صدراعظمی که نیست!
صدراعظم آلمان مدتهاست که دیگر اقتدار و نفوذ سابق خود در آلمان و اتحادیه اروپا را ندارد اما هنوز هم رهبران جهان میتوانند از او بیاموزند؛ از جمله دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده و بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا. آنگلا مرکل درسی فراموشنشدنی برای این دو رهبر آمریکا و بریتانیا دارد.
مرکل حتی در شرایط فعلی و با حداقل معیارها هم حتی پس از 14 سال صدراعظمی آلمان، رهبری پایدار و خردمند محسوب میشود و دو سال بعد و زمانی که از قدرت کنار برود، بسیار بعید به نظر میرسد که بتوان جانشینی شایسته برای آلمان و اتحادیه اروپا پیدا کرد. اما آنچه روند نزولی در اقتدار مرکل ایجاد کرده و باعث شده تصمیمگیریهای مرکل کماثرتر از سالهای گذشته باشد، باید در سال 2017 جستوجو کرد.
با اینکه بروز نشانههای فرسودگی و خستگی در صدراعظم آلمان امری کاملا طبیعی است اما عواملی خارج از شرایط جسمانی نیز باعث شدند مرکل دیگر تمایل چندانی به ایفای نقش تصمیمگیرنده کلیدی در داخل و خارج آلمان نداشته باشد. آن هم در دورهای که آلمان و اتحادیه اروپا تغییرات حیرتانگیزی را نظارهگر هستند .
به گزارش شرق،ایالات متحده در حال دورشدن از اروپاست، چین میخواهد نقش پررنگتری در اروپا و جهان ایفا کند و در داخل اتحادیه اروپا هم چالشها بر سر خروج بریتانیا و نیز ورود اعضای جدید از بالکان ادامه دارد. هر کدام از این چالشها راهحلهایی کارگشا نیاز دارد اما به نظر نمیرسد مرکل پاسخی برای این چالشها داشته باشد. در داخل آلمان هم شکافها و تنشها رو به افزایش است. اختلاف نظر و درگیری بر سر سیاستهای پذیرش مهاجر که مرکل در سال 2015 آن را به اجرا گذاشت هنوز ادامه دارد و مهمترین موضوع در بحثهای انتخاباتی است. در کنار موضوع مهاجران، چالش دیگری هم اخیرا موضوع بحث سیاستمداران آلمانی و افکار عمومی و رسانهها شده است. از یک سو حامیان اجرای سیاستهای زیستمحیطی خواستار اولویتدادن به حیات بشر و کره زمین هستند و از سوی دیگر، مخالفان میگویند با درپیشگرفتن چنین راهکارهایی، صنعت آلمان که مهمترین مشخصه جهانی این کشور است هزینههای جبرانناپذیری محتمل خواهد شد.
مرکل مدتی است که در برابر این سؤالات بیپاسخ، رویکردی مشابه پادشاهان و ملکهها در پیش گرفته و ظاهرا ترجیح میدهد در مسائل مختلف روزمره مداخله نکند. این رویکرد نه به تازگی بلکه از سال گذشته و زمانی اتخاذ شد که مرکل جایگاه رهبری حزب دموکرات مسیحی آلمان را ترک کرد. جانشین مرکل در جایگاه رهبری حزب دموکرات مسیحی را «آنه گرت کرامپ کارن بائر» وزیر دفاع آلمان گرفته قرار است در سال 2021 با پایان صدراعظمی مرکل، رهبری آلمان را در دست بگیرد. کارن بائر مأموریت دارد تا ناامیدی ایجادشده در فضای سیاسی آلمان از جمله در حزب دموکرات مسیحی را از بین ببرد. او برای دستیابی به این هدف و نیز مستحکمکردن جایگاه خود تلاش کرده تا از جریانهای میانهرو حمایت کند اما روشن است که او هوشمندی مرکل را ندارد و دافعههای او و لحن تمسخرآمیزش در برابر نسل جدید، مانع از گسترش پایگاه حزب دموکرات مسیحی میشود و این میتواند در نهایت به سود تندروها از جمله احزابی مانند «آلترناتیو برای آلمان» شود. با کمرنگشدن حضور و موضعگیری مرکل، مسئولیت همه چیز در برلین بر دوش «کرامپ کارن بائر» افتاده است. با اینکه جانشین مرکل خود را بسیار مشتاق نشان میدهد اما از هوشمندی و مهارت دوران مرکل خبری نیست.
در همین حال چرخش در سیاستهای آلمان هم در حال نمایانشدن است. «کرامپ کارن بائر» خلاف سیاست سنتی آلمان که عدم مداخله نظامی است، به تازگی پیشنهاد داده تا برای حل بحران در شمال سوریه، منطقهای امن با نظارت بینالمللی ایجاد شود. با اینکه این پیشنهاد در نگاه اول ایده خوبی به نظر میرسد اما بسیار دیر مطرح شد و نه تنها در میان دیگر اعضای ناتو از آن استقبال نشد بلکه در داخل دولت آلمان هم صدای موافقی در حمایت از آن بلند نشد. کارن بائر برای طرح این ایده حتی با وزیر خارجه آلمان هم مشورت نکرده بود و دیپلمات ارشد آلمان از طریق گفتوگویی تلویزیونی و سپس پیامهای تلفن همراه در جریان طرح کارن بائر قرار گرفت.نمونه اینگونه ایدهها و تصمیمگیریها را آلمانیها اخیرا از سوی مرکل هم مشاهده کردند تا نشانه دیگری باشد بر عدم تمایل صدراعظم این کشور بر کنارکشیدن از تمام جنبههای سیاست. مرکل اخیرا قانون مقابله با تغییرات جوی و کاهش تولید گازهای گلخانهای را مورد بازبینی و تأیید قرار داد. این تصمیم پس از هفتهها کمپین و راهپیمایی در آلمان از سوی جنبش «جمعهها برای آینده» اتخاذ شد. اما این اقدام دیرهنگام هم کافی نبود و حتی انتظارات محافظهکاران در آلمان را برآورده نکرد. به طوری که بر اساس نظرسنجی انجامشده 53 درصد از مردم آلمان از این تصمیم مرکل ناامید شدهاند.