صدا و سیما « سکوت» خود را میشکند؟!
آنچه درهیاهوی تحرکات تبلیغی و رفت و آمدهای نفسگیر شخص روحانی بیش از پیش باید مورد بازبینی و پرسشگری قرار گیرد، نحوه استفاده رئیس قوه مجریه از « رسانه ملی» به عنوان ابزاری تبلیغی است. این واقعیت واکنش صاحبنظران و تحلیلگران را نیز برانگیخته است.
حجتالاسلام روحانی در دو ماه منتهی به رقابتهای انتخاباتی دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری – با عبور از پاسخگویی نسبت به وعدههای برزمین مانده- برای دفاع از کارنامه قابل تامل خود و جلب آرای عمومی تلاش مضاعفی از خود نشان میدهد.
رئیس دولت یازدهم از یکسو برنامه فشرده سفرهای استانی را کلید زده و از دیگر سو با حساسیت مناسبتهای تقویمی و رویدادهای جاری داخلی و خارجی را دنبال کرده و با صدور پیامهای کوتاه و بلند میکوشد خود را در دایره توجه افکارعمومی نگاه دارد.
نکته قابل تامل این که رئیس دولت یازدهم که تا پیش از این نسبت به اجرای برنامه سفرهای استانی چندان میل و رغبتی از خود نشان نمیداد و حتی به انحای مختلف منتقد جدی اینگونه برنامهها بود، به یکباره از اولین روزهای سال جدید علاوه بر سفر به کشور روسیه به 8 استان کشورمان سفر کرده است!
درباره چرایی و چگونگی سفرهای پرحجم و توام با سروصدای رئیس دولت گفتنیهایی است که فرصتی دیگر را طلب میکند. اما آنچه درهیاهوی تحرکات تبلیغی و رفت و آمدهای نفسگیر شخص روحانی بیش از پیش باید مورد بازبینی و پرسشگری قرار گیرد، نحوه استفاده رئیس قوه مجریه از « رسانه ملی» به عنوان ابزاری تبلیغی است. این واقعیت واکنش صاحبنظران و تحلیلگران را نیز برانگیخته است.
به راستی بر اساس کدام ماده و قانون، رئیس دولت خود را محق استفاده تبلیغی از رسانه ملی میداند؟
مدیران ارشد سازمان صدا و سیما به خوبی به این نکته واقفند که اگرچه حجتالاسلام روحانی ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد و رئیس دولت یازدهم به شمار میآید اما وی اکنون یکی از نامزدهای انتخاباتی است و باید با رفتار و گفتار وی به مثابه دیگر نامزدهای انتخاباتی برخورد کرد.
به راستی چرا رئیس دولت، دولتمردان و مشاوران روحانی پاسخی به این نکته ندادهاند؟
از دیگر سو، رفتار رسانههای اصلاحطلب نیز درباره اولا تبلیغات زودهنگام دولت و ثانیا استفاده ابزاری – تبلیغی از رسانه ملی تاملبرانگیز است. طنز روزگار این که این رسانهها که تا پیش از این به انحای مختلف نقد رفتار صدا و سیما را در دستور کار داشتهاند این روزها نسبت به موضوع سواستفاده روحانی از موقعیت خود و همچنین استفاده ابزاری از صدا وسیما کمترین توجه و واکنشی نشان نمیدهند. حال این که تمامی برنامههای روی آنتن صدا و سیما را رصد کرده و نسبت به کوچکترین نقد به عملکرد دولت در برنامههای تلویزیونی به سرعت واکنش نشان داده و حجمی از انتقادات را روی سر مجری یا کارشناس منتقد آوار میکنند!
این که چرا سازمان صدا و سیما – علیرغم وجود مستندات و مصادیق فراوان از بیتوجهیها، طعنهها و کنایههای دولت به عملکرد این سازمان – به رفتار تعجببرانگیز دولت و دولتمردان تن میدهد و با پوششی پرحجم از برنامههای دولت در این روزهای منتهی به انتخابات، انتقادات محافل کارشناسی – تخصصی را برانگیخته است، پرسشی است که مدیران ارشد سازمان باید به افکارعمومی پاسخ دهند.
آیا مسئولان سازمان صدا و سیما نسبت متناسبی برای پوشش برنامههای دیگر نامزدهای انتخاباتی نیز سنجیده و درنظر گرفتهاند؟ با نیم نگاهی به روند کنونی پوشش اخبار شخص روحانی و دیگر نامزدهای انتخاباتی به جرائت میتوان نوشت که عملکرد صدا و سیما دراین باره بسیار قابل نقد است و بلکه هیچ اندیشهای دراین باره را شاهد نبودهایم.
البته رسانههای متعهد و منصف و به تبع آن بخشی از افکارعمومی – به رغم تقلای دولت در پنهان ماندن واقعیات- نسبت به بیتوجهی دولت در تخصیص بودجه مناسب و همچنین پرداخت بودجه به نحو مقتضی به این سازمان تا حدودی آگاهی دارد اما به نظر میرسد این روزها فرصتی است تا مسئولان سازمان صدا و سیما با صداقت، صراحت و آشکارا از فشارهای پیدا و پنهان دولتمردانی – که کمترین توجه به نیازهای مالی و تجهیزاتی رسانه ملی را در ماهها و سالهای گذشته در مواجهه با جنگ گسترده رسانهای دشمن نداشتهاند- بگویند.
رئیس دولت یازدهم از یکسو برنامه فشرده سفرهای استانی را کلید زده و از دیگر سو با حساسیت مناسبتهای تقویمی و رویدادهای جاری داخلی و خارجی را دنبال کرده و با صدور پیامهای کوتاه و بلند میکوشد خود را در دایره توجه افکارعمومی نگاه دارد.
نکته قابل تامل این که رئیس دولت یازدهم که تا پیش از این نسبت به اجرای برنامه سفرهای استانی چندان میل و رغبتی از خود نشان نمیداد و حتی به انحای مختلف منتقد جدی اینگونه برنامهها بود، به یکباره از اولین روزهای سال جدید علاوه بر سفر به کشور روسیه به 8 استان کشورمان سفر کرده است!
درباره چرایی و چگونگی سفرهای پرحجم و توام با سروصدای رئیس دولت گفتنیهایی است که فرصتی دیگر را طلب میکند. اما آنچه درهیاهوی تحرکات تبلیغی و رفت و آمدهای نفسگیر شخص روحانی بیش از پیش باید مورد بازبینی و پرسشگری قرار گیرد، نحوه استفاده رئیس قوه مجریه از « رسانه ملی» به عنوان ابزاری تبلیغی است. این واقعیت واکنش صاحبنظران و تحلیلگران را نیز برانگیخته است.
به راستی بر اساس کدام ماده و قانون، رئیس دولت خود را محق استفاده تبلیغی از رسانه ملی میداند؟
مدیران ارشد سازمان صدا و سیما به خوبی به این نکته واقفند که اگرچه حجتالاسلام روحانی ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد و رئیس دولت یازدهم به شمار میآید اما وی اکنون یکی از نامزدهای انتخاباتی است و باید با رفتار و گفتار وی به مثابه دیگر نامزدهای انتخاباتی برخورد کرد.
به راستی چرا رئیس دولت، دولتمردان و مشاوران روحانی پاسخی به این نکته ندادهاند؟
از دیگر سو، رفتار رسانههای اصلاحطلب نیز درباره اولا تبلیغات زودهنگام دولت و ثانیا استفاده ابزاری – تبلیغی از رسانه ملی تاملبرانگیز است. طنز روزگار این که این رسانهها که تا پیش از این به انحای مختلف نقد رفتار صدا و سیما را در دستور کار داشتهاند این روزها نسبت به موضوع سواستفاده روحانی از موقعیت خود و همچنین استفاده ابزاری از صدا وسیما کمترین توجه و واکنشی نشان نمیدهند. حال این که تمامی برنامههای روی آنتن صدا و سیما را رصد کرده و نسبت به کوچکترین نقد به عملکرد دولت در برنامههای تلویزیونی به سرعت واکنش نشان داده و حجمی از انتقادات را روی سر مجری یا کارشناس منتقد آوار میکنند!
این که چرا سازمان صدا و سیما – علیرغم وجود مستندات و مصادیق فراوان از بیتوجهیها، طعنهها و کنایههای دولت به عملکرد این سازمان – به رفتار تعجببرانگیز دولت و دولتمردان تن میدهد و با پوششی پرحجم از برنامههای دولت در این روزهای منتهی به انتخابات، انتقادات محافل کارشناسی – تخصصی را برانگیخته است، پرسشی است که مدیران ارشد سازمان باید به افکارعمومی پاسخ دهند.
آیا مسئولان سازمان صدا و سیما نسبت متناسبی برای پوشش برنامههای دیگر نامزدهای انتخاباتی نیز سنجیده و درنظر گرفتهاند؟ با نیم نگاهی به روند کنونی پوشش اخبار شخص روحانی و دیگر نامزدهای انتخاباتی به جرائت میتوان نوشت که عملکرد صدا و سیما دراین باره بسیار قابل نقد است و بلکه هیچ اندیشهای دراین باره را شاهد نبودهایم.
البته رسانههای متعهد و منصف و به تبع آن بخشی از افکارعمومی – به رغم تقلای دولت در پنهان ماندن واقعیات- نسبت به بیتوجهی دولت در تخصیص بودجه مناسب و همچنین پرداخت بودجه به نحو مقتضی به این سازمان تا حدودی آگاهی دارد اما به نظر میرسد این روزها فرصتی است تا مسئولان سازمان صدا و سیما با صداقت، صراحت و آشکارا از فشارهای پیدا و پنهان دولتمردانی – که کمترین توجه به نیازهای مالی و تجهیزاتی رسانه ملی را در ماهها و سالهای گذشته در مواجهه با جنگ گسترده رسانهای دشمن نداشتهاند- بگویند.