صفآرایی بانکها در مقابل توسعه فینتک
به نظر نمیرسد منحصر کردن فعالیت فینتکها از طریق بانکها، چندان اثربخش باشد. این استارتاپها میتوانند در زمینههای دیگر مانند بیمه، بورس و صندوقهای بازنشستگی فعالیت کنند.
میلاد مرادی: استارتاپها با ورود خود به کشور، پارادایم حاکم بر فضای اقتصادی را دستخوش تغییر و تحول قرار دادهاند. فروش کالا، حملونقل و صنایع غذایی از مهمترین حوزهای فعالیت استارتاپها در ایران هستند. چند صباحی است که این پدیده جدید سپهر اقتصاد کشور، در کنار بانکها جا خوش کرده است.
به گزارش بازتاب، سال ۹۵ را میتوان سال عرض اندام استارتاپهای فینتک در ایران دانست. در یکی دو سال اخیر بحث بر سر فعالیت فینتکها در ایران افزایش یافته است. این روند در نهایت منجر به تدوین بخشنامهای از سوی بانک مرکزی برای رسمیت بخشیدن به فعالیت فینتکها شد.
اما فینتک چیست؟ فینتک (Financial technology) به معنای استفاده از فناوریهای نوین در ارائه خدمات مالی است. شرکتهایی که در زمینه فینتک خدمات ارائه میدهند، عموما استارتاپ هستند. فینتکها در حوزه بانکی فعالیتهایی مانند پرداخت و انتقال پول، دریافت سپرده، ارائه تسهیلات، سرمایهگذاری و سایر خدمات مالی را انجام میدهند.
نوآوری در ارائه خدمات مالی
استارتاپهای فینتک دو شاخصه اصلی دارند. اول آنکه در زمینه مالی و بانکی خدمات ارائه میدهند. دوم ارائه این خدمات همراه با یک نوآوری جدید به وسیله فناوریهای نوین است. ارائه این خدمات موجب حذف بروکراسی بانکها، توسعه بانکداری مجازی، کاهش هزینهها، سرعت و سهولت در ارائه خدمات مالی میشود.
نباید فینتک را با خدمات الکترونیک بانکها اشتباه گرفت. اول باید بگوییم که فینتکها علاوه بر بانک، در زمینههای دیگر مانند بیمه و بورس نیز فعال هستند. اما در ایران صرفا در زمینه بانکی فعال شدهاند.
در دنیای فینتک تنها با اسکن یک بارکد مربعی، میتوان خرید از فروشگاه، پرداخت کرایه تاکسی، خرید از مغازه و….. را تجربه کرد.
میتوانیم با ارائه مثالی تمایز بین فینتکها و خدمات الکترونیکی بانکها را نشان دهیم. همگی ما خرید اینترنتی را تجربه کردهایم. اکثرا آن را آسانترین روش خرید و پرداخت وجه میدانیم. فینتک کار را برای ما آسانتر کرده است.
در دنیای فینتک تنها با اسکن یک بارکد مربعی، میتوان خرید از فروشگاه، پرداخت کرایه تاکسی، خرید از مغازه و….. را تجربه کرد. در واقع دیگر نیازی به وارد کردن شماره کارت، رمز اینترنتی، تاریخ انقضا کارت و سایر اطلاعات نیست. به هیمن خاطر فینتک سرعت ارائه خدمات را بسیار بالا میبرد.
از جمله مزایای فینتکها میتوان به ایجاد شفافیت، وجود رقابت در ارائه خدمات و انضباط اشاره کرد. این استارتاپها چند سالی است که در کل دنیا شکل گرفتهاند. از جمله آنها میتوان به استارتاپ استرایپ اشاره کرد. استرایپ در ۲۵ کشور دنیا فعالیت دارد. این شرکت امکان دریافت پول از طریق اینترنت را برای مشتریان خود فراهم میکند.
اکنون فینتکها در دنیا رشد قابل توجهی داشتهاند و آمارها نشان از رشد سرمایهگذاری جسورانه در این بخش دارد. آمارها نشان میدهد سرمایهگذاری جهانی در حوزه فینتکها تنها در فصل سوم سال ۲۰۱۷ حدود ۳٫۳ میلیارد دلار بوده است.
در ایران فینتکها در زمینه بانکی فعال شدهاند. هنوز بر سر رقیب یا مکمل بودن این استارتاپها با بانکها، اختلاف وجود دارد. ابتدا بانکها و نهادهای حاکمیتی به دنبال تقابل با فینتکها بودند. با مرور زمان این تقابل جای خود را به اتخاذ یک رویکرد کژدار و مریز از سمت بانکها و نهادهای دولتی دستاندرکار داد.
بخشنامه بانک مرکزی با اعتراض برخی فینتکیها روبرو شد.
ابتدا فینتکها در ایران با بحران به رسمیت شناخته شدن، مواجه بودند. به طوری که فینتکها نیز همانند بسیاری از استارتاپها از فیلترشدن بی نصیب نماندند. به مرور زمان و با ادامه فعالیت این استارتاپها و اثبات کارایی خود در برخی زمینهها، این وضعیت تغییر پیدا کرد.
در نهایت در شهریور ماه امسال بخشنامهای از طرف بانک مرکزی برای جهتدهی به فعالیت فینتکها ارائه شد. این بخشنامه با اعتراض برخی فینتکیها روبرو شد.
نیما امیرشکاری مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی، نظر مثبتی نسبت به این بخشنامه دارد و میگوید: «ارزیابی من در خصوص این بخشنامه بسیار مثبت است و این بخشنامه در خصوص فعالیت فینتکها و استارتآپها با روشهای بانکهای مرکزی در دنیا همخوانی دارد.»
بخشنامه بانک مرکزی و ابهام در آینده فینتکها
در این بخشنامه تاکید شده که بانکها و شرکتهای پرداخت الکترونیک باید بر فعالیت فینتکها نظارت کنند. برخی به این امر اعتراض کردهاند. اما امیرشکاری این نظارت را درست قلمداد میکند و آن را مفید میداند.
منحصر کردن فعالیت فینتکها از طریق بانکها، از دو جنبه قالب بررسی است. اول آنکه با توجه به سابقه بحران موسسات و تعاونیها در ایران به نظر میرسد که بانک مرکزی مقداری با محافظهکاری این بخشنامه را تنظیم کرده است.
انحصار فعالیت فینتکها از طریق بانکها خود میتواند باعث ایجاد یک نوع رانت شود.
هر چند بانک مرکزی به عنوان نهاد تنظیمگر در عرصه بانکداری، باید فعالیتهای این حوزه را به درستی ساماندهی کند تا مشکلاتی مانند بحران موسسات و تعاونیها به وجود نیاید. اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که بین خود بانکها نیز رقابت خاصی وجود دارد، لذا انحصار فعالیت فینتکها از طریق بانکها خود میتواند باعث ایجاد یک نوع رانت شود.
به گونهای که برخی بانکها تنها به افراد و گروههای وابسته به خود این مجوز را اعطا کنند. لذا فضا برای فعالیت گروههای صاحب ایده و خلاق از بین برود.
از طرفی سیستم بانکداری کشور اکثرا دولتی و یا به نوعی وابسته به دستگاههای حاکمیتی است. این امر باعث شده تا زبان مشترک بین بانکها و استارتاپها وجود نداشته باشد. فضای استارتاپها عموما با نهادهای حاکمیتی بسیار متفاوت است.
وجود بروکراسیهای پیچیده، سلسلهمراتب شدید و عدم آشنایی مدیران بانکی با فضای استارتاپی در نهایت میتواند منجر به این شود که بخش خصوصی واقعی و گروههایی از جوانان که دارای ایدههای ناب در زمینه فینتکها هستند، به علت وجود مشکلات پیشگفته، از این حوزه دوری کنند.
بهترین حالت برای شکوفایی بخش خصوصی که فینتکها نیز جزئی از آنها هستند، این است که نهادهای حاکمیتی به عنوان تنظیمگر بر فعالیت آنها نظارت کنند. نه آنکه با آنها رقابت کنند. انحصار مجوز فعالیت به فینتکها توسط بانکها باعث محدود کردن استارتاپها میشود.
به نظر میرسد بانکها حتی اگر بخواهند نیز، نمیتوانند کاملا بیطرفانه با استارتاپهای فینتک برخورد کنند.
در درجه اول بهتر بود تا این استارتاپها نیازی به کسب مجوز نداشته باشند، بلکه باید مقرراتی تنظیم میشد که در بستر آن، فینتکها مجبور به رعایت قوانین و مقررات بانکی باشند. نه آنکه برای شروع فعالیت نیاز به مجوز داشته باشند.
به عنوان مثال، در زمینههای جلوگیری از پولشویی، سواستفاده از اطلاعات مشتریان و سایر خطقرمزها، مقرراتی از طرف یک نهاد تنظیمگر برای فینتکها تدوین میشد. اما اکنون خود بانکها در زمینه فعالیت فینتکها، تصدیگری میکنند و فعالیت انجام میدهند. لذا به نظر میرسد بانکها حتی اگر بخواهند نیز، نمیتوانند کاملا بیطرفانه با استارتاپهای فینتک برخورد کنند.
نکته مهم دیگر آن است که روند شکلگیری و فعالیت استارتاپها با سایر شرکتها متفاوت است. یک استارتاپ در ابتدا ساختار چندانی ندارد و حتی ممکن است بعد از مدتی ورشکست شود.
در خارج از حوزه بانکی، فرصتهای بیشتری برای فینتکها وجود دارد.
در واقع پارادایم حاکم بر آنها به طور اساسی با شرکتهای سنتی متفاوت است. به همین خاطر محدود کردن آنها در نهادهای حاکمیتی اشتباه است. به نظر میرسد در بهترین حالت بانکها به برخی از گروههای نزدیک به خود در قالب استارتاپ مجوز میدهند که کارایی و ادامه فعالیت آنها نیز جای ابهام دارد.
فعالیت فینتکها تنها در حوزه بانکی منحصر نمیشود. بلکه آنها در زمینههای بیمه، صندوقهای بازنشستگی، بورس و سایر زمینهها میتوانند فعالیت کنند. احمد عزیزی، کارشناس بانکی با توصیه به فینتکها برای فعالیت در سایر زمینهها مانند صندوقهای بازنشتگی، میگوید: «به ظن من در خارج از حوزه بانکی، فرصتهای بیشتری برای فینتکها وجود دارد.»
باید منتظر بمانیم و ببینیم که فعالیت فینتکها از طریق بانکها میتواند نتیجه اثربخش داشته باشد یا خیر. اما چنانچه چنین نتیجهای حاصل نشد، نیاز به تغییر بخشنامه بانک مرکزی ضروری به نظر میرسد.
همچنین همانطور که اشاره شد در صورتی که فعالیت در زمینه بانکی برای این استارتاپها ایجاد مشکل کرد، آنها میتوانند به سایر حوزهها مانند بیمه و صندوقهای بازنشستگی بروند.