سلاحهایی به مراتب خطرناکتر از بمب و موشک
سلاحهای میکروبی علیه ساختارهای صنعتی و کشاورزی بسیاری از کشورها به کار رفته، اما کشور قربانی هرگز موفق به اثبات استفاده توسط دشمن نشده است.
به گزارش افکارنیوز، شمشیر آغشته به زهرِ ابن ملجم و استفاده از انواع آن توسط خلفای جور عباسی برای ترور ائمه اطهار (علیه السلام) به گواه برخی کارشناسان نقطه شروع ترورهای بیولوژیکی در تاریخ بوده است، ولی این چنین اقدامات در قرن بیستم به صورت صنعتیتر و حرفهای تر پیش گرفته شده و در حال حاضر نیز بسیاری از مراکز تحقیقاتی دنیا تحت پوششهای مختلف روی انواع شیوههای آن کار میکنند. از سال ۱۹۵۶ تا به حال ده ها مورد ترور شخصیتهای مختلف توسط سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و آمریکا به طور رسمی ثبت شده است. سلاح های میکروبی به خصوص در عرصه تروریسم دولتی و بر علیه ساختارهای صنعتی ـ کشاورزی در سالیان اخیر بسیار به کار رفته است و کشور قربانی هم هرگز نتوانسته ادعای خود را علیه دشمنانشان به اثبات برسانند.
سلاح ها و فناوری میکروبی در بین جنگافزارهای نوین، بیشتر از سایرین مورد توجه تشکل های تروریستی و تروریسم دولتی ابرقدرت ها قرار گرفته است. برخی معتقدند که سلاح های هستهای دیگر یک خطر بالفعل نیست و تنها یک قدرت بازدارنده بالقوه محسوب می شوند. کشورهای صاحب این سلاح ها هرگز نخواهند توانست به راحتی از آنها بر علیه دشمنان خود استفاده کنند، زیرا تبعات بکارگیری چنین سلاح هایی آنچنان گسترده است که قسمت بزرگی از جهان را در بر خواهد گرفت. از سوی دیگر سلاح های شیمیایی نیز چندان گزینه مناسبی برای فعالیت های تروریستی نیستند. مشکلات حمل، نگهداری، بکارگیری، نیمه عمر کوتاه، خطر نشت، تأثیر محدود و قابلیت ردیابی عامل ترور کننده باعث شده چندان مورد اقبال نباشد. اگرچه این سلاح در میدان جنگ گزینه موفقی نشان داده است ولی از آنجا که از سال 1935 کنوانسیون ممنوعیت بکارگیری آنها در ژنو به امضای اکثر کشورهای جهان رسیده کشورهای متخاصم با احتیاط زیادی اقدام به بکارگیری آن می کند، که البته آن نیز به اشاره ابرقدرت ها خواهد بود، اما باز هم از سوی افکار عمومی جهان تحت فشار شدید قرار خواهد گرفت.
انتشار عوامل بیماری زا در هوا، آب، مواد غذائی، انواع مواد کنسرو شده، اسباب بازی، پاکت نامه، هدایا پستی، حشرات ناقل، خون و بسیاری عوامل دیگر از جمله راه هایی هستند که مورد استفاده در جوامع و شخصیتهای هدف قرار میگیرند. استفاده از عامل بیوتروریسم بر اساس اهداف تروریست ها تعیین می گردد و در صورتی که تروریسم قصد گسترش وسیع بیماری را داشته باشد از عواملی نظیر آبله انسانی استفاده می کند که به راحتی از فردی به فرد دیگر منتقل شده و باعث آلودگی وسیع می شود و در صورتی که قصد آن مورد هدف قرار دادن شخص خاصی باشد از عواملی نظیر انتراکس (عامل سیاه زخم) استفاده می کند.
استفاده از مواد تولیدی توسط جانوران، گیاهان، باکتری ها، قارچ ها و ویروس ها بر علیه نیروهای انسانی و منابع غذایی سابقهای هزاران ساله دارد. استفاده از سموم جانوری یا گیاهی برای سمی کردن سر تیرهای جنگی، استفاده از لاشه حیوانات مرده از طاعون برای شکستن مقاومت داخل قلعه ها، مسموم سازی فضای داخلی مقابر فرعون ها با هاگِ قارچی کشنده و آلوده کردن منابع آبی شهرها از نمونههای باستانی بکارگیری سلاح های نامتعارف بیولوژیک است. اما امروز معمولا گروه ها و جنبش های سیاسی و فرقه های مذهبی توانایی تولید و بکارگیری سلاح های بیولوژیک را دارند. به طور مثال جنبش استقلال طلب قبیله مائومائو در کنیا از سم برای کشتن ماموران حکومت استعماری بریتانیا استفاده می کردند، فرقه مذهبی راجنیشی در سال ۱۹۸۴ با آلوده کردن ظروف سالاد یازده رستوران در آمریکا با باکتری (تایفیموریوم سالامونا) موجب مسمومیت ۷۵۰ نفر شدند و در سال ۱۹۹۳ فرقه آئوشینریکوی باسیل سیاه زخم را در ناحیه کامیرو در متروی توکیو منتشر کرد.
ترور بیولوژیک یا بیوشیمیایی، مرگی شیرین که هدف متوجه آن نخواهد شد
ترور «ودیع حداد» با خوراندن شکلات مسموم در سال ۱۹۷۸، ترور نافرجام «خالد مشعل» با اسپری کردن ماده «فنتانیل» در گوش او در اردن در سال ۱۹۹۷ که با دستگیری عوامل موساد پادزهر آن به اردن تحویل داده شد و ترور «محمود المبحوح» با تزریق ماده فلج کننده و خفه کردن با بالش در هتل دبی در سال ۲۰۱۰ اقدامات بیوتروریستی بوده است که به طور رسمی اسرائیل آنها را قبول کرده است. اما بسیاری از اقدامات بیوتروریستی با توجه به ماهیت عوامل بیولوژیک ناشناخته میماند.
رژیم صهیونیستی تنها استفاده کننده از بیوتروریسم نبوده و نیست؛ ترور «آیت الله ربانی املشی» [در ایران] با مواد سرطان زا توسط تیم «مهدی هاشمی» که در ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری [این کشور] فعال بودند، گزارش برخی منابع مبنی بر ترور «آیت الله سیدعبدالعزیز حکیم» با قهوه مسموم به «تالیوم» در ضیافت شام «عبدالله اردنی»، ترور «یاسر عرفات» به وسیله آلوده کردن البسه او با «پلونیوم ۲۱۰» (مادهای رادیواکتیو)، ترور «ویکتور یوشچنکو» با «دیوکسین» توسط گروههای مخالف، ترور «الکساندر لیتویننکو» شهروند روس در انگلیس با «پلونیوم ۲۱۰» توسط ک گ ب، ترور «فیدل کاسترو» به شیوههای گوناگون توسط سازمان سیا و ترور «نلسون ماندلا» با «تالیوم» توسط مأموران امنیتی آفریقای جنوبی از جمله اقداماتی است که در زمره تروریسم نوین طبقهبندی میشود.
علی کرمی استاد برجسته بیوتکنولوژی پزشکی معتقد است که تمام رئیس جمهورهای آمریکای جنوبی که با ما دوست هستند، سرطان دارند. عرفات را با پلوتونیوم 210 کشتند. رئیس جمهور اوکراین را میخواستند با دی اکسین آلوده و حذف کنند و ظاهرش را به هم ریختند تا رای نیاورد و بیمارش کردند و خب در این شرایط کسی به او رای نمیداد. با بیوتروریسم می توانند حکومت عوض کنند. او در توضیح اهمیت موضوع بیوتروریسم در بین شخصیتهای سیاسی توضیح میدهد که بعد از سفر رئیس جمهور روسیه به ایران حتی فاضلابهای پوتین را برگرداندند. میدانید چرا؟ از ادرار و مدفوع میشود همه بیماریهای فرد را تشخیص داشت. یکی از روسای جمهور آمریکای لاتین را به همین روش اسکن کردند و فهمیدند که سرطان روده بزرگ دارد و به زودی میمیرد. شروع به کار کردند برای انتخاب جایگزینش. آقای پوتین میداند ممکن است نمونههایش چه کاربردهایی داشته باشد. همین چاوزی که این اواخر ترور شد؛ وقتی به ایران میآمد آبش را هم با خودش از ونزوئلا میآورد.
قربانیان ترور در این شیوه مختص به شخصیت های سیاسی نبوده و شامل شخصیت های علمی و نخبگان نیز می شود. پس از مرگ مریم میرزاخانی در آمریکا منابع روسی از ترور بیولوژیک این ریاضیدان نخبه ایرانی خبر دادند و با بیان اینکه میرزاخانی قصد بازگشت به ایران را داشته تصریح کردند که سرویس های اطلاعاتی آمریکا، خانم ریاضی دان ایرانی را ترور بیولوژیک کردند. همچنین براساس خبری که یک سایت با عنوان iuvmpress منتشر کرده بود، میرزاخانی قصد بازگشت به ایران را داشته که با مخالفت دانشگاه اسنتفورد روبه رو می شود، اما او پافشاری کرده و مقامات دانشگاهی نیز این موضوع را به سرویس های امنیتی آمریکا اطلاع می دهند تا آن ها مسئله را حل و فصل کنند، و نهایتا سرویس های امنیتی آمریکا تصمیم به ترور بیولوژیکی میرزاخانی می گیرند، ولی در عین حال هیچ منبع معتبر داخلی و خارجی این خبر را به نقل از منابع روس و یا ایرانی تائید نکرده است.
بیوتروریسم تنها کشتن فرد و افراد توسط سمهای مختلف و عوامل بیماریزا نیست، این تنها بخشی از بیوتروریسم است که توسط عدهای به طور عامدانه برجسته شده، تا بخشهای دیگر و اقدامات دیگری که در این بخش میتواند وجود داشته باشد، برجسته نباشد، اما بخشهای دیگری وجود دارند که در حال حاضر بدان توجهی نمیشود؛ در حالی که حوزههای اصلی تهدید به شمار رفته و حتی در برخی موارد در حال ضربه خوردن از حملههای آنها هستیم. لوازم آرایشی و بهداشتی، مکملهای بدنسازی و هورمونهای خوراکی نیز مواردی است که در بیوتروریسم از آن استفاده میشود. متأسفانه ایران در خاورمیانه رتبه یک مصرف وسایل آرایشی و بهداشتی و رتبه 10 در جهان را دارد که میتواند راه نفوذی برای دشمنان کشور باشد. هدف بیوتروریسم آرایشی این است که یک جمعیت را تحت تأثیر قرار دهد. در این نوع ترور خانمهای جوان، جمعیت مخاطب هستند. در واقع هدف دشمن کشتن نیست، بلکه هدف این است که دختران و پسران جامعه ما را نازا کنند. مکملهای بدنسازی و هورمونها هم باعث عقیمی و نازایی میشوند.
غرب آسیا مستعدترین نقطه برای عملیاتهای بیوشیمیایی
همچنین در کشورهایی که غذای اصلی مردم محصول خاصی (مثلا برنج و گندم) است، دشمن می تواند با دستکاری ژنتیکی در گیاهان، محصولات آن گیاهان را عواملی برای ایجاد بیماری ها از جمله سرطان، بدخیمیهای ناعلاج، بیماریهای ناشناخته نوظهورمانند اوتیسم و آلزایمر و افزایش ناباروری و نازایی کند . علاوه بر این، مطالعات حاکی از تغییر فلور میکروبی دستگاه گوارش انسان به دلیل خوردن محصولات دستکاری ژنتیکی است. برخی تحقیقات انجام شده نشان دهنده این احتمال است که در اثر مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی ، ژن مقاومت آنتی بیوتیکی از طریق انتقال افقی به باکتری های روده منتقل شود . انتقال افقی ژن مقاومت آنتی بیوتیکی به باکتری های روده ، در بلند مدت، مقاومت میکروبی ایجاد کرده و در نهایت باعث بالا رفتن میزان بیماری ها و پایین آمدن سطح بهداشت عمومی جامعه می شود. همچنین نشانه هایی از ارتباط معنی دار بین ناباروری و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی وجود دارد .
منطقه غرب آسیا همواره دارای کشورهای دچار فروپاشیدگی سیاسی و اجتماعی است و این کشورها محل مناسبی برای میزبانی و رشد گروه های تروریستی میباشند و در خطر تهدید بیوتروریسم هم قرار دارند. اکثر گروه های تروریستی در منطقه توسط دولت های مرتجع عربی منطقه و حامیان غربی آنها برای ضربه زدن به روند رو به گسترش نفوذ محور مقاومت طرح ریزی و ایجاد شدهاند و کشورهای منطقه باید با اتخاذ تمهیدات لازم برای پیشگیری از چنین حملاتی، آمادگی لازم برای مقابله موثر با تسری بیماریها و آفات ناشی از وقوع این پدیده را کسب کنند.
مدیریت بحران و اصول مبارزه با بیوتروریسم
مدیران نظامی و انتظامی کشور بایستی در قبال تهدیدات بیوتروریستی به چهار پرسش اصلی پاسخ دهند: چه کسی، چه وقت، چطور و کجا اقدام به چنین حملهای میکند. دانستن پاسخ این چهار پرسش کادر دفاعی را پیشاپیش در برابر تهدیدات آماده میسازد و کمک میکند تا منافذ نفوذ بسته شوند. در اینجا اصول پنجگانهای را میتوان برای چنین مبارزهای تعریف نمود:
آگاهی: دانش و آگاهی از روند پدیده بیوتروریسم، شناخت تهدیدات، منافذ خطر و کلاً یافتن پاسخ چهار سوال کلیدی فوق گام نخست چنین مبارزهای است.
آمادگی: رسیدن به سطح مطلوبی از توانایی دفاعی با تمرینات و رزمایشها، دستیابی به علوم جدید، دستیابی به فنآوری نوین تشخیص و دفاع و درمان، تهیه لوازم و ملزومات چنین جنگ مخفی و ساکتی، دومین گام مبارزه و دفاع خواهد بود.
مهارت: اعتماد به نفس، غلبه بر ترس و مهارت در هدایت بحران به سمت عادیسازی شرایط، سومین و مهمترین گام چنین مبارزهای است.
شک: متولیان دفاعی کشوری که همواره در پنهان و آشکار مورد تهدیدات اجانب است، بایستی به هر پدیدهای حتی پدیدهای که در نگاه اول طبیعی جلوه میکند با نگاه شک بنگرند. چنین نگاه شک آلودی باعث میشود بسیاری از منافذ ورود دشمن باز شناخته شود و اصول ایمنی هرچه بیشتر رعایت گردد. دیگر نباید از کنار هر اپیدمی کوچک و بزرگی به سهولت گذشت.
کتمان و رازداری: وقتی نخستین هدف دشمن از حمله تروریستی ایجاد ترس در مردم عادی است، مهم ترین عمل کادر دفاعی آن خواهد بود که از انتشار خبر حمله و شایعهسازی در پیرامون آن خودداری نمایند. به خصوص کادر درمانی که با مصدومین چنین حملهای روبرو هستند. از انتشار خبر حمله، بیان تعداد مصدومین، نوع بیماری، بزرگنمایی واقعه نزد مردم عادی و بیان تشخیصها و علائم بالینی و درمانها در جراید ( در بیشتر موارد دشمن از طریق جراید نتایج حمله خود را ارزیابی میکند. به خصوص که خواسته باشد سلاحی جدید را بر مردم بیازماید ) جداً باید پرهیز نمود.
این واقعیت که بیوتروریسم علاوه بر سازمانهای تروریستی میتواند ابزاری کاربردی برای سازمانهای جاسوسی و امنیتی کشورهای متخاصم به منظور پیشبرد اهداف سیاست خارجی دولتها قرار گیرد واقعیتی غیرقابل انکار است. باید آموزش عمومی در کنار آموزش تخصصی به عوامل پزشکی و نظامیان ارائه شود و در کنار آموزش، ارتقاء توان تشخیص حملات بیولوژیکی و در اختیار داشتن پاسخهای مناسب به آنها به منظور کنترل بیماریها نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است.