سود سپرده و داستان عدهای که از محل هیچ ثروتمند میشوند
نظام بانکی از محل هیچ در ماه به چهار میلیون نفر در عمل حقوق میدهد و اسم آن را میگذارد سود بانکی. سود سپرده باید به کمتر از یک درصد کاهش یابد و به این بازی کودکانه و غیرمسئولانه که اقتصاد کشور را به بازی گرفته، خاتمه داده شود.
یک تحلیلگر بازار اعتقاد دارد ازآنجاییکه سود سپرده از محل زیان وامگیرندگان پرداخت میشود ادامه آن غیرممکن است. محمدحسین ادیب تحلیلگر بازار و استاد دانشگاه در کانال تلگرامی خود به نکاتی اشارهکرده که بازنشر آنها خالی از لطف نیست.
به گزارش بازتاب، ادیب نوشت: در گلدکوئیست سود یک نفر از محل زیان دیگری پرداخت میشود. از طرفی سودی که بانکها به سپرده پرداخت میکنند از محل زیان وامگیرنده و زیان بانکها پرداخت میشود. لذا ماهیت گلدکوئیستی دارند.
اما چرا بانکها اینگونه عمل میکنند؟ مدیرعامل و اعضای هیئتمدیره بانکها، مالک بانک نیستند و معمولا هر ٢ تا ٣ سال عوض میشوند لذا چون مالک بانک نیستند برایشان مهم نیست که بانک زیان میکند یا سود.
فقط این مهم است که در دوره ٢ تا ٣ ساله مدیریت آنها، همهچیز گلوبلبل نشان داده شود. هیچچیز بیشتر از این نیست و هر کس جز این تصور کند از داخل بانکها را نمیشناسد.
صورتهای مالی بانکها، سود موهوم شناسایی میکند، صورتهای مالی بانکها، دستکاریشده است و اگر صورتهای مالی بانکها با روش ifrs تنظیم شود، جلوی سودهای موهوم گرفته میشود و دیگر دستکاری صورتهای مالی برای گلوبلبل نشان دادن، ممکن نخواهد بود.
بانکهای خارجی فقط زمانی حاضر به تعامل با یک بانک ایرانی هستند که برای سه سال متوالی صورت مالی آن بانک با روش ifrs تنظیمشده و برای آنها ارسال شود.
اینکه ایراد گرفته میشود برجام موفق نبود زیرا بانکهای خارجی بزرگ حاضر با مراوده با بانکهای ایرانی نیستند حرف افراد غیر مطلع است. بانکهای خارجی از بانکهای ایرانی صورت مالی بر اساس ifrs میخواهند تا با آنها کار کنند و بانکها ندارند، پس میبینیم که اشکال در برجام نیست، اشکال در صورتهای مالی غیراستاندارد بانکهاست.
نگارنده در سخنرانی که در حضور معاون و مسئولان بورس در یکی از کارگزاریها داشت وقتی به این مسئله اشاره کرد، معاون محترم سازمان بورس اظهار داشتند که فقط نماد سه بانک در بورس باز است و علت آن این است که دستور داده شده بقیه بانکها زمانی نمادشان باز شود که صورت مالی با ifrs ارائه بدهند و بانکها مقاومت میکنند.
بانکهایی که نماد آنها باز شد سود شناساییشده با استاندارد حسابداری قبل ارائه دادهاند، وقتی بِه روش ifrs ارائه شد همه زیانده شدند و ارزش سهام آنها در بورس سقوط کرد، هر بانکی که با روش ifrs صورت مالی ارائه داد سود شناساییشده یا به زیان تبدیل شد یا سود به ده درصد سابق کاهش یافت. استاندارد ifrs به سالها دستکاری بانکها در صورتهای مالی و شناسایی سود غیرواقعی پایان میدهد.
در شرایط کنونی چهار میلیون سپردهگذار از محل سود سپرده زندگی میکنند، چهار میلیون نفر از محل سودی که اصلا وجود ندارد زندگی میکنند. صورتهای مالی دستکاری شده و سود غیرواقعی تقسیم میشود و بعد این سود غیرواقعی را بین چهار میلیون نفر تقسیم میکنند.
لزوم قدردانی از حرکت قاطع بانک مرکزی
اگر صورتهای مالی بانکها با روش ifrs تنظیم شود سودی که بانکها به سپرده پرداخت میکنند کمتر از نیم درصد خواهد بود. در حال حاضربانک مرکزی اجازه نمیدهد مجمع بانکها تشکیل شود بدون اینکه صورت مالی به روش ifrs تنظیم شود.
چهار میلیون نفر شاغل و بازنشسته از بخش عمومی در ماه حقوق میگیرند، نظام بانکی از محل هیچ در ماه به چهار میلیون نفر در عمل حقوق میدهد و اسم آن را میگذارد سود بانکی. سود سپرده باید به کمتر از یک درصد کاهش یابد و به این بازی کودکانه و غیرمسئولانه که اقتصاد کشور را به بازی گرفته، خاتمه داده شود.
چراکه بیجهت یک عدهای از محل هیچ ثروتمند میشوند. در حقیقت ما در عصری زندگی میکنیم که چهار میلیون نفر از هیچ پول درمیآورند و زندگی میکنند.
کسی که در ابتدای سال ٩٢ در موسسات و بانکهای کوچک که سود سپرده بالا میدهند سپردهگذاری کرده بود، اکنون سپردهاش دو برابر شده است بدون اینکه کارکرده باشد، اینگونه یک عدهای را بدون کار کردن ثروتمند کردن، فرهنگ کار کردن در کشور را لوث میکند و سنگ روی سنگ بند نمیشود.
میتوان گفت ثروت عدهای از محل از هستی ساقطشده وامگیرنده، دو برابر شده است. درحالیکه بخشی از وامگیرندگان نیز تولیدکنندگان بودهاند.
سودی که بانکها به سپرده پرداخت میکنند به ٩٠ درصد کسبوکارها علامت میدهد که کسب خود را تعطیل و پول آن را در بانک سپردهگذاری کنند.
آیا این رفتار مسئولانه است؟ این شیوه اداره بانکها به سود هیچکس جز مدیرعامل و هیئتمدیره بانکها نیست که با صورتهای مالی دستکاری شده عملکرد خود را گلوبلبل نشان دهند و بعد به خاطر سودی که اصلا وجود ندارد پاداش عملکرد در مجمع دریافت کنند.