارند. اگر بخواهیم به حداقلهای توسعه پایدار برسیم، باید حداقل قدمی در جهت شایستهسالاری برداریم. من موافق تبعیض مثبت هستم ولی حداقل این است که با شایستهسالاری فرصتهایی برای زنان به وجود آید. خانمها دارند تلاش خود را میکنند و دولت هم باید این فرصت را به آنها بدهد. در اندونزی درباره ارتقای جایگاه زنان مطالعهای انجام شده است؛ خانمها از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۴ تلاش کردند و توانستند فرصتی دوبرابر در حضور در کشور بهدست آورند. در ایران حداکثر تلاش ما به پنج درصد رسیده است! شعار بزرگ جمهوری اسلامی، عدالت اجتماعی است و [این میزان از] حضور زنان اصلا با این شعار همخوانی ندارد.