ضرورت برقراری روابط دیپلماتیک میان واشنگتن و تهران؛ عادی سازی روابط به نفع آمریکاست
در حالی که در نمیه شب دوشنبه به وقت محلی، دونالد ترامپ ضمن سپری کردن تور گلف خود، اقدام به امضای دستور اجرایی مبنی بر اعمال مجدد تحریم های اقتصادی بر ایران کرد، تحلیلگران متفاوت در نشریات مختلف در پی بررسی تبعات و آثار این تحریم ها بر روابط میان دو کشور و همچنین آینده این روابط هستند.
در این میان، «دنیل لاریسون» ستون نویس نشریه آمریکن کانسرواتیو که پیرامون موضوعات مرتبط با ایران قلم فرسایی می کند، از نگاهی متفاوت و جالب موضوع روابط تهران و واشنگتن را مد نظر قرار داده است.
به گزارش تابناک؛ لاریسون در مطلب خود با تیتر «موضوع عادی سازی روابط با ایران» بیان می کند: «باربارا اسلاوین» در مطلبی تشریح می کند که چرا وضعیت ایران با اتحاد جماهیر شوروی متفاوت است و تلاش تندروها برای فروپاشی نظام ایران هیچ شباهتی به دوره رونالد ریگان ندارد.
وی به موضوعی بسیار مهم اشاره می کند که معمولا در تحلیل ها پیرامون روابط ایران و آمریکا نادیده گرفته می شود: «ایران و ایالات متحده فاقد یک ارتباط دیپلماتیک هستند؛ ارتباطی که در زمان شوروی ابزاری بسیار حیاتی در تعاملات نفر به نفر بود. من در دهه 1970 در شهری که آن زمان لنینگراد خوانده می شد دانشجو بودم، و این ارتباط شوروی را در چشم من و بسیاری از آمریکایی ها کشوری انسانی جلوه می داد، همانطور که آمریکا را نزد حکومت شوروی به این شکل تصویر می کرد.
متأسفانه امروزه آمریکایی های اندکی واقعیت های ایران را می دانند و در نتیجه اسیر تبلیغات های منفی می شوند که این کشور را در وجهی منفی به تصویر می کشند.»
واشنگتن تقریبا با همه کشورهای جهان روابط دیپلماتیک دارد؛ اما ایران جزو معدود کشورهایی است که آمریکا از برقراری روابط دیپلماتیک با آن خودداری کرده است. ما تقریبا چهل سال است، روابط عادی با ایران نداریم و این مسأله، خود را در دولت های ما به شکل فقدان درک صحیح از ایران و سیاست های ایران نشان داده است.
با توجه به این که ایران و آمریکا در طول تاریخ هیچ گاه با یکدیگر وارد جنگ نشده اند، این موضوع که اکنون دولت ما بعد از این همه مدت روابط دیپلماتیک با ایران برقرار نکرده، بسیار عجیب است. ایالات متحده تقریبا پس از کمتر از بیست سال بعد از انقلاب اکتبر با شوروی تحت هدایت استالین روابط دیپلماتیک برقرار کرد و این کشور را به رسمیت شناخت، تقریبا بعد از سی سال از جنگ کره حزب خلق کره را به رسمیت شناخت و تقریبا بیست سال بعد از سقوط سیگون با ویتنام روابط عادی برقرار کرد.
اگر آمریکا توانسته است با این کشورها روابط عادی برقرار کند، وقت برقراری روابط عادی با ایران خیل وقت است که سر رسیده. به لطف دشمنی بی جهت دولت فعلی آمریکا، این عادی سازی روابط اکنون مثل همیشه دور از دسترس است.
در همه موارد قبلی، آمریکا با قبول این واقعیت که حکومت های این کشورها مستحکم بوده و قرار است تا مدتها بر سر کار باشد، اقدام به عادی سازی روابط با این کشورها کرد. نظام فعلی در ایران تقریبا هم سن و سال من هست و علیرغم مشکلات و مصائبی که دارد، به نظر می رسد برای آینده ای قابل پیش بینی همچنان برقرار باشد.
اجتناب از تعامل برابر و صادقانه با ایران واشنگتن را به هیچ جایی نمی رساند و اصرار بر این که نظام ایران در حال فروپاشی است، تنها و تنها آمریکا را در مسیر یک رویارویی قرار می دهد که برای هر دو ملت فاجعه بار خواهد بود.
تندروهایی هستند که شکایت می کنند، عادی سازی روابط با ایران منجر به منفعت برای طرف مقابل می شود؛ اما واقعیت این است که این عادی سازی روابط برای آمریکا منافع بسیاری دارد. عادی سازی روابط با ایران به ایالات متحده در مورد چیزهایی که ما اکنون نمیدانیم اطلاعات، درک صحیح و امکان برقراری تعامل مستقیم می دهد. برقراری روابط امکان تماس مستقیم در چالش ها را داده و منجر به کنترل برخوردها و سوء ادراکات می شود و به آمریکا توان درک اولویت های کشور مقابل را به شکلی مستمر می دهد.
روابط دیپلماتیک منجر به خنثی شدن تنش ها بین دو کشور شده و قطعا از جدی شدن تنش های آینده جلوگیری می کند. اجتناب از برقراری روابط عادی مضرات فراوانی برای آمریکا دارد. هیچ منطقی ندارد که ما اکنون چهل سال است، با ایران روابط عادی نداریم. در منفعت هر دو کشور ایران و آمریکاست که اولویت بعدی دولت، برقراری و عادی سازی روابط میان دو کشور باشد.