سیاست عوامفریبانه ترامپ

  • سیاسی
  • چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۶ ۹:۰۹
    کد خبر :178811

دونالد ترامپ در سندی که تحت عنوان استراتژی امنیت ملی امریکا منتشر و درباره آن سخنرانی کرده است، تلاش داشته تا نام ایران و کره شمالی را ذیل آنچه تهدید علیه امنیت بین‌الملل می‌خواند، قرار دهد.

ترامپ همچنین از قصد دولتش برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران سخن گفته است. این در حالی است که در نتیجه مذاکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌های بزرگ جهان این نکته به اثبات رسید که جمهوری اسلامی اصلاً به‌دنبال تسلیحات هسته‌ای نیست و برجامی که ترامپ با آن به مخالفت برخاسته به‌دنبال دستیابی به این هدف بوده که چهار مسیری که حدس زده می‌شد ایران ممکن است از طریق آنها به سلاح هسته‌ای دست یابد، بسته شود.
بنابراین ترامپ در شرایطی توافق هسته‌ای را زیر سؤال برده است که او در واقع از جزئیات این توافق بی‌اطلاع است و انتقادات او پایه‌ای ندارد. به این ترتیب هجمه رئیس جمهوری امریکا علیه توافق هسته‌ای در حالی است که او اولاً اطلاعات دقیقی از این پیمان ندارد ثانیاً حرف مشاورانش را هم نمی‌پذیرد.
چنین رویه‌ای باعث می‌شود او از یک طرف از مخالفت با برجام سخن گوید و از طرف دیگر در دکترین امنیت ملی‌اش اعلام کند که ما تلاش می‌کنیم ایران به سلاح هسته‌ای دسترسی پیدا نکند. یعنی موضوعی که پیش از این در خلال یکی از فشرده و دقیق‌ترین مذاکرات دیپلماتیک حل و فصل شده برای او جایگاهی ندارد. از این‌رو پس از آنکه در ایجاد وحدت داخلی در امریکا برای نقض برجام ناکام ماند، کوشید با پیگیری یک سیاست تبلیغاتی و عوام فریبانه، سیاست ایران هراسی را برای جبران ناکامی در موضوع برجام در پیش گیرد.
برای پیگیری چنین هدفی ادعای حمایت ایران از تروریسم و انتقاد از برنامه‌های موشکی کشورمان که ماهیت امنیتی و دفاعی دارد را در صدر برنامه‌های خود نشانده است. در چارچوب این سیاست در حالی که ایران تأکید دارد سلاح موشکی‌اش اولاً در زمره سلاح‌های متعارف است و ثانیاً در جهت دفاع از کشور در برابر تهاجم دیگران است، مقام‌های امریکا تلاش می‌کنند منطق ایران را خدشه دار کرده و ایران را حامی تروریسم و تأمین‌کننده امنیت تروریست‌ها معرفی کنند.
اما نکته اینجاست سیاستی که ترامپ در پیش گرفته نه تنها به سمت ثبات نمی‌رود بلکه در تعارض با معادلات بین‌المللی است بویژه آنجایی که او به‌طور مرتب ابتدا بر منافع امریکا تأکید می‌کند و اولویت اول را به تأمین منافع کشورش می‌دهد.
درست است که قبلاً هم این سیاست از سوی دولتمردان پیشین امریکا دنبال می‌شد اما به‌صورت رسمی اعلام نمی‌شد ولی وقتی رئیس جمهوری امریکا این موضوع را به صراحت بیان می‌کند، در تعارض مستقیم با منافع اروپایی‌ها و قدرت‌هایی چون چین، ژاپن و کره جنوبی قرار می‌گیرد یعنی به جای اینکه بگوید با هم کار کنیم می‌گوید اول به منافع امریکا نگاه کنیم.
این رویه در داخل امریکا ممکن است موقعیت ترامپ را تقویت کند ولی در روابط بین‌الملل مشکلات جدی به وجود می‌آورد و این سؤال برای متحدین امریکا مطرح می‌شود که چرا باید منافع امریکا در اولویت قرار گیرد. بنابراین در چنین شرایطی ترامپ به آسانی نمی‌تواند اهداف خود را علیه جمهوری اسلامی پیش ببرد اما این امر به این معنا هم نخواهد بود که ما مراقب عملکردمان نباشیم و این گونه تصور کنیم که هر اقدامی را براحتی انجام دهیم و تصور کنیم که شکاف کنونی میان اروپا وامریکا مانع از اجماع آنها علیه ایران خواهد شد. بلکه باید با تداوم رویکرد اعتدالی خود در عرصه بین‌المللی و در مواجهه با تنش دیپلماتیک با امریکا همچنان سایر کشورها را کنار خود نگه داریم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید