شبح قالیباف روی سر شورای شهر و شهرداری
نه فقط شهرداری، قالیباف در هر جایگاهی که قرارگرفته کار را برای مدیران پس از خود سخت کرده است؛ دستاوردها و عملکرد وی حالا شبحی است که سایه اش بر سر شورای شهر و شهرداری باقی خواهدماند. سایه ای که با تخریب و تهمت محو نمی شود.
محمدباقر قالیباف 12 سال مدیر شهر تهران بود؛ مدیری که به بیان مقام معظم رهبری جهادی کار کرد و همین جهادی بودن باعث شده بود حتی مهمانان خارجی هم از تغییر چهره پایتخت شگفت زده شوند.
شگفتی نه فقط به بیان، که وقتی شهردار تهران، در سال 2008 به عنوان یکی از 8 شهردار برتر جهان انتخاب شد، محمدباقر قالیباف ثابت کرد شگفت زده کردن خارجی ها بی دلیل و فقط از روی حرف نیست.و اگر به اینها اجرای ابرپروژه هایی مثل پل طبیعت که برنده معتبرترین معماری جهان شد را هم اضافه کنیم یا سیستم حمل و نقل عمومی تهران که در سال 2011 به خاطر سرعت توسعه و رشد قابل توجهش، تهران را در لیست 5 شهر برتر جهان قرارداد؛ درمی یابیم عملکرد محمدباقر قالیباف، چیزی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت.
رساندن خطوط مترو تهران به 300 کیلومتر، افتتاح بزرگترین باغ کتاب جهان، احداث دریاچه خلیج فارس یا دیگر پروژه های فرامنطقه ای دستاوردهایی است که همگی سایه قالیباف را تا دهه های بعد بر سر شهرداران غیر از او خواهد گستراند.
برای همین هم بود که وقتی پس از سال ها، شورای شهر به دست اصلاح طلبان افتاد، تمام تلاش شان را بر ویرانه خواندن تهران قراردادند تا اندکی از بار توقع مردم بکاهند؛ مردمی که به بیان شورای شهری ها، قالیباف با خدمات بی نظیرش آنها را پرتوقع بار آورده است.
اینکه تهران 100 سال عقب افتاده و مدیریت قالیباف از مدیریت احمدی نژاد هم اسفناک تر است، راهبرد اصلاحاتی ها برای کمرنگ کردن سایه قالیباف از سرشان بود. سایه ای که باعث شد انتخاب شهردار پس از قالیباف سخت ترین کار شورا باشد. شورایی که در اولین آزمون پس از 15 سال مجبوراست با هر ترفندی شده مردم تهران را راضی نگه دارد.
کمتر از دو سال دیگر انتخابات مجلس و حدود سه سال دیگر انتخابات ریاست جمهوری در پیش روست و برد اصلاح طلبان در این دو، به عملکرد هم قطاران شان در شورای شهر تهران به شدت وابسته است. ناکارآمدی شهردار به پای اصلاح طلبان و جریان های حامی دولت نگاشته می شود و در نتیجه تاثیر مستقیمی در انتخاب مردم در انتخابات آینده خواهدگذاشت.
با این همه اما محمدعلی نجفی، به عنوان گزینه هردو جبهه کارگزاران و اصلاح طلبان چندان هم مطلوب کار نکرد؛ جدا از عزل و نصب های پرحاشیه، در جریان آلودگی هوا براساس برخی اخبار به کیش پناه برد و تا چند روز پس از زلزله هم بازنگشت. برف یکروزه تهران هم او را چنان غافلگیرکرد که حتی صدای خود شورای شهری ها که با قاطبه آرا به او اعتماد کرده بودند هم درآمد. اضافه کنید بر اینها توقف پروژه های نیمه تمام شهرداری، اجرای طرح ترافیک جدید و….
شاید بی جهت نباشد که خبرهایی به گوش می رسد که بر اساس آن حذف نجفی و جایگزینی گزینه ای که حداقل درصدی از توان محمدباقر قالیباف را داشته باشد نیز برای همین در دستور کار شوراست. گزینه ای که در میان مدیران ارشد کارگزاران و اصلاحاتی ها به چشم نمی آید. حتی محسن هاشمی و اسحاق جهانگیری هم نخواهند توانست مدیریت ضعیف نجفی را ماستمالی و مدیریت جهادی قالیباف را به شهر برگردانند.
و این یعنی اصلاح طلبان و کارگزارانی ها تا مدت ها باید خیال شورای شهر و شهرداری را از سر به در کنند. ماجرایی که اگر اتفاق بیفتد رای حداکثری به لیست امید را هم برای تهرانی ها به ماجرایی تاسف بار تبدیل خواهدکرد.
محمدباقر قالیباف بی سیاست و بی حاشیه فقط خدمت رسانی به شهروندان تهرانی را در سر می پروراند و آنچه انجام شده قابل انکار و دستکاری نیست. گویای همان چیزی است که مردم از زمان حضورش در نیروی انتظامی و فعالیت های نوآورانه ای همچون راه اندازی پلیس 110 به خاطر دارند. مردم تهران خوب به خاطر دارند 137 و 1888 میراث مدیریت جهادی و به روز قالیباف است و توقع شان از شورای شهر، انتصاب شهرداری است با این سطح از تفکر، هوش و توانمندی.
نه فقط شهرداری، قالیباف در هر جایگاهی که قرارگرفته کار را برای مدیران پس از خود سخت کرده است. مقایسه با دستاوردها و عملکرد وی در شهرداری هم کار شهرداران پس از او را به دشوار می کند؛ قالیباف حالا شبحی است که سایه اش بر سر شورای شهر و شهرداری باقی خواهدماند. سایه ای که با تخریب و تهمت پاک نخواهدشد.