سناریو تازه احمدینژاد
ثبتنام احمدینژاد قابل پیشبینی بود و هر تحلیلگری میتوانست حدس بزند که احمدی نژاد در این انتخابات حاضر میشود. این نیزکه او توهمات زیادی دارد و گمان میکند تنها کسی است که میتواند در عرصه انتخابات در برابر اصلاحطلبان عرض اندام کند، جای تعجب ندارد.
علی صوفی *ازهمان ابتدا که حمید بقایی کاندیدایانتخابات ریاستجمهوری شد، مشخص بود که این کاندیداتوری، سناریویی برای ورود احمدینژاد به میدان رقابت است. او قصد داشت با ورود بقایی به انتخابات، منع ورود خود را بشکند و تا حدودی موفق هم شد. وی با دادن بیانیه انتخاباتی که بیشتر رنگوبوی حضور نداشتن در انتخابات داشت، فرار به جلو انجام داد و بعد از این بیانیه نیز سکوت اختیار کرد تا با آوردن بقایی بهزعم خودش موج «احمدینژادیسم» را در کشور به راه بیاندازد و این موج را تا مرحله ثبتنام حفظ کند و ادعا کند که تمام کشور با اوست و از این طریق بتواند حضور خود را در انتخابات تثبیت کند.
آنها امروز با ورود تمامقد به انتخابات نشان دادند که تا چه میزان خود را پایبند توصیه مقام معظم رهبری میدانند. درست است که احمدینژاد مجبور شد پس از بیانات ایشان اعلام کند که در این انتخابات شرکت نمیکند، اما وی همچنان از آن توصیهها قانع نشده بود و سرانجام توانست با معرفی بقایی راهی برای ورود به انتخابات و ثبتنام در آن پیدا کند. وی که با حضور در وزارت کشور، حرفها و اظهارات تندی به زبان آورد، نشان داد عزمی جدی برای حضور در انتخابات دارد. متاسفانه او و نزدیکانش حرف های ساختارشکنانهای میزنند و آنها را به عنوان یک تهدید مطرح میکنند تا کسی نتواند حرفی به آنها بزند. البته ثبتنام احمدینژاد قابل پیشبینی بود و هر تحلیلگری میتوانست حدس بزند که احمدی نژاد در این انتخابات حاضر میشود. این نیزکه او توهمات زیادی دارد و گمان میکند تنها کسی است که میتواند در عرصه انتخابات در برابر اصلاحطلبان عرض اندام کند، جای تعجب ندارد. احمدینژاد این روزها، اصولگرایان را از رقابت کردن با اصلاحطلبان عاجز میداند و با قصد برنده شدن در انتخابات وارد شده است. در واقع بقایی نه تنها از ابتدا به عنوان کاندیدای اصلی مطرح نبود، بلکه محور اصلی شخص احمدینژاد بود و افراد دیگر به عنوان کاندیدای در سایه قرار داشتند. احمدینژاد امید دیگری نیز دارد و آن برنده شدن ترامپ درانتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. او گمان میکند همانطور که ترامپ توانست با مشی پوپولیستی و شعارهای ساختارشکنانه فاتح انتخابات شود، او نیز میتواند با طرح این قبیل شعارها نتیجه انتخابات را از آن خود کند. احمدینژاد قصد دارد خود را از حاکمیت جدا بداند و همانگونه که او در سال ۸۴ علیه آیتا… هاشمی مخالفخوانی به راه انداخت، علیه دیگر ارکان اقدام کند. این در حالی است که وی با روسای دو قوه در حاکمیت مشکل صددرصدی دارد. آقای روحانی هم که در مقابل او قرار دارد و علاوه بر آن در ماجرای قهر یازدهروزه زاویه خود را با اصول و معیارهای انقلاب هم نشان داد. همچنین در روزهای گذشته خواستار ارتباط بیشتر با اصلاحطلبان شد و قصد نزدیک شدن به رئیس دولت اصلاحات را داشت. شاید وی در حالی که یک اقتدارگرای به تمام معناست و فاصله جدی با اصلاحطلبان دارد، تصمیم گرفته بود که خود را یک اصلاحطلب معرفی کند. در حالی احمدینژاد سبد رای خود را پرتر از گذشته گمان میکند که ولایتمداران نیز با آقای احمدینژاد فاصلهای معنادار پیدا کردهاند و او دیگر نمیتواند نظر و آرای آنها را نسبت به خود جلب کند. اصولگرایان قطعا با آمدن فردی چون آقای رئیسی، از وی حمایت خواهند کرد. بهطور حتم احمدینژاد اقبالی برای پیروزی در این انتخابات نخواهد داشت. آنها فکر میکنند که میتوانند با طرح یارانه ۲۵۰هزار تومانی و بحثهای اینچنینی گوی سبقت را نسبت به سایر رقبا بربایند، در صورتی که چنین تصوری اشتباه است و بعید به نظر میرسد که احمدی نژاد بتواند شانسی در میان مردم داشته باشد. تنها این امکان وجود دارد که افرادی که از وضعیت معیشتی دشوار رنج میبرند، بهنوعی وعدههای او را باور کنند و به سمتش گرایش پیدا کنند که میزان آن هم در نتیجه انتخابات تعیینکننده نیست.