سوءاستفاده بنگاههای مسکن؛ نرخ اجاره در پلدختر «چند برابر» افزایش یافت
«شهر» در قبضه ویرانیست؛ محلاتِ غرب و جنوب غربی پلدختر آنچنان ویران شدهاند که مردم، خانههای مسکونی، زیرساختهای شهری و همچنین محل کسب و کار خود را از دست دادهاند؛ سیلِ ویرانی که دوازدهم فروردین به راه افتاد، جنوب غربی پلدختر را درهم پیچید و رفت…
بیشترین تخریب مسکونی، در منطقه سازمانیهایِ جنوب غرب شهرستان پلدختر اتفاق افتاده است؛ از کنار استادیوم ورزشی این شهرستان که در قسمت ورودی این منطقه قرار دارد، میگذریم؛ ورزشگاهی که روزی محل تمرینات مختلف ورزشی جوانان این شهرستان بود، امروز به تلی از خاک تبدیل شده است؛ استادیوم «شهید غلامرضا چاغروند» جوان خلبانی که برای دفاع از خاک میهنش جانفشانی کرد…..
وارد کوی سازمانیها میشویم؛ آنقدر منطقه تخریب شده که نمیشود کوچه و خیابانهایش را از هم تشخیص داد.
آیا کسی صدای مرا از منطقه سازمانیهای شهرستان پلدختر میشنود؟
وارد اولین خیابان که شدیم، تعدادی خانم کنار خرابهها خسته و رنجور ایستاده بودند، به سمتشان رفتم و جویای شرایط زندگیشان بعد از سیل شدم. «مهنار دلیکوند» یکی از صدها زنِ سیلزدهی کوی سازمانیها با چهرهای ماتمزده میگوید: خانهام به طور کامل تخریب شده و همه وسایل زندگیمان را از دست دادهایم. تاکنون از سوی هیچ سازمانی حمایت نشدهایم؛ با وجودی که بیشترین سیل گریبانگر منطقه ما شده، هنوز هیچ نهاد رسمی قول کمک به ما نداده است.
وی با بغض ادامه میدهد: آیا کسی صدای مرا از منطقه سازمانیهای شهرستان پلدختر میشنود؟
«نوشین پیری» خانم دیگری از جمع سیلزدگان جلو آمد و گفت: خانهمان ۱۰۰درصد تخریب شده و در این مدت امدادیهای جهادی جهت پاکسازی گل و لای خانهمان به ما کمکهای بسیاری کردند که ما از آنها بسیار سپاسگزاریم.
این خانم سیلزده در ادامه افزود: اگر هم هنرمند یا مسئولی به شهرستان پلدختر جهت بازدید آمده فقط از ورودی شهر بازدید کردند و به آخر پلدختر که الان میشود با سیلی که آن را ویران کرده، آخر دنیا نامیدش، کسی ما را ندید. انگار فراموش شدهایم. کسی نه ما را میبیند و نه صدای ما را میشنود. نکند فراموش شده باشیم؟!
ما هم مثل مردم سرپل ذهاب فراموش میشویم!
خانم پیری اضافه کرد: نکند ما نیز چند صباحی دیگر مانند مردم زلزلهزده سرپل ذهاب فراموش شویم و خودمان بمانیم و یک دنیا بدبختیهایمان؛ آن وقت با وعده وعید و پولهای ناچیزی که میدهند، کدام زخم زندگیمان را التیام ببخشیم؟ مردم ما را فراموش نکنند!
در ادامه «آمنه نادری» شهروند سیلزده کوچه شش سازمانیها گفت: از خانه دو طبقه و چندصد میلیون وسایل زندگیمان، فقط زمینی پر از گل و لای باقی مانده است. سیل، دار و ندارمان را به تاراج برد. تنها کمکی که به ما شده مقداری اقلام غذایی و یک تخته چادر بود؛ چند روز دیگر، با توجه به فرارسیدن گرمای زودرس در این منطقه، چگونه میتوانیم در «چادر» زندگی کنیم؟
کاش پایان سال تحصیلی را اعلام میکردند!
«آمنه» نگران فرزندانش است: مسئولان آموزش و پرورش باید در این شرایط بحرانی که فرزندانمان نه کتاب و نه لباس برای مدرسه رفتن دارند، پایان تحصیلی سال را اعلام میکردند. پسر بزرگم اول دبیرستانی و پسر کوچکم سوم دبستان است. با شرایط پیشآمده فرزند کوچکترم مشکل روحی پیدا کرده و مدام بهانهجویی و گریه میکند و اصلا حاضر نیست بدون امکانات به مدرسه برود. شبها در چادر ابتدا باید فرزندانم را دلداری بدهم و آرامشان کنم و بعد خودم تا صبح به حال و روزمان اشک بریزم.
وی در حالی که با حسرت، زمین خالی بهجا مانده از خانه دو طبقهاش را با اشاره به من نشان میدهد، میگوید: آیا با چند متر موکت و چند میلیون پولی که قول دادند به ما بدهند که البته اگر قولشان عملی شود، میتوانم زندگیام را جمع کنم؟! نمیدانم باید امید داشته باشم.
هنوز صحبتهای خانم نادری تمام نشده بود که به آرامی صدایم میزنند: «خانم خانم میشه به حرفهای من هم گوش کنی؟» برمیگردم؛ دختری نابینا کنار مادرش ایستاده است؛ نامش فاطمه است و میگوید: روشندلم و به همراه مادرم در یکی از خانههای کوچه ۹ منطقه سازمانیها زندگی میکنیم. سیلی که آمد تمام وسایلمان را با خود برد و هیچ وسیلهای برای زندگی نداریم. اینها را در حالی فاطمه میگوید که مادرش آرام آرام اشک میریزد.
روشندلِ سیلزده در ادامه میگوید: نیروهای ارتش منزلمان را از گل و لای پاک کردند ولی چیزی برای ادامه زندگی نداریم. امیدوارم خیرین صدای ما را شنیده و به من و مادر پیرم کمک کنند چراکه تاکنون سراغی از ما نگرفتهاند؟
چند برابر شدن اجاره مسکن در مناطق سالم
دردهای زنها در کوی سازمانیها تمامی ندارد؛ «اکرم مرادی» یکی دیگر از سیلزدگان این منطقه میگوید: پدر و مادر پیر و ناتوانی دارم. شرایط مالی بسیار ضعیفی دارند و مستأجر هستند. سیل تمام زندگیشان را نابود کرد و آن مختصر اثاثی که برایشان مانده حتی به درد سمساریها هم نمیخورد. دنبال خانهای برای اجاره هستند و با توجه به شرایط اقتصادی الان حتی نمیتوانند اتاقی را اجاره کنند. به جز یارانه و کمکهای کمیته امداد، هیچ منبع درآمدی ندارند. در شهرستان پلدختر بعد از سیل، تورم چندبرابر شده؛ از خانههای استیجاری گرفته تا اقلام غذایی و…. بنگاهیها، اجارهخانههای باقیمانده را چند برابر کردهاند؛ اگر از این منطقه سیل زده بخواهیم برویم به شرق شهرستان، باید چند برابر گذشته، اجاره خانه بپردازیم؛ پدر و مادر پیر و بازنشسته من از کجا بیاورند اجارههای نجومی بپردازند؟! امیدواریم مسئولان نظارت بیشتری به اسکان مردم به خصوص کمدرآمدها داشته باشند.
افشار پیری، رئیس شورای شهر پلدختر است؛ در مورد مشکلات این شهر بعد از سیل ویرانگرِ فروردین و در پاسخ به درد دلهای این مردم میگوید: اساسیترین مشکل فعلی شهرستان پلدختر بعد از سیل ویرانگر دوازدهم فروردین ماه، بازسازی فوری سه کیلومتر دیوار ساحلی است که بر اثر این سیل تخریب شده و آب وارد ضلع غربی این شهرستان شده و امیدواریم با همت مسئولان این مشکل هرچه سریعتر حل شود چراکه در بارندگیهای بعدی بسیار مشکلساز خواهد بود.
کانالهای سرپوشیده نیازمند لایروبی
پیری ادامه میدهد: اقدام دیگری که در کوتاهترین زمان ممکن باید صورت گیرد لایروبی کانالهای سرپوشیده است که البته تاکنون توسط نیروهای سپاه و بنیاد مسکن، ۵۰۰ متر آن انجام شده و دو هزار متر آن هنوز باقی مانده که باید لایروبی شود؛ در غیر این صورت با بارندگیهای بعدی، آب این کانالها در خانههای مردم پس زده خواهد شد.
وی میافزاید: اقدام دیگری که باید انجام شود لایروبی پلها، جدولها، معابر و خیابانهای سطح شهر است که اگر این اقدامات صورت پذیرد، زندگی مردم تا حدودی به شرایط عادی بازمیگردد که البته این اقدام نیاز به خودروهای شستشوی آتشنشانی و تجهیزات کافی دارد.
رئیس شورای شهر پلدختر عنوان کرد: شغل بیشتر مردم این شهرستان به دلیل کمبود کارخانجات و کارگاههای صنعتی، مغازهداری است و با توجه به شرایط پیش آمده و حجم گل و لای در سطح خیابانها، نمیتوانند مغازههای خود را باز کرده و مشغول به کار شوند؛ به همین دلیل پاکسازی مغازهها و فضاهای کسب و کار، یک ضرورت اساسی است.
شهرداری کمبود تجهیزات دارد
پیری در ادامه به کمبود تجهیزات و ماشینآلات شهرداری پلدختر اشاره کرد و گفت: شهرداری این شهرستان پنج خودرو از نوع کمپرسی و لودر دارند که هم اکنون دو خودروی کمپرسی نیز به دلیل فعالیتهای بسیار در سیل اخیر مشکل فنی پیدا کردند؛ امیدواریم مسئولان جهت مجهز کردن این شهرداری به ماشینآلات مکانیکی چارهای بیاندیشند. آن هم در این شرایط بحرانی که پیش آمده است.
وی در ادامه افزود: در سیل اخیر زیرساختهای میادین شهری و خیابانها بیش از ۲۵۰۰ متر مربع آسیب جدی دیدهاند؛ هفت پارک از جمله ایثار، بانوان، جانبازان، پارکهای ساحلی و فدک که به طور کامل ناپدید شدند و مابقی بین ۸۰ تا ۱۰۰ درصد تخریب شدند و همچنین پنج میدان از جمله بهشتی، رهبری، جهاد و شهدا، تخریب شده و نیاز به بازسازی دارند.
پیری اضافه کرد: شهرداری این شهرستان بهطور کامل تخریب شده و نیاز به بازسازی دوباره دارد هیچ گونه زیرساخت شهری باقی نمانده و برای بازسازی آنها نیاز به عزم ملی است.
وی تصریح کرد: گروههای جهادی، ارتش، سپاه، بنیاد مسکن و شهرداریهای کلانشهرها از جمله تهران در پاکسازی این شهرستان بسیار همکاری داشتند و ما از آنها بینهایت سپاسگزاریم چراکه آسیب خیلی جدی بود و اگر کمکهای جهادی و مردمی نبود به راحتی این شهر پاکسازی نمیشد.
اقلام در میان مردم سیلزده خیلی عادلانه توزیع نشد
پیری با انتقاد از نحوه توزیع اقلام غذایی در بین سیلزدگان ادامه داد: مدیریت در این زمینه متاسفانه ضعیف بود و اقلام در میان مردم سیلزده خیلی عادلانه توزیع نشد.
رئیس شورای شهر پلدختر ادامه داد: تسریع در جانمایی مکان مناسب جهت اقامتگاه دائم برای افرادی که خانههایشان تخریب شده و اقامت موقت برای افرادی که در حال تعمیر خانههایشان هستند، ضروری است.
اما چقدر خسارت به پلدختر وارد شده؛ رئیس شورای شهر تخمین میزند: تاکنون باتوجه به زیرساختهای شهری پلدختر ۹۵ میلیارد تومان خسارت وارد شده است؛ البته این روند بررسی هنوز در حال تکمیل شدن است.
پیری در پایان اظهار داشت: برای آسفالت سطح خیابانها به «قیر» نیاز ضروری داریم؛ باید بگویم ۳۳۳ خانه در این سیل بهطور کامل تخریب شده که بنیاد مسکن و شهرسازی پیگیر مشکلات ساکنان این خانهها هستند و انشالله زمین در منطقه دیگری از شهر و مقداری تسهیلات بلاعوض و بلندمدت جهت ساخت خانه در اختیار این افراد قرار خواهند داد؛ در حال حاضر افراد سیلزده در سه منطقه شرق در اسکانهای اضطراری زندگی میکنند؛ این اواخر، فردِ خیری از شهرستان اصفهان برای این افراد سه چشمه دستشویی و حمام احداث کرده که بتوانند از رفاه بهتری برخورد باشند.
۳۳۳ خانه ویران و ۹۵ میلیارد تومان تخریب، فاجعه کوچکی نیست؛ امروز غرب پلدختر نابود شده؛ باید چند ماه بعد به اینجا بازگشت و دید سرانجام وعده ها چه شده؛ آیا قرار است اوضاع آنگونه پیش رود که زنانِ سوگوار سیل میگویند؛ آیا پلدختر ساخته خواهد شد؛ آیا مردم به کمکهای خود ادامه خواهند داد؛ تابستانی داغ در چادرهای بدون امکانات و سالها انتظارِ بیپایان برای یک سرپناه امن است.