سناریوی ترامپ و متحدان عربش برای راه اندازی جنگ علیه حزب الله
بیشتر تحرکاتی که ایالات متحده آمریکا و دونالد ترامپ رئیس جمهور جدیدش در منطقه در حال حاضر رهبری می کند از جمله سفرش در چند روز آینده به ریاض و رزمایش های«شیر آماده» در اردن، حول و حوش یک هدف اصلی و اساسی و آن اعلان جنگ در تمام شکل هایش به «حزب الله» و خشک کردن منابع مالی اش و تجریم آن است.
«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در یادداشتی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم به سناریوی جدید آمریکا و متحدان عربش به ویژه عربستان سعودی علیه منطقه پرداخت و نوشت:چه بسا جنگی که ائتلاف آمریکایی علیه گروه داعش تحت عنوان جنگ با تروریسم راه انداخته از نظر بسیاری مشروع باشد به ویژه از نظر اعضای این ائتلاف و به طور مشخص عرب ها مشروع باشد لیکن به نظر ما این جنگ فقط یک پوشش یا بمب دود زایی است برای مقدمه سازی جهت مشروعیت بخشی به جنگ علیه مقاومت و به طور مشخص حزب الله است.
اگر جنگ آمریکا در کویت در سال 1991 دامی بود که با دقت برای آن برنامه ریزی شده بود و نقش ها نیز با دقت تقسیم شده بود تا صدام حسین رئیس جمهور (معدوم) عراق به آن کشیده شود و مقدمه ای شود برای نابودی عراق و خنثی کردن نهضت علمی و نظامی و عقیم کردن نقش منطقه ای اش بنابر این، گزافه گویی نکرده ایم که اگر بگوییم که جنگ سوریه برای همان هدف بوده است و هدفش نه فقط نابودی سوریه و تجزیه آن بلکه وارد کردن حزب الله لبنان به آن و کاهش محبوبیت مردمی بسیار گسترده اش در قلب های ده ها بلکه صدها میلیون ها عرب است که پس از دو بار پیروزی بر رژیم اسرائیل این محبوبیت را به دست آورد و آن را مستحکم کرد؛ یک بار در سال 2000 زمانی که اراضی اشغالی لبنان را با مقاومت سرسختانه آزاد کرد و دیگری زمانی که در جنگ جولای سال 2006با سرسختی جنگید و به شکل اسطوره ای در برابر تجاوز اسرائیل که می خواست نابودش کند و به طور کامل این حزب را از بین ببرد، ایستادگی کرد.
بیشتر تحرکاتی که ایالات متحده آمریکا و دونالد ترامپ رئیس جمهور جدیدش در منطقه در حال حاضر رهبری می کند از جمله سفرش در چند روز آینده به ریاض و رزمایش های«شیر آماده» در اردن، حول و حوش یک هدف اصلی و اساسی و آن اعلان جنگ در تمام شکل هایش به «حزب الله» و خشک کردن منابع مالی اش و تجریم آن است به همان شکلی که جنبش مقاومت فلسطین در دوران سازمان آزادیبخش و گروه های آن رخ داد و نیز به شکل تجریم جنبش های «حماس» و «جهاد اسلامی» و دیگر گروه های مبارز.
مشکلات ایران با غرب منشعب است و برنامه هسته ای اش یکی از این مشکلات است لیکن غرب می تواند با این برنامه کنار بیاید و به شیوه های گوناگون آن را بپذیرد لیکن از نظر غربی ها خطای بزرگ ایران حمایت از حزب الله لبنان و تبدیل آن به شاخه نظامی است که دولت اشغالگر اسرائیل را تهدید می کند آن هم در زمانی که عرب ها تسلیم شده و شروع کرده اند به حذف صفت«دشمن» از این رژیم و پل های همکاری و عادی سازی روابط با آن ایجاد کرده و این رژیم را هم پیمان استراتژیک منطقه ای می دانند.
حزب الله از همه خطوط قرمز آمریکایی و اسرائیلی عبور کرد زمانی که توان نظامی موشکی بزرگ(100 هزار موشک) و مهارت های جنگی به دست آورد که بیشتر ارتش های منطقه از جمله خود ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل دارند. حزب الله توانایی و مهارت های نظامی به دست آورد که شامل توان جنگی کلاسیک(ارتش های کلاسیک) و مهارت های جنگ چریکی را به دست آورده است و جنگ کردنش در سوریه برای مدت بیش از چهار سال به شکل پیوسته این توان ها و مهارت ها را متبلور و تقویت کرد و آن را پیشرفته و جدید کرده است.
خبرهایی که در دو روز گذشته درباره برگزاری نشست سری غیرعلنی در واشنگتن با مشارکت چند کشور از حاشیه خلیج فارس و عرب برای تدوین استراتژی به بیرون درز کرده است،درباره چگونگی مواجهه با حزب الله در مرحله آینده سخن می گوید. از جمله این کشورها عربستان سعودی، اردن، کویت، بحرین، قطر و امارات هستند و این اخبار و حضور این کشورها ما را شگفت زده نکرده است زیرا تحرک کنونی که از نشست سران در ریاض به رهبری ترامپ رئیس جمهور آمریکا آغاز می شود، اوج این تحرکات است.
اطلاعاتی که درباره این نشست به بیرون درز کرده می گوید که طرح عربی بین المللی مشترک برای مواجهه با حزب الله وجود دارد که شامل اعمال تحریم های اقتصادی بر اعضای تایید کننده و نزدیک به آن در جهان به ویژه در آفریقا و اروپا که به لحاظ مالی حزب الله را مورد حمایت قرار می دهند، می شود و تحرک نقل و انتقالات مالی شان زیر نظر گرفته می شود و همه منابع تامین مالی آن قطع می شود، امری که باعث می شود رهبران حزب با دشواری هایی در زمینه تامین مالی نهادهای سیاسی و نظامی حزب مواجه شوند.
جنگ علیه گروه های جهادی تندرو مانند جبهه النصره و داعش رو به پایان است.جبهه النصره در «ادلب» و ریف دمشق و برخی نوارهای ارضی کوچک در «حلب» در محاصره است و توافقنامه اخیر آستانه ماموریت پاک سازی این گروه به گروه های به اصطلاح میانه رو مورد حمایت آمریکا ، ترکیه ، عربستان و قطر واگذار شده است اما گروه دومی یعنی داعش بیشتر بخش های موصل را از دست داده است و جنگی که نیروهای دموکراتیک سوریه مورد حمایت آمریکا برای آزادی «الرقه» انجام می دهند، به زودی آغاز می شود و به محض آن که عملیات تسلیح این نیروها توسط آمریکا با تانگ و زره پوش و موشک های مدرن کامل شود، این عملیات آغاز می شود.
به معنای دیگر، از بین بردن این دو گروه تندرو که در فهرست های تروریسم قرار دارند، در را به روی جنگ مهم تر علیه حزب الله نه فقط در سوریه بلکه در لبنان نیز آغاز می کند و این جنگ با جنگ اقتصادی آغاز می شود و با حمله نظامی به پایان می رسد و اگر به عقب برگردیم و به طور مشخص به بحران کویت در سال 1990 برگردیم می بینیم که همین سناریو علیه عراق به اجرا در آمد یعنی محاصره، جلوگیری از صادرات نفت سپس حمله نظامی و اشغال.
حالا آیا این سناریو که طی چند مرحله علیه حزب الله و در نهایت ایران به اجرا در می آید می تواند موفق شود همانطور که سناریوی ضد عراق موفق شد؟ و نیز قبل از آن علیه حضور فلسطینی ها در لبنان که با جنگ سال 1982 به پایان رسید، موفق بود؟
پاسخ به این پرسش فرضی با «بله» یا «نه» رک و روشن بسیار دشوار است لیکن چیزی که می توان گفت این است که امروز دیگر شرایط فرق کرده است و اسرائیل نیز تغییر کرده است و حزب الله از یک محور منطقه ای مذهبی تشکیل می شود که از حمایت روشن و آشکار ایران و در درجه کمتر عراق برخوردار است و هر گونه جنگی علیه این حزب آسان نیست و اگر این سناریو در عراق موفق بود دلیل اش تبانی و خیانت عرب ها و نیز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در آن زمان و تک قطبی شدن جهان و تبدیل شدن آمریکا به عنوان تنها قدرت مسلط بر جهان بود.
همه جنگ ها و توطئه هایی که در منطقه در حال رخ دادن است به منظور ثبات و امنیت رژیم اسرائیل و حفظ قدرت و برتری نظامی اش و نیز اجرای طرح دو «برنارد» است«برنارد لوئیس» و «برنارد لیوی» و استاد آنهاست که جادو یادشان داد یعنی«هنری کیسنجر».
این اتفاقی نیست که اجرای این طرح در صدمین سالروز بیانیه بلفور و توافقنامه های سایکس پیکو صورت بگیرد. عنوان برجسته صده دوم تجریه کشورهای متحدی است که از دل این توافقنامه ها بیرون آمدند و نیز تقویت وجود یهودی اسرائیلی در فلسطین و منطقه برای صد سال دیگر.