سلطه فیلم‌های کمدی بر سینماها

    کد خبر :329554

نگاهی گذرا به سردر سینماها و فیلم‌های در حال اکران نشان می‌دهد که غالب سالن‌های سینما تحت اشغال فیلم‌های کمدی است و فیلم‌های با موضوع اجتماعی صندلی کمتری در اختیاردارند. اینجا بحث میزان استقبال مخاطب از فیلم‌های روی پرده مدنظر نیست بلکه تعداد سالن‌های نمایشی است که به فیلم‌های کمدی داده می‌شود و نکته مهم دیگر اجناس فرهنگی هم که این روزها سینما داران به مخاطب ارایه می‌دهند بیشتر کمدی است.

آنچه در این گزارش مطرح است بحث کیفیت فیلم‌های کمدی است که این روزها در معرض دید خانواده‌ها قرار داردو پرسش اینجاست آیا هر فیلمی را می‌توان کمدی نامید؟ صرف داشتن چند لحظه خنده‌دار با انبوهی از دیالوگ‌های سطحی و بی‌ارزش را فیلم کمدی می‌گویند؟

این روزها سینما توسط چند نفر اداره می‌شود

منیژه حکمت می گوید «این روزها سینما توسط چند نفر اداره می‌شود؛ خودشان و حلقه دوستان‌شان برای سینمای ایران تصمیم می‌گیرند، صنف تهیه‌کننده‌ها را یکی می‌کنند، خودشان فیلم پخش می‌کنند ورانت و رانت‌خواری می‌کنند و جالب اینکه به عملکرد خودشان کارت صد آفرین هم می‌دهند.»

به اعتقاد منیژه حکمت؛ سینماگر مستقل این روزها سینما را رها کرده و برایش مهم نیست چه اتفاقی قرار است برای سینمای ایران بیفتد: دو سال است که پایم را در وزارت ارشاد نگذاشته‌ام این یعنی اتفاقات سینما برایم مهم نیست. در مدت یکی دو سال اخیر مدیریت سینما یک‌بار ما را صدا نکرد که ببینند چه می‌کنیم و شما به عنوان سینماگر چه پیشنهادی برای آینده سینمای ایران دارید؟

برای فعالیت در سینما یا باید ارگانی باشیم یا پول بادآورده داشته باشیم که بتوانیم با آن فیلم بسازیم. حکمت بابیان این جمله می‌گوید: آقایان کمر به نابودی سینمای مستقل و صاحب اندیشه و تفکر بسته‌اند. آنها رسما به شعور ما توهین می‌کنند آنها آگاهانه قصد نابودی سینمای ایران رادارند. اتفاقا راهش را هم به‌خوبی بلدند و مبارک‌شان باشد اما این نکته را یادآوری کنم که عملکردشان عافیت خوبی ندارد. دودش به چشم خودشان می‌رود.

حکمت در پایان به این جمله بسنده می‌کند که در این دوره زمانه، هم خودمان و هم سرمایه‌هامان در حال نابودی هستیم.

این حجم کمدی سخیف مایه تاسف است

کامبوزیا پرتوی درباره هجوم فیلم‌های کمدی در سینماها می‌گوید: «تجربه سال‌های اخیر ثابت کرده بی‌خطرترین و سودآورترین فیلم‌های سینمایی ژانر کمدی هستند؛ یک روزهایی فیلم‌های کمدی از این نوع که در پرده سینماها می‌بینیم در سوپرمارکت‌ها عرضه می‌شد اما حالا می‌بینیم که این فیلم‌ها سالن‌های سینما را قبضه کردند چون بی‌خطر هستند و تهدیدی برای فیلمسازنیستند. »

به اعتقاد کامبوزیا پرتوی فیلم‌های اجتماعی شرایط امروز جامعه را به چالش می‌کشند و این نقد شرایط روز جامعه خوشایند کسی نیست: «آقایان مسوول سینمایی ترجیح می‌دهند فیلم‌های کمدی را روانه پرده کنند و برای‌شان مهم نیست که چه خوراکی به مخاطب داده می‌شود جالب‌تر آنجاست که سازندگان این فیلم‌ها هم می‌دانند چه محصولی ساخته‌اند؛ فیلم‌شان را به جشنواره فجر تحویل ندادند چون از سطحی بودن فیلم‌شان آگاه بودند.»

پرتوی در پایان از حجم بالای نمایش فیلم‌های کمدی در سینماها ابراز تاسف می‌کند: «سال‌های دور فیلم‌های کمدی همچون اجاره‌نشین‌های آقای مهرجویی باهدف آگاهی بخشی ساخته می‌شدند اما در حال حاضر فیلم‌های کمدی فقط باهدف دستیابی به پول ساخته می‌شود؛ فقط کسب سرمایه.»

جفنگیسم؟

دکتر مصطفی جلالی فخر، منتقد برجسته سینمای ایران عقیده دارد مهم‌ترین دلیل این اتفاقات عجیب و نامتعارف در استقبال گسترده از فیلم‌های سخیف کمدی؛ جو روحی روانی حاکم بر جامعه است.

او می‌گوید: فشارهای اقتصادی، شیوع بیکاری، کاهش امید به زندگی، نگرانی‌ها و اضطراب‌هایی که مردم مدام با آن روبه‌رو هستند به گسترش خشم و پرخاشگری در جامعه و افزایش افسردگی منجر شده و مردم در یک فرافکنی عمومی به فیلم‌های کمدی اینچنینی روی می‌آورند.

از نظر دکتر جلالی مردم به سالن نمی‌روند که فیلم ببینند آنها به سالن‌های تاریک می‌روند تا خود را نبینند.

ریشه اصلی این فاجعه فرهنگی به عقیده این منتقد را باید در عوامل کلانی جستجو کرد که مسبب بروز چنین شرایطی شده است.

به نظر می‌رسد امروزه روز مردم به سینما می‌روند که بهانه‌ای برای دو ساعت فکر نکردن داشته باشند برای همین از نظر جلالی هر چه فیلم تهی‌تر باشد برای مردم مناسب‌تر است.

اما این منتقد به ژانر جدیدی که در سینمای ایران شکل گرفته اشاره می‌کند: «می‌توان نام این ژانر جدید را جفنگیسم گذاشت که تنها هدف آن بی‌هدفی است. یعنی فیلم‌های جفنگی ساخته می‌شود که مخاطب را از هرگونه فکری آزاد کند. تهیه‌کنندگان سینمای ایران که معمولا هوش فرصت‌طلبانه بالایی دارند شرایط فعلی جامعه را فهمیده‌اند و می‌کوشند از این بازار مکاره تا می‌توانند پول دربیاورند و فیلم‌هایی بسازند که حتی نام‌شان هم برای تشخیص سر و شکل و درونمایه‌شان کافی است.

سینمای اجتماعی را دریابیم

بااهمیت به اینکه باید تنوع ژانر در میان فیلم‌های روی پرده لحاظ شود اما خواست خود مردم است که به فیلم‌های کمدی روی خوش بیشتری نشان می‌دهند. مرتضی شایسته بابیان این نکته می‌گوید:

مردم از فیلم‌های اکشن پلیسی، ملودرام و اجتماعی استقبال نمی‌کنند فیلم تاریخی که اصلا نمی‌خواهند ما هم با توجه به خواسته مردم و تحقیقاتی که انجام می‌دهیم می‌بینیم که تمایل‌شان به فیلم‌های کمدی بیشتر است.

این تهیه‌کننده با اشاره به دستمزد بالای بازیگران فیلم‌های کمدی می‌گوید: «تهیه‌کنندگان برای اطمینان بیشتر از بازگشت سرمایه‌شان روی فیلم‌های کمدی سرمایه‌گذاری می‌کنند.»

شایسته با اشاره به اینکه سینمای اجتماعی در حال نابودی است می‌گوید: «مخاطبین فیلم اکشن ایرانی را با امریکایی مقایسه می‌کنند و نتیجه می‌گیرند فیلم اکشن ایرانی کیفیتش خوب نیست پس نبینند؛ در حال حاضر طرفدار فیلم‌های کمدی هستند. درنتیجه همین سطح سلائق مختلف است که به کلیت سینما صدمه می‌زند.»

این فیلم‌ها را نگویید کمدی، بگویید سخیف

اما خسرو معصومی تحلیل دیگری دارد: «فیلم‌هایی که این روزها به اسم کمدی برای مخاطب نمایش داده می‌شود اصلا کمدی اطلاق نمی‌شوند؛ یکسری فیلم‌های سخیف هستند. فیلم کمدی ازنظر من یعنی اجاره‌نشین‌ها که تلفیقی از موقعیت‌های کمدی و نکات مهم اجتماعی است که در عین فراهم کردن لحظات شاد به مخاطب خود نهیب می‌زند. متاسفانه چنین فیلم‌هایی همیشه در سینمای ایران جریان داشته ودارند و فیلم‌های اجتماعی مهم زیر چرخ این فیلم‌های سخیف له‌ولورده شدند. »

اگر قرار است به خواسته مخاطبان تن دهیم پس نقش تربیت مخاطب این وسط چه می‌شود که معصومی در این باره می‌گوید: «زمانی بود که مخاطب با تماشای فیلم‌های آقای کیارستمی یا تقوایی و مهرجویی و فرهادی به فکر فرومی‌رفت و اما در حال حاضر این نوع فیلم‌ها ساخته نمی‌شود. درواقع به علت نبود فیلم‌های با چفت‌وبست مخاطب با سینما قهر کرده است. »

سینما امروز برمدار یک ژانر می‌چرخد

اما فرزاد موتمن کارگردان سینما به نکات جالبی اشاره می‌کند: سینمای ایران دوران بدی را سپری می‌کند، چندان سلیقه سینمایی در میان جامعه و مردم وجود ندارد مردم به سینما می‌روند که راش (بریده فیلم) ببینند یعنی برای‌شان مهم نیست که چه چیزی در سینما می‌بینند آنها به سینما می‌روند که سلبریتی‌های سینما را ببینند با سلبریتی عکس سلفی بیندازند و بازیگران را در گیشه سینما ببینند.

باید اعتراف کرد که این روزها فیلم‌های سینمایی بر پایه حواشی که به وجود می‌آورند می‌فروشند؛ خود فیلم‌ها قابلیت جذب مخاطب را ندارند این وضعیت برای فیلم‌های کمدی به‌مراتب بدتر است. نکته‌ای که موتمن بر آن تاکید دارد.

از جهت دیگر با نگاه به فیلم‌های روی پرده این نکته به ذهن می‌رسد که آیا سینمای ایران تک‌ژانری شده، فرزاد موتمن هم می‌گوید: «سینما این روزها تک ژانری شده تنها یک نمونه از فیلم‌ها هستند که ساخته می‌شوند و همین یک نمونه فیلم‌ها هستند که به فروش می‌رسند. فیلم‌های ژانرهای دیگر به‌زحمت می‌توانند در اکران جای بگیرند یا سالن مناسب در اختیار داشته باشند.»

به اعتقاد موتمن در حال حاضر شرایط برای فیلم‌های جدی سخت شده و روز به روز هم سخت‌تر هم می‌شود و چنین شرایطی محصول سیاستگذاری مسوولان سینمایی است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید