سهم دو درصدی یارانه نقدی از هزینه خانوار
مرکز آمار ایران به عنوان مرجع اصلی بررسی آمارهای اقتصادی در جدیدترین بررسی خود، گزارشی از وضعیت اثرگذاری اجرای طرح هدفمندی یارانهها در ایران و پرداخت یارانه نقدی منتشر کرده که نشان میدهد آنچه امروز به عنوان یارانه نقدی از سوی دولت واریز میشود عملا هیچ نقشی در هزینه خانوادههای ایرانی به خصوص در شهرها ندارد.
این گزارش نشان میدهد که در زمان آغاز هدفمندی یارانهها در سال 89 و 90 مبلغ 45 هزار تومانی که ماهانه به ازای هر نفر به حساب سرپرستان خانوار واریز میشد، میتوانست 11 درصد از هزینههای خانوارهای شهری و 20 درصد هزینههای خانوارهای روستایی را پوشش دهد. در سال 91 این سهم در خانوارهای شهری به 12 و در خانوارهای روستایی به 22 درصد رسید تا بهترین آمار عملکرد یارانههای نقدی از نظر نقشآفرینی در کاهش هزینههای خانوار ایرانی به ثبت برسد.پس از سال 90 با افزایش قابل توجه تورم و ثابت ماندن مبلغ یارانه نقدی، روند نزولی نقش یارانه در زندگی ایرانیها آغاز شد و در خانوارهای شهری این سهم در سال 92 به 10 درصد، 93 به 7 درصد، 94 به 6 درصد، 95 و 96 به 5 درصد و 97 به 4 درصد کاهش یافت. همین روال در خانوارهای روستایی نیز شکل گرفت تا جایی که از 22 درصد در سال 91 به 8 درصد در سال 97 رسید.این روند در سال جاری، نزولی قابل توجه را نیز تجربه کرده تا عملا بود یا نبود یارانه نقدی برای بسیاری از خانوادههای ایرانی، تفاوتی ایجاد نکند. پیشبینی مرکز آمار نشان میدهد که سهم یارانه نقدی از هزینههای خانوار شهری در سال 98 به دو درصد و در خانوارهای روستایی به 4 درصد کاهش خواهد یافت.هر چند هنوز دولت برنامهای برای تغییر در مبلغ این یارانه یا حتی حذف آن ارایه نکرده و در 6 سال دولت روحانی نیز یارانه به روال سابق واریز شده اما امروز ابهام اصلی در این است که چرا سالانه بیش از 42 هزار میلیارد تومان به حساب مردم واریز میشود، آن هم در شرایطی که عملا مشکلی از مشکلات فعلی آنها حل نمیکند.
چطور شروع شد؟
به گزارش از اعتماد،محمود احمدینژاد، رییس دولت دهم در زمستان سال 89 و به فاصله چند هفته پس از اجرای طرح هدفمندی یارانهها گفته بود:«در 20 روز گذشته از اجرای طرح هدفمند شدن یارانهها میزان صمیمیت، احترام، دلسوزیها، رحم و مروتها و ارزشهای انسانی در جامعه ایران تقویت شده است…» رییس دولت دهم در سالهای بعد اظهارنظرهای عجیب دیگری را نیز درباره هدفمندی یارانهها مطرح کرد. او معتقد بود در صورتی که خانوادهها برای چند سال دست به حساب یارانههایشان نزنند، میتوانند در سالهای بعد از این پول به عنوان سرمایهای مهم در زندگیشان استفاده کنند. پیشبینیای که به فاصله 9 سال به شکلی فاجعهبار شکست خورده است. تورم بسیار بالایی که اقتصاد ایران در این 9 سال تجربه کرده، باعث شده نه تنها اهداف عجیبی مانند سرمایهگذاری با استفاده از پول یارانهها محقق نشود که حتی عملا این پول هیچ نقشی در هزینههای خانوار ایفا نکند.هدفمندی یارانهها در زمانی کلید خورد که وضعیت اقتصاد ایران با امروز و حتی سالهای بعد از اجرای آن بسیار متفاوت بود. افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و فروش بدون دردسر نفت ایران در این بازارها باعث شده بود، دولت وقت بیش از تمام پیشینیان خود ثروتمند شود و این پولها در طرحهای بلندپروازانهای مانند مسکن مهر یا هدفمندی یارانهها واریز شد. هر چند بر اساس قانون هدفمندی، دولت آنچه که از محل اجرای قانون به عنوان درآمد به دست میآورد را به حساب سرپرستان خانوار میریخت اما مشکلاتی که در بعضی ماهها برای واریز این پول ایجاد شد، نشان داد که هدفمندی برای دولت هزینهآفرین است.از ابتدا واریز یارانه نقدی منتقدان خاص خود را داشت. گروهی که معتقد بودند، یارانه حق اقشار کم درآمد است و نمیتوان با واریز مساوی آن برای همه مردم، عدالت مدنظر در قانون هدفمندی را به اجرا رساند، گروهی که هشدار میدادند با واریز نقدی پول به حساب مردم، نقدینگی افزایش پیدا میکند و در آخر گروهی که از تورم بالا در اقتصاد ایران میگفتند و تداوم اثرگذاری این طرح از نظر آنها غیرممکن بود، پیشبینیای که در 9 سالگی هدفمندی به نظر تا حد زیادی به واقعیت نزدیک شده است.
حذف پولدارها
هزینه اجتماعی بالای حذف یارانهها باعث شده در طول تمام سالهای گذشته با وجود مخالفتهای جدی که با نحوه اجرای این طرح در تیم اقتصادی روحانی وجود داشته، هدفمندی بدون هیچ تغییر خاصی اجرایی شود. دولت تنها چند سال قبل موضوع انصراف اختیاری از دریافت یارانه را مطرح کرد که با استقبال سرد یارانهبگیران مواجه شد و عملا راه به جایی نبرد. با این وجود دولت دوازدهم سرانجام در سال جاری تصمیم خود را نهایی کرد و از برنامهریزی برای حذف پولدارها از یارانه نقدی خبر داد.
هر چند از چند سال قبل نیز بحث حذف یارانه پولدارها مطرح شده بود اما با توجه به نبود پایگاههای داده و اطلاعات کافی، دولت هیچگاه به سمت اجرای آن نرفته بود. از شهریور امسال اما اعلام شد که دولت اطلاعات ابتدایی خود را جمعآوری کرده و به این ترتیب در گام نخست حدود 200 هزار خانوار را که درآمد بسیار بالایی داشتند اما همچنان یارانه میگرفتند از فهرست یارانه مهر ماه خط زده است.
درباره اینکه پایگاههای اطلاعاتی دولت در این حذف کدام گزینهها بودهاند، بحثهای زیادی مطرح شده و بار دیگر پای یک بحث قدیمی به میان کشیده شده که آیا دولت به حسابهای بانکی افراد ورود خواهد کرد یا خیر و در این زمینه اظهارات ضد و نقیض ادامه دارد.
روز گذشته محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره برنامهریزی دولت در این زمینه گفت:«مجلس به دولت تاکید کرده که یارانه 3 دهک جامعه حذف شود و ما اجرای این طرح را در دستور کار قرار دادهایم. میزان درآمد خانوادهها نشان میدهد که یک دهک درآمد بسیار پایینی دارند و یک دهک هم درآمد بالایی دارند. در این دوره یارانه حدود ۱۷۰ هزار خانواده که حدود ۷۰۰ هزار نفر هستند را در دستور کار حذف قرار دادیم.» شریعتمداری در پایان صحبتهای خود به نکتهای اشاره کرده که میتواند بسیار بحثبرانگیز باشد. او گفت:«برای شناسایی افراد 3 دهک بالا از اطلاعات بانکها استفاده میکنیم» و همین جمله باعث شده بار دیگر گمانهزنیهایی در این رابطه آغاز شود.
مهمترین واکنش به این صحبتها به سازمان هدفمندی یارانهها بازمیگردد. سخنگوی ستاد تبصره 14 اعلام کرده: بعد از آنکه افراد برای اعتراض نسبت به حذف مراجعه کردند، رضایت کتبی از آنها دریافت شده و حسابهای بانکی چک شده است و تحت هیچ شرایطی حساب بانکی قبل از حذف بررسی نخواهد شد و اصلا امکان این وجود ندارد که قبل از حذف شدن آنها حساب را چک کرد. در مرحله اول حذف یارانهبگیران بر مبنای داراییها، درآمد، هزینه و املاک و سهام آنها صورت میگیرد و وقتی که برای اعتراض به حذف مراجعه میکنند آنگاه با دریافت رضایت کتبی حساب بانکی افراد چک خواهد شد که در این بین ممکن است برخی تمایلی به چک حساب بانکی نداشته باشند که در این صورت بررسی برای برگشت یارانه آنها نیز اعمال نمیشود.
این صحبتها نشان میدهد که لااقل فعلا مبنای اصلی دولت برای حذف پولدارها از فهرست یارانه بگیران، حسابهای بانکی نیست. البته این موضوع در حالی اعلام شده که دولت اقدام به حذف یارانه دهک پردرآمد کرده و اگر بنا باشد کار به دیگر دهکها بکشد احتمالا پیچیدگیهای این برنامه افزایش خواهد یافت.
با وجود تمام این گمانهزنیها اکثر قریب به اتفاق کارشناسان معتقدند، تداوم پرداخت یارانهها به شکل فعلی هیچ منطقی ندارد. زیرا از یک سو همه اقشار جامعه به یک شکل دیده میشوند و گام مثبتی در مسیر عدالت برداشته نمیشود از سوی دیگر نقش یارانههای فعلی در زندگی واقعی مردم بسیار ناچیز و بیاثر شده و از طرف دیگر دولت زیر فشار سنگین پرداخت این یارانهها و تامین منابع مالی مورد نیاز برای آنهاست، موضوعاتی که وقتی در کنار هم قرار میگیرند یک نتیجه را به ذهن متبادر میکنند: هدفمندی یارانهها به اهدافی که 9 سال پیش برایش در نظر گرفته شد، دست نیافته و با طی مسیر به شکل امروز قطعا دست نخواهد یافت.