شادی، با سهمِ ۵۰ درصد خودمان!
همه می خواهند خوشحال باشند، ولی در عمل عده بسیاری کمی واقعاً شاد هستند.
چطور می توانید خوشحال تر باشید؟ هم خبر خوب داریم و هم خبر بد! متأسفانه، تقریبا 50 درصد خوشحالی شما توسط ویژگی های شخصیتی تعیین می شوند که عمدتاً ارثی هستند. یعنی اینکه، نیمی از احساس شاد بودن شما در عمل خارج از کنترل شماست.
خبر خوب اینجاست که 50 درصد میزان شاد بودن شما به طور کامل تحت اختیار خود شماست. مسائلی مثل روابط، سلامت، حرفه شغلی، کارهایی که انجام می دهید… حتی اگر فردی باشید که عادت دارید انرژی منفی به اطرافیان دهید، باز هم می توانید قدم هایی بردارید تا خودتان را بسیار شادتر کنید.
در اینجا 9 کار را معرفی می کنیم که از نظر علمی اثبات شده با انجام آن ها می توانید شادتر باشید:
1. کاری که در آن خوب هستید را تا جایی که می توانید انجام دهید
حتماً کلیشه قدیمی در مورد هنرمند گرسنه ولی خوشحال را شنیده اید! به نظر می رسد که این کلیشه واقعاً درست است؛ هنرمندان در مقایسه با افراد غیر هنرمند معمولاً به میزان قابل توجهی از کار خود راضی تر هستند، حتی اگر درآمد آن ها به تا حد زیادی کمتر از سایر زمینه های مهارتی باشد.
مشخص است که هر چه شما از کاری که انجام می دهید بیشتر لذت ببرید و احساس رضایت بیشتری کنید، خوشحال تر خواهید بود.
البته غیر منطقی است که فکر کنید می توانید همه چیز را کنار بگذارید و تنها کاری را انجام دهید که عاشق آن هستید. ولی می توانید راه هایی پیدا کنید تا کاری که در آن بهتر هستید را بیشتر انجام دهید. تفویض اختیار کنید. برون سپاری کنید. محصولات و خدماتی که که ارائه می دهید را به سمتی پیش ببرید که به شما اجازه دهد بیشتر از توانایی هایتان استفاده کنید. اگر مربی خوبی هستید، راه هایی پیدا کنید که به افراد بیشتری آموزش دهید. اگر فروشنده خوبی هستید، راه هایی پیدا کنید که به مسئولیت های اجرایی خود نظم دهید و با مشتریان بیشتری در ارتباط باشید.
هر کسی حداقل چند کار خاص را به بهترین شکل انجام می دهد. راه هایی پیدا کنید تا آن کارها را به دفعات بیشتری انجام دهید. این گونه، بسیار شادتر خواهید بود، و احتمالاً بسیار موفق تر.
2. دوستان واقعاً خوب پیدا کنید.
ساده است که روی ساخت شبکه ای حرفه ای از شرکا، مشتریان، کارمندان، ارتباطات و … تمرکز کنید، چرا که احتمالاً برایتان منفعتی در پی خواهد داشت.
ولی پیدا کردن دوستان واقعی (نه فقط همکاران یا شبکه های اجتماعی) قطعاً منفعت در پی خواهد داشت. افزایش تعداد دوستانتان منجر به سلامت ذهنی بیشتری خواهد شد. در حقیقت، تحقیقات نشان داده که دو برابر کردن تعداد دوستانتان مثل این می ماند که از نقطه نظر حس شاد بودن، درآمد خود را 50 درصد افزایش دهید.
و اگر این ها برایتان کافی نیست، کسانی که روابط اجتماعی قدرتمندی ندارند نسبت به سایرین 50 درصد احتمال بیشتری دارد که در هر زمان خاص بمیرند.
خارج از محیط کارتان دوست پیدا کنید. در محیط کارتان هم دوست پیدا کنید. همه جا دوست پیدا کنید!
مهم تر از همه، دوستان واقعی پیدا کنید. زندگی طولانی تر و شادتری خواهید داشت.
3. به طور مرتب قدردانی و سپاسگذاری خود را بیان کنید.
در یک مطالعه، زوج هایی که قدردانی خود در تعاملاتشان با یکدیگر را بیان کردند رضایت و ارتباط بیشتری را در روز بعد با هم حس کردند. این شامل هم کسی می شد که تشکر خود را بیان کرد، و هم کسی که آن را دریافت کرد.
البته، در محیط کار هم همینطور است. قدردانی خود از کار سخت یکی از کارمندانتان را نشان دهید، و هر دو احساس بهتری در مورد خودتان خواهید داشت.
روش آسان دیگری برای تقویت سپاسگذاری در خود این است که چند چیزی که قدردان آن هستید را هر شب روی کاغذ یادداشت کنید. مطالعه دیگری نشان داد که کسانی که هفته ای یک بار پنج چیزی که قدردان آن بودند را نوشتند بعد از 10 هفته به میزان 25 درصد شادتر بودند.
افراد شاد روی چیزهایی که دارند تمرکز می کنند، نه روی چیزهایی که ندارند. این انگیزه بخش است که چیزهای بیشتری در حرفه شغلی، روابط، حساب بانکی و … خود بخواهید، ولی فکر کردن در مورد چیزی که از قبل دارید، و ابراز قدرشناسی برای آن، شما را بسیار خوشحال تر خواهد کرد.
به یاد داشته باشید که حتی اگر هنوز رویاهای بزرگی دارید، تا همین الان هم به موفقیت های زیادی رسیده اید، و باید واقعاً به خودتان افتخار کنید.
4. برنامه ریزی سفر کنید… حتی اگر هیچ وقت به آن سفر نروید.
حتی اگر هم به تعطیلات و سفر نروید، فقط همین که برنامه ریزی سفر را کنید یا از کار فاصله بگیرید می تواند شادمانی شما را افزایش دهد. مطالعه ای نشان داد که اوج شادی افراد در مرحله برنامه ریزی تعطیلات به وجود آمد، چرا که افراد از حس لحظه شماری لذت می برند. در این مطالعه، تأثیر لحظه شماری برای تعطیلات میزان شادی را برای هشت هفته بالا برد. بعد از تعطیلات، میزان شادی برای اکثر افراد بلافاصله به سطوح قبلی بازگشت.
امتحان کنید! به این فکر کنید که کجا دوست دارید بروید و برای سفر برنامه ریزی کنید، حتی اگر در حال حاضر نمی توانید از پس خرج آن بر بیایید. بیشتر سرگرمی در برنامه ریزی است، به علاوه اینکه هیچ وقت نمی دانید چه پیش می آید: اگر در برنامه خود حسابی جدی باشید، شاید واقعاً متوجه شوید که می توانید از پس این سفر بر بیایید.
5. به طور مرتب اهداف خود را دنبال کنید.
هدف هایی که دنبال نکنید هدف نیستند، رویا هستند…. و رویاها فقط وقتی شما را خوشحال می کنند که رویاپردازی کنید.
ولی دنبال کردن اهداف، شما را شاد می کند. کسانی که بتوانند هدفی را پیدا کنند که آن را دنبال کنند، 19 درصد احتمال بیشتری دارد که از زندگی خود احساس رضایت کنند و 26 درصد احتمال بیشتری دارد که در مورد خود حس مثبتی داشته باشند.
پس قدردان چیزی باشید که دارید، و به طور مداوم تلاش کنید که به چیزهای بیشتری دست پیدا کنید. اگر هدف بزرگی را دنبال می کنید، حتماً هر وقت یک قدم به دستیابی به آن نزدیک تر می شوید، خودتان را تحسین کنید.
ولی مقایسه نکنید که الان کجا هستید و یک روز امیدوارید کجا باشید. ببینید که الان در مقایسه با چند روز قبل کجا هستید. در این صورت کلی حس رضایت پیدا خواهید کرد، و کلی موضوع برای قدردان بودن.
6. تا جایی که می توانید به بقیه کمک کنید.
با اینکه بخشش کردن صفتی غیر خودخواهانه به شمار می رود، ولی واقعیت اینجاست که ارائه حمایت اجتماعی می تواند برای فرد سودمندتر باشد تا دریافت کردن آن.
به طور درونی، همه ما از این موضوع آگاه هستیم چرا که کمک کردن به کسی که نیازمند است حس فوق العاده ای دارد. نه تنها کمک کردن به فرد دارای نیاز حس رضایت بخشی دارد، بلکه یادآور این موضوع نیز است که ما در مقایسه با او چقدر خوشبخت هستیم. همین دلیل دیگری است که ما باید قدردان چیزی باشیم که از پیش داریم.
به علاوه، دریافت کردن چیزی است که شما نمی توانید کنترل کنید. اگر شما به کمک نیاز داشته باشید، یا اینکه فقط کمک بخواهید، نمی توانید دیگران را مجبور کنید که کمکتان کنند. ولی همیشه می توانید کمک کردن و یاری رساندن به دیگران را خودتان کنترل کنید.
و این یعنی اینکه همیشه، حداقل تا اندازه ای، می توانید کنترل کنید که چقدر خوشحال باشید، چون که بخشش کردن شما را شادتر می کند.
7. پول در بیاورید… و در کنار آن خاطرات بسازید.
پول مهم است. پول کارهای زیادی انجام می دهد. (که یکی از مهم ترین های آن، این است که گزینه در اختیارتان می گذارد.)
ولی بعد از نقطه ای، پول دیگر شما را خوشحال نمی کند. بعد از رسیدن به میزان مشخصی، پول خوشحالی بیشتری (یا کمتری) فراهم نمی آورد. بعد از آن نقطه مشخص، درآمد بیشتر نه می تواند مسیری به سمت تجربه شادی باشد، و نه مسیری به سمت کاهش ناراحتی یا استرس.
بعد از رسیدن به آن آستانه پولی خاص، درآمد بیشتر از آن دیگر توانایی فرد در انجام کارهایی که برای سلامت عاطفی اش اهمیت دارد را افزایش نمی دهد، مثل سپری کردن زمان با کسانی که دوستشان دارد، اجتناب از درد و بیماری، و لذت بردن از اوقات فراغت.
مطالعه ای نشان داده که محرک های مادی و رضایت در زندگی با هم نسبت معکوس دارند. یا به عبارت ساده، دنبال کردن مال و اموال، شما را کمتر خوشحال می کند.
به آن به چشم سندرم خانه بزرگتر نگاه کنید. شما خانه ای بزرگتر می خواهید. شما خانه ای بزرگتر نیاز دارید. (در واقع اینطور نیست، ولی احساس می کنید که این نیاز را دارید.) پس آن خانه را می خرید. زندگی خوب پیش می رود… تا اینکه چند ماه بعد، خانه بزرگتر فقط خانه ای معمولی برایتان است.
8. صبح ها بعد از بیدار شدن، 20 دقیقه ورزش کنید.
محققان دانشگاه ورمانت یافتند که ورزش ایروبیک (هوازی) با شدت ملایم، به همراه نرخ ضربان قلب حدوداً 112 تپش در دقیقه، روحیه شرکت کنندگان در این بررسی را تا 12 ساعت بعد از ورزش بهبود داد.
ورزش هوازی ملایم خلق و خو را بلافاصله بهبود می دهد، و این بهبود می تواند تا 12 ساعت طول بکشد. این نشان می دهد که حتی ورزش هوازی ملایم این پتانسیل را دارد که استرس روزانه ای که منجر به پریشان شدن خلق افراد می شود را تسکین دهد.
شما حتی احساس باهوش تر بودن هم خواهید کرد. ورزش سلول های جدیدی در مغز ایجاد می کند و این سلول های جدید را اثربخش تر می کند. ورزش، نسبت به اندیشیدن، قدرت فکر شما را قوی تر می کند.
پس به عنوان اولین کار در روز، ورزش کنید. احساس بهتری داشته باشید. باهوش تر باشید. بله، مسلماً می توانید بعد از کار هم ورزش کنید، ولی احساسات شاد و قدرت ذهنی اضافی بعد از آن وقتی که خواب هستید به هدر خواهد رفت.
یادتان باشد که شما فقط به 20 دقیقه ورزش هوازی ملایم احتیاج دارید. در مورد بیشتر مردم، «ملایم» به این معنی است که نرخ ضربان قلب باید بین 100 تا 120 تپش در دقیقه (بسته به سن، میزان آمادگی جسمانی، شرایط پزشکی، غیره) باشد.
این بهای اندکی است که برای شاد بودن در تمام طول روز می پردازید.
9. زندگی را به شکلی سپری کنید که می خواهید.
«برونی ور» کارمند مراقبت تسکینی بیمارستان بود که وقت خود را با بیمارانی سپری میکرد که تنها چند ماه فرصت برای زندگی کردن داشتند. او در کتاب خود نوشته که مهم ترین افسوس آن بیماران این بود که «ای کاش شهامت داشتم که به دلخواه خودم زندگی می کردم، نه طبق انتظارات دیگران از من.»
چیزی که دیگران فکر می کنند، به ویژه کسانی که آن ها را حتی نمی شناسید، اهمیتی ندارد. چیزی که دیگران می خواهند شما انجام دهید، اهمیتی ندارد.
امیدهای شما، رویاهای شما، اهداف شما… زندگی را آنطور که می خواهید سپری کنید. خود را با کسانی احاطه کنید که شما را حمایت کنند و نه فقط به «شمایی» که می خواهند باشید، بلکه به خود واقعی تان اهمیت بدهند.
انتخاب هایی داشته باشید که برایتان مناسب باشد. چیزهایی که واقعاً می خواهید بگویید را به کسانی بگویید که بیش از همه به شنیدن آن ها نیاز دارند. احساسات خود را بیان کنید. دوستانی پیدا کنید، و با آن ها در ارتباط بمانید.
منبع:برترین ها