سقوط دولت افغانستان به دست طالبان قطعی است/ افغانستان مرکز ثقل مصائب بی پایان قاره آسیاست/سلطه طالبان تلخ ترین رویداد جهان پس از کروناست
اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان به شدت آشفته شده و طالبان آرام آرام بخش های گسترده ای از جغرافیای این کشور را به اشغال خود درآورده است. روند شتابان قدرت گیری این گروه تروریستی در افغانستان و نیز پیامدهای آن هنوز برای خیلی ها مبهم سوال برانگیز است.
«بازتاب»؛ آرش خداپرست- تصاویر و ویدئوهای تلخی که از کشور افغانستان منتشر می شود، گویای آن است که در شرق ایران و در کشور همسایه خیلی زود با تحولات جدی و عجیب و غریبی رو به رو خواهیم بود؛ تحولاتی که سبب خواهد شد یک قدرت نامشروع حاکمیت این کشور را به دست بگیرد و علاوه بر مصائبی که به مردم افغانستان تحمیل کرده و خواهد کرد به تهدیدی جدی برای همسایگان نظیر ایران بدل شود.
دکتر کیومرث یزدان پناه، دانشیار دانشگاه تهران در همین رابطه به «بازتاب»، گفت: تحولاتی که در افغانستان به جریان افتاده و شتاب گرفته است، یک عقب گرد بزرگ برای این کشور نیز کل منطقه خاورمیانه است که نباید نسبت به آن بی تفاوت باشیم.
یزدان پناه در ادامه و در پاسخ به این سوال که چرا چین اعلام آمادگی کرده است تا حکومت طالبان را به رسمیت بشناسد و نیز این سوال که موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال این شرایط چه باید باشد، اضافه کرد: در دستورکارهای سیاست خارجه چین، افغانستان از اهمیت بالایی برخوردار نیست و ضمناً حکومت و اساس کشور افغانستان برای چینی ها تهدید جدی به حساب نمی آید، با این حال شرایط برای ایران کاملاً متفاوت است. ایران نزدیک هزار کیلومتر با افغانستان مرز زمینی دارد و کنترل و مدیریت در شرایط آشفته کنونی و آینده با احتساب استقرار حکومت طالبان به شدت سخت خواهد شد.
این استاد دانشگاه در رابطه با تهدیدهای طالبان برای ایران همچنین افزود: موج گسترده پناهندگان افغانستانی که به سمت ایران مهاجرت خواهند کرد و نیز تشدید روند قاچاق مواد مخدر از مرزهای ایران از جمله تهدیدهایی است که در آینده نزدیک برای ایران چالش های جدی به وجود خواهد آورد.
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران پیرامون نوع بازیگری کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در این باره نیز گفت: به عقیده من همه کشورهای منطقه در این رابطه متضرر خواهند شد ولی به دلیل فهم نادرست آنها از ژئوپلیتیک منطقه سیاست درستی را در این رابطه اتخاذ نکرده اند.
استاد دانشگاه تهران همچنین در مورد اینکه آیا استقرار حکومت طالبان در افغانستان سبب خواهد شد پای آمریکایی ها از این کشور قطع شود، گفت: به نظر من چنین نخواهد شد و آمریکایی ها در ادامه نیز روابط دو سویه خود را مبتنی بر منافع ملی شان با طالبان تنظیم خواهند کرد.
یزدان پناه در ادامه با قطعی دانستن سقوط دولت افغانستان ادامه داد: سقوط افغانستان و نابودی زیرساخت های اولیه این کشور بواسطه طالبان قطعی است. رهبران فعلی افغانستان اگر قبل از سقوط کابل فرار نکنند یا کشته می شوند یا به زندان می روند؛ رهبرانی که خوب یا بد منتخب مردم افغانستان هستند و بر اساس یک نظام انتخاباتی متکی بر رأی مردم قدرت را در دست گرفته اند.
این استاد دانشگاه همچنین در مورد پیامدهای کوتاه مدت استقرار طالبان در کشور افغانستان گفت: رویه فعلی سبب خواهد شد اندک آبادی های بدست آمده در شهرها و روستاها ویران شود. ما مشاهده می کنیم که نیروهای طالبان بلندگو به دست، پدران و مادران را تهدید می کنند تا دختران ۱۲ سال به بالا را به عقد لشگریان متوحش با عقاید انحرافی خود درآورند و در میان وحشت مردمان این سرزمین سوخته در حال نابودی اندک امید مردم افغانستان به آینده روشن هستند.
یزدان پناه همچنین با اشاره به جغرافیای منطقه تأکید کرد: ظهور جریان وحشت و جهل و تکفیر و جنایت بنام طالبان ذیل پرچم مخوف امارت اسلامی، منشاء پیامدهای جدیدی برای جغرافیای مغموم منطقه باختری قاره آسیا است که ذات و ساختار شکل دهنده حکمرانی آنان به طرز قابل توجهی با دیگر مناطق دنیا تفاوت دارد.
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران در مورد دیگر پیامدهای شرایط فعلی نیز افزود: افغانستان مرکز ثقل مصائب بی پایان قاره آسیا اکنون با ظهور مجدد پدیده طالبان به نقطه سر خطی برگشته که این خط ممکن است به یکی از طولانی ترین خط های ممتد بی ثباتی در منطقه بزرگ آسیای میانه و غرب این قاره تلاطم تبدیل شود.
او در در بخش پایانی سخنانش نیز با اشاره به اینکه سلطه طالبان که پشت صحنه های مبهم و گیج کننده ای دارد، تلخ ترین رویداد بعد از کرونا در جهان محسوب می شود، تصریح کرد: با این شرایط تردیدی نیست که دوباره باید شاهد آشفتگی ژئوپليتيكي و رقم خوردن حوادثی تلخ و ناگوار در این قسمت از نقشه سیاسی جهان باشیم و در انتظار پیامدهایی مثل احیای ژئوپلیتیک مواد مخدر و پیامدهای آن برای همسایگان و جهان و ایران باشیم.
مستند به موارد فوق پیش بینی می شود که در آینده نزدیک به واسطه استقرار طالبان در کشور افغانستان پیامدهای ویرانگری متوجه اکثر کشورهای منطقه به ویژه جمهوری اسلامی ایران که با این قدرت صدها کیلومتر مرز مشترک دارد، شود؛ وضعیتی غم انگیز که شاید بتوان گفت دیگر راهی برای جبران آن نیست و تنها دستور کار آتی می تواند تلاش برای کاهش هزینه و خسارت ها باشد.